نویسنده: دکتر محمد عارف ابونجمی
هر ساله تعداد زیادی از مسلمانان به پیشوازی رمضان، هلال ماه را جستجو نموده و با رؤیت آن، فرا رسیدن ماه روزه را به همدیگر مژده میدهند؛ اما با وجود این اهتمام، پیوسته شاهد سردرگمی بسیاری از مسلمانان در آغاز و پایان این ماه هستیم. در این نوشته سعی شده به طور اختصار و با زبان ساده، مبانی اختلافی و دیدگاههای متفاوت را در این زمینه بیان کنیم.
خداوند ماه رمضان را به عنوان ماه خدا، ماه روزه و عبادت، در کتاب خویش معرفی نموده است. جایگاه این ماه از نظر زمانی بعد از شعبان و قبل از شوال است؛ یعنی با اتمام شعبان شروع شده و با آغاز شوال تمام میشود.
پیامبر خدا ﷺ رؤیت هلال را از نشانههای ابتدا و انتهای این ماه معرفی کردهاند، و احادیث وارد شده در این مورد نیز تقریبا محل اتفاق همهی مسلمانان است:
«صوموا لرؤیته وأفطروا لرؤیته فإن غمّی عليكم فأكملوا عدة شعبان ثلاثين» [صحیح بخاری، ج ۳، ص ۲۷]. (با دیدن هلال ماه روزه بگیرید، وبا دیدن هلال روزه را تمام کنید، پس اگر هوا برای دیدن نامساعد بود، روزهای ماه شعبان را کامل (سی روز) کنید.)
«صوموا لرؤیته وأفطروا لرؤیته فاذا خفی الشهر فأتموا العدة شعبان ثلاثین» [ملاذ الأخیار فی فهم تهذیب الأخبار، ج۶، ص۴۶۰]. (با دیدن هلال ماه روزه بگیرید، وبا دیدن هلال روزه را تمام کنید، پس اگر اثبات ماه در خفا قرار گرفت، روزهای ماه شعبان را کامل (سی روز) کنید.)
«اذا رأیتم الهلال فصوموا واذا رأیتموه فأفطروا» [اصول کافی، ج ۴، ص ۷۷]. (وقتی هلال ماه را دیدید روزه بگیرید، و وقتی هلال را دیدید روزه را تمام کنید.)
اما چرا اختلاف؟
در اینجا مسائلی چند باعث شده که مسلمانان در این قضیه با هم متفاوت باشند:
۱- آیا اختلاف مطالع بر رؤیت هلال مؤثر است؟
۲- آیا رؤیت با چشم مسلح دارای اعتبار است؟
۳- آیا تنها راهِ اثباتِ هر ماه، رؤیت هلال است؟
با طرح مسألهی نخست، این سوال وارد است که آیا با رؤیت هلال، تمامی مسلمانان جهان موظف به اعتماد به آنند و یا رؤیت فقط برای آن منطقه لحاظ میگردد؟
بیشتر دانشمندان اسلامی اختلاف مطالع را در رؤیت هلال مؤثر دانسته و رؤیت در منطقهی خاص را برای بقیهی مناطق کافی نمیدانند .
با ایراد مسألهی دوم، برخی از دانشمندان بر این باورند که رؤیت باید با چشم غیر مسلح باشد چرا که در زمان پیامبر خدا ﷺ، خبری از دوربینهای فضایی و تلسکوبهای امروزی نبوده، و منظور ایشان هم از رؤیت هلال همان دیدن با چشم عادی بوده است. برخی دیگر چنین میپندارند که رؤیت هلال با هر چه که ممکن باشد دارای اعتبار است.
سومین مبنای اختلافی، اشاره به اثبات ماههای قمری دارد. گروهی از دانشمندان معاصر برای اثبات ماه تنها به رؤیت هلال تکیه نکرده، بلکه آنان از محاسبهی فلکی و نجومی برای اثبات ماه نو کمک میگیرند؛ ایشان بر این باورند که پیامبر برای شناساندن ماه رمضان، با ذکر حدیث «صوموا …»، دیدن هلال را علامتِ دخول به ماه رمضان دانسته است؛ یعنی بعد از ماه شعبان با رؤیت هلال روزه بگیرید (چون ماه رمضان فرا رسیده است) وبا رؤیت هلال از روزه گرفتن دست بکشید (چون ماه رمضان تمام شده است.)
پیامبر ﷺ با در نظر گرفتن وضعیت مردم نسبت به شناسایی حلول ماههای سال، بهترین چیزی را که میتوانست به عنوان وسیلهی مناسب و فراگیر برای شناسایی ماه رمضان به مردم عرضه کند، رؤیت هلال بود؛ زیرا او در بین امتی مبعوث شده بود که نه از نوشتن میدانستند و نه از محاسبه کردن! در یک کلام همانکه خداوند میفرمایند امتی امی و بیسواد بودند.
در حدیثی پیامبر ﷺ در جهت تبیین روزهای ماه قمری فرمودند: «إنا أمة أمية، لا نكتب ولا نحسب، الشهر هكذا وهكذا…. يعني مرة تسعة وعشرين، ومرة ثلاثين» [صحیح بخاری، ج۳، ص۲۷]. (ما امتی امی هستیم، نه اهل کتابت و نه اهل محاسبه! ماه (در حالیکه پیامبر با دست نشان میداد) یا بیست و نه روز است و یا سی روز.)
مسلم است که برای یک امت امی که مجهز به هیچ وسیلهای جهت دستیابی به تشخیص ماههای سال نیست، بهترین چیزی که میتواند به عنوان ابزاری آسان و مقدور برای عامهی مردم قلمداد گردد، همان رؤیت هلال است؛ زیرا اگر پیامبر ﷺ در آن موقعیت ایشان را مجبور به وسیلهی دیگری مانند اندازهگیری در چگونگی گردش سیارهها مینمود، مسلما امر به تکلیف مالایطاق بود.
اکنون اگر ما در موقعیتی باشیم که تجهیزات ستارهشناسی قادر بر شناسایی ماههای سال به طور دقیق باشند به گونهای که هیچ احتمال اشتباه و یا شکی در آن نباشد، آیا لزومی دارد که باز بر لفظ حدیث اصرار نماییم که حتما باید با رویت هلال، حلول ماههای سال اثبات گردد؟! یا بهتر است که به خواستهی شرع که همان روزه گرفتن در این ماه به طور دقیق است رجوع کنیم؟ امروزه با نگاه کردن به پیرامون خود، آیا نسبت به جامعهای که دارای چنین پیشرفتی در علوم ستارهشناسی هستند به گونهای که لحظه به لحظه حرکات کرات را اندازه میگیرند و اوقات کسوف و خسوف را به ثانیه مشخص مینمایند، میتوان گفت امتی امی ماندهایم که نه از کتابت میدانیم و نه از اندازهگیری؟ پس باید ماه را بیست و نه و یا سی روز گرفت؟!
و در پایان با توجه به مسایل مذکور طبیعی است که در بین علما و دولتها بر اثبات ماه مبارک رمضان اختلاف نظر وجود داشته باشد. البته نباید این اختلافِ دیدگاه باعث تفرقه و عداوت شود؛ بلکه باید با سعه صدر و داشتن دیدی باز به آراء و نظریات و دیدگاههای همدیگر احترام گذاشت و انتظار نداشته باشیم که همه هم رأی ما شوند، باید فرهنگ اختلاف را تمرین کنیم و اجازه دهیم هر کسی بر اساس نظر و دیدگاه خود عمل و اقدام کند.