نویسنده: دکتر صلاح عبدالفتاح خالدی
بر قاری ژرف اندیش قرآن واجب است که وظیفهی عملی حرکتی قرآن را دریافته و بدان توجه کند، دو کلید پیشین «داشتن چشم اندازی کلی و فراگیر» و «توجه به اهداف اساسی قرآن» قاری را به سمت این توجه هدایت میکنند در نتیجه هنگامی که قاری قرآن آن دو کلید را به خوبی به کار گیرد با وظیفه و رسالت این قرآن آشنا میشود کـه عـبارتست از وظیفهی عملی حرکتی واقعی…
بی شک بارزترین نشانه از نشانههای قرآن همان نشانهی «واقعیت جنبشی» است و این نشانه کلید تعامل با این قرآن و درک اهداف و اغراض آن، و فهمیدن و دانستن و تدبر در آن است – همچنان که شهید سید قطب میگوید و ما مطالبش را بیان داشتیم – و این واقعیت جنبشی است که «وظیفهی عملی حرکتی» قرآن کریم را مشخص میکند، و رسالت جدی و واقعیاش را در زندگی روشن میسازد.
خداوند وصف عجیبی درباره کتابش به کار میبرد، وصفی که نشانهای واضح از وظیفهی عملی، حرکتی، آن است آنچنان که به ما میگوید که کتابش حکیم است!
خداوند میفرماید:
﴿يس* وَالْقُرْآنِ الْحَكِيمِ﴾ (يس/۲-۱)
«یا، سین. سوگند به قرآن حکیم!»
و یا میفرماید:
﴿وَإِنَّهُ فِي أُمِّ الْكِتَابِ لَدَيْنَا لَعَلِيٌّ حَكِيمٌ ﴾ (زخرف/۴)
«قرآن که در لوح محفوظ در پیش ما است، والا و استوار است.»
حکمت از ویژگیهای خردمندان است، و این قرآن ویژگیهای خردمندان را داراست، قرآن والا و پرحکمت است، با خردمندی رشد و پرورش میدهد، با دوراندیشی دخـل و تصرف مینماید، با حکمت امت را رهبری و هدایت میکند و با دانایی وظیفه و رسالتش را انجام میدهد.
با همین حکمت قرآنی است که قرآن در زندگی صحابه تأثیر نمود و با این وظیفهی عملی جنبشی است که یاران پیامبرﷺ از نیستی و نبود به عرصهی وجود و رهبری، و از مرگ به صحنهی زندگی و حیات کشاند، و با این نشانهی «واقعیت حرکتی» قرآن همینک حاضر و، تأثیرگذاری پویاست، و جهت دهنده و پیشاهنگ است…
صحابه گـرامی – نسل بینظیر قرآنی – این نشانه را درک کرده، و به این حکمت توجه نموده و این وظیفه را مدنظر قرار دادند در نتیجه شگفتیهایی (بیشمار) را در زندگی بشریت پدید آوردند.
ما نیز باید ناگزیر این وظیفهی قرآن را در زندگیمان و در واقعیتهای (اطراف)مان مورد توجه قـرار دهیم، و با حکمت قرآنی درآمیزیم و در واقعیت حرکتی درون آن بیندیشیم، تا به خوبی از آن درس گرفته و با آن به کار و حرکت درآییم… و برای موفقیت در این کار باید مانع ضخیمی را که میان قلبهای ما و قرآن وجود دارد را از میان برد و شکاف عمیقی که میان ما و قرآن وجود دارد را از بین برد، و قلبها را از پوششها و پردهها و تحریفها و شهواتی که بدان آویخته شده پاک کرد زیرا اینها میان قلب و انوار قرآن فاصله انداختهاند… ناگزیر ما باید به سمت قرآن قدم برداریم و به دنیای فراخ و پهناورش وارد شویم، و بـا هـمهی وجـود انسانیمان وارد شویم، و با تمامی ابزارهای دریافت و پذیرش درونمان از او دریافت کنیم و نسبت به وظیفهی واقعیت عملی حرکتیاش آگاه شویم و در همهی سورهها و آیاتش آن را مورد توجه قرار دهیم. در این جاست که قرآن را به چشم زندهی فعال، و خردمندی راهنما، و رهبری مربی میبینیم، و با میمنت ما را باز تولید کرده و ما را همچون یک راهنما تربیت میکند، و به مرکز فرماندهی و پیشگامی و استادی انسانیت میرساند. همهی آیات قـرآن الهامگر وظیفهی عملی حرکتی آنند، و به واقعیت جنبشی جدی آن اشاره دارند، و سرشار از شادابی و سرزندگی درون آنند… از جمله این سخن خداوند که میفرماید:
﴿كُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَتُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ﴾ (آل عمران/۱۱۰)
«شما (ای پیروان محمد) بهترین امتی هستید که به سود انسانها پدیدار شدهاید (مادام که) امر به معروف و نهی از منکر مینمایید و بـه خـدا ایمان دارید.»
امت اسلامی از نیستی به سود انسانها پدیدار شده، از میان نصوص قرآن برآمده است، و در دامن قرآن تولدی دوباره یافته و در سایهی قرآن، بزرگ و شکوفا شده و زیسته است… به این دلیل است که بهترین امت است، کدام یک از دیگر امتها در این برگزیدگی به آن نزدیک میشود حال چه رسد به آن که با آن برابر بوده یا بر او برتری یابد؟؟
و آیا امروزه مسلمانان از این برگزیدگی و بهترین بودن بهره مندند؟ و این وظیفه را به انجام میرسانند و در رهبری از عالم پیشی گرفتهاند؟ پاسخ مشخص و واضح است، و راز آن در دیدگاه امت نسبت به قرآن و تعاملش با آن، و میزان ارتباط و پیوندش به آن است… قاری قرآن به چه میزان از قرآن سود برده و بهرهمند میشود و میزان نتایج فراوان و ارزشمندی که از معلومات و آموزهها و حقائق و الهامهایی که به هنگام تلاوت متنهای قرآن بدست میآورد چه اندازه است، در حالی که او این کلید را به کار میبرد «وظیفهی عملی حرکتی قرآن»، و در حالی که این نشانه را فهمیده است «واقعیت حرکتی قرآن»! از او میخواهیم که این آیات را – به عنوان نمونه – با این دیدگاه بخواند:
﴿وَلَنْ تَرْضَى عَنْكَ الْيَهُودُ وَلَا النَّصَارَى حَتَّى تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ قُلْ إِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الْهُدَى وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءَهُمْ بَعْدَ الَّذِي جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ مَا لَكَ مِنَ اللَّهِ مِنْ وَلِيٍّ وَلَا نَصِيرٍ ﴾ (بقره/۱۲۰)
«یهودیان و مسیحیان هرگز از تو خوشنود نخواهند شد، مگر این که از آیین (تحریف شده و خواستهای نادرست ایشان) پیروی کنی. بگو: تنها هدایت الهی هدایت است. و اگر از خواستها و آرزوهایی ایشان پیروی کنی، بعد از آن که علم و آگاهی یافتهای. هیچ سرپرست و یاوری از جانب خدا برای تو نخواهد بود.»
﴿قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِكُمْ سُنَنٌ فَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ* هَذَا بَيَانٌ لِلنَّاسِ وَهُدًى وَمَوْعِظَةٌ لِلْمُتَّقِينَ﴾ (آل عمران/ ۱۳۸ – ۱۳۷)
«پیش از شما قواعد و ضوابطی بوده است پس در زمین به گردش بپردازید و بنگرید که فرجام تکذیب کنندگان چگونه گشته است. این روشنگری است برای مردمان، و مایهی رهنمود و پندپذیری برای پرهیزگاران است.»
﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا عَلَيْكُمْ أَنْفُسَكُمْ لَا يَضُرُّكُمْ مَنْ ضَلَّ إِذَا اهْتَدَيْتُمْ إِلَى اللَّهِ مَرْجِعُكُمْ جَمِيعًا فَيُنَبِّئُكُمْ بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ﴾ (مائده / ۱۰۵)
«ای مؤمنان! مواظب خود باشید (و خویشتن را از معاصی و گناهان بدور دارید و هوشیار باشید که آلودگیهای جامعه شـما را نیالاید) هنگامی که شما هـدایت یافتید گـمـراهـی گـمـراهـان بـه شـمـا زیـانی نمیرساند. بازگشت همه شما به سوی خدا است. و شما را از آنچه (در دنیا) میکردهاید آگاه میسازد.»
﴿وَكَذَلِكَ جَعَلْنَا لِكُلِّ نَبِيٍّ عَدُوًّا شَيَاطِينَ الْإِنْسِ وَالْجِنِّ يُوحِي بَعْضُهُمْ إِلَى بَعْضٍ زُخْرُفَ الْقَوْلِ غُرُورًا وَلَوْ شَاءَ رَبُّكَ مَا فَعَلُوهُ فَذَرْهُمْ وَمَا يَفْتَرُونَ* وَلِتَصْغَى إِلَيْهِ أَفْئِدَةُ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ وَلِيَرْضَوْهُ وَلِيَقْتَرِفُوا مَا هُمْ مُقْتَرِفُونَ* أَفَغَيْرَ اللَّهِ أَبْتَغِي حَكَمًا وَهُوَ الَّذِي أَنْزَلَ إِلَيْكُمُ الْكِتَابَ مُفَصَّلًا وَالَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ يَعْلَمُونَ أَنَّهُ مُنَزَّلٌ مِنْ رَبِّكَ بِالْحَقِّ فَلَا تَكُونَنَّ مِنَ الْمُمْتَرِينَ* وَتَمَّتْ كَلِمَتُ رَبِّكَ صِدْقًا وَعَدْلًا لَا مُبَدِّلَ لِكَلِمَاتِهِ وَهُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ* وَإِنْ تُطِعْ أَكْثَرَ مَنْ فِي الْأَرْضِ يُضِلُّوكَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ إِنْ يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَإِنْ هُمْ إِلَّا يَخْرُصُونَ* إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ مَنْ يَضِلُّ عَنْ سَبِيلِهِ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ﴾ (انعام / ۱۱۷ – ۱۱۲)
«همانگونه (که اینان که درصدد هدایت ایشان هستی با تو دشمنی و ستیزه میورزند) دشمنانی از انسانهای متمرد و جنیان سرکش را در برابر هر پیغمبری علم کـردهایـم. گروهی از آنهـا سـخنان فریبندهی بیاساسی را نهانی به گروه دیگری پیام میدادهاند تا ایشان را بفریبند. اگر پروردگار تو میخواست، چنین کاری را نمیکردند. پس آنان را با آنچه برمیبافند واگذار. (بگذار آنان سخنان باطل را بیارایند تا خویشتن را بدان گول زنند و بفریبند) و تا دلهای کسانی که به اخرت عقیده ندارند بدان (مزخرفات) گرایش یابد، و از آن راضی و بدان خوشنود گردند، و مرتکب هر چیزی شوند که میخواهند. (ای پیغمبر! بدیشان بگو: این داوری خدا دربارهی حق و حقیقت است) آیا جز خدا را قاضی کنم؟ و حال آن که او است که کتاب (آسمانی قرآن) را برای شما نازل کرده است و (حلال و حرام و حق و باطل و هدایت و ضلالت، در آن) تفصیل و توضیح داده شده است. کسانی که کتاب (هـای آسمانی را پیشتر) برای آنان فرستادهایم میدانند که این (قرآن) حقیقةً از سوی خدا آمده است و مشتمل بر حق است. پس تو از تردیدکنندگان مباش. فرمان پروردگار تو صادقانه و دادگرانه انجام میپذیرد. هیچ کسی نمیتوانـد فرمانهای او را دگرگونه کند (و جلو دستورات او را بگیرد) خدا شنوا و دانا است. اگر از بیشتر مردم (که کافران و منافقانند) پیروی کنی، تو را از راه خدا دور میسازند. چرا که آنان جز از ظن و گمان پیروی نمیکنند و آنان جز از روی تخمین و گزاف سخن نمیگویند. بیگمان پروردگارت (از تو و از هرکس دیگری) آگاهتر است از حال کسانی که (گمراه گشته و) از راه او به در میروند. و از حال کسانی که هدایت مییابند (و راه او را در پیش میگیرند.)»
منبع : کتاب: کلید هایی برای تعامل با قرآن/ترجمه مجتبی دوروزی