نویسنده: ابراهیم کامران پور
بررسی تفاوتهای زن و مرد از دو جنبه جسم و روح
الف) تفاوتهای زن و مرد
«افلاطون با کمال صراحت مدعی است که زنان و مردان دارای استعدادهای مشابهی هستند و زنان میتوانند همان وظایفی را عهدهدار شوند که مردان عهدهدار میشوند و از همان حقوقی بهرهمند گردند که مردان بهرهمند میگردند، ولی اعتراف میکند که زنان از مردان چه در نیروهای جسمی و چه در نیروهای روحی و دفاعی ناتوان ترند؛ یعنی به تفاوت زن و مرد از نظر کمی اعتراف دارد، هرچند مخالف توان کیفی آنها از لحاظ استعدادها است.»
افلاطون به همین دلیل که زن را از مرد ضعیف تر میداند، خدا را شکر میکند که مرد آفریده شده است، نه زن. او میگوید: خدا را شکر میکنم که یونانی زاییده شدم، نه غیر یونانی آزاد به دنیا آمدم نه برده؛ مرد آفریده شدم، نه زن.»
ارسطو که خود، شاگرد افلاطون است. «ارسطو معتقد است تفاوت زن و مرد تنها از جنبه کمی نیست و از جنبه کیفی نیز متفاوتند. او میگوید نوع استعدادهای زن و مرد متفاوت است و وظایفی که قانون خلقت به عهده هر یک از آنها گذاشته و حقوقی که برای آنها خواسته [است]، در قسمتهای زیادی با هم تفاوت دارد.»
دیدگاههای ارسطو تا دهه ۱۹۷۰ در میان اندیشمندان و صاحبان نظریه، مثل فرانسیس بیکن، دکارت، نیچه و روسو مورد توجه بود و از این سال به بعد طرفداران نظریه برابر نگرانه به زنان تحت عنوان «نهضت اجتماعی زنان» و به صورتی برنامه ریزی شده به مخالفت با پیشینیان پرداختند.
حالا باید دستاوردهای علمی امروز را بررسی کنیم:
۱. تفاوت های جسمی:
دختر و پسر، از همان آغاز تولد یا حتی پیش از آن، از نظر جسمانی با هم تفاوت دارند. جنین پسر در رحم مادر نسبت به جنین دختر رشد سریعتری دارد. در آغاز تولد، پسرها از نظر وزن و قد، از دختران پیش میافتند. دختران معمولاً زودتر از پسربچهها مینشینند، میخزند و راه میروند. در فراگیری زبان و رشد کلامی، دختر بچهها زودتر از پسرها شروع به صحبت میکنند و صداهای زبان را بیشتر یاد میگیرند.
پسر بچهها از همان ابتدای زندگی، ماهیچههای قویتری نسبت به دختران دارند و پس از آن نیز مردها از نظر نیروی بدنی از زنها قویتر هستند. ششها و قلب پسران، بزرگتر از دختران است و دوره استراحت قلب در هر ضربان، در پسرها کوتاه تر از دختران است. در دوران نوجوانی، دختران اندکی در رشد قد و وزن پیش میافتند و پس از آن، دوباره نوبت رشد بیشتر پسران است. در دوره ده تا سیزده سالگی، فشارخون در دختران بیشتراز پسران است، ولی پس از آن، فشارخون در پسران بیشتر از دختران میشود.
حس شنوایی زنان در همه دوران زندگی، بهتر از مردان است. در عوض مردان از بینایی بهتری برخوردارند. میانگین مغز مردان از زنان بزرگتر است. ولی با در نظرگرفتن نسبت مغز به مجموع بدن، مغز زن از مغز مرد بزرگتر است.
پسران بیشتر سقط میشوند و آمار مرگ و میر آنان بیشتر از دختران است. بهطورکلی، مردان در تمام طول زندگیشان، آمادگی بیشتری برای دچار شدن به سکته مغزی، عفونتهای ویروسی، زخم معده و اثنی عشر، لخته شدن خون در عروق و برخی از انواع بیماریهای روانی دارند؛ یعنی زنان در مقایسه با مردان، قدرت مقاومت بدنی و روحی بیشتری در مقابل بیماریها دارند.
– الف. جمجمه زنان و کودکان نازکتر از مردان است و حجمی حدود ۱۰ درصد کمتر از جمجمه مردان دارد. اندازه مغز زنان كوچکتر و وزن آن سبکتر است. در عین حال، اگر از ارتباط بین اندازه مغز و هوش سؤال شود، با یافتههای کنونی نمیتوان پاسخ قطعی داد، هر چند گفته شده: ضریب همبستگی بین حجم مغز و بهره هوشی بین ۱۰ تا ۳۰ درصد است.
– ب. بر اساس يک فرضیه، میزان هوش بر اثر ساختمان سلولی و شیمیایی مغز افراد متفاوت است. تحقیقات نیز نشان دادهاند که لایه خارجی مغز نقش مهمی را در هیجان آدمی بر عهده دارد و چون در این پدیده روانی، زن و مرد متفاوتند و هیجانات در زن نمود بیشتری نشان میدهند، میتوان دریافت که دو جنس از این نظر، تفاوتهایی دارند. بدینسان، برخی از تفاوتهای درونی مغز بین دو جنس آشکار میشوند و اگر توجه شود میزان هوش با چین خوردگیهای سطح خارجی مغز مرتبط است و نقش جنسیتیرا نمیتوان در آن نادیده گرفت.
پسران بهطور نسبی در تجسم فضایی، استعداد مکانیکی، استدلالهای ریاضی و منطقی بر دختران برتری دارند. برتری دختران نیز بر اساس گزارشها در عوامل زیباشناسی (اشکال، رنگها، تصاویر)، تواناییهای کلامی (تعریف کلمات) مهارتهای یدی (دکمه کردن، نخ کردن) مورد تأیید است.»
با توجه به این اظهار نظرها و این مطلب که تفاوتهای فردی در هوش آشکارند و اشخاص گوناگون بهرههای هوشی متفاوت دارند، برخی در تصور و تصویر کردن قوی هستند و استعداد بعضی برای یادگیری زبان زیاد است، همچنین دستهای از افراد حافظه قوی دارند و میتوانند واقعیتهای مرتبط به همه چیز را در نظر بگیرند. نیز هوش تحت تأثیر عامل وراثت است و ژنهای متعدد به میزان زیاد، آن را مشخص میکنند.
حتی گفته شده است: هورمونهای فرد در آغاز، رشد هوش را آسان میسازند و تجویز آندروژنها به افرادی که از نظر وراثت مادهاند، بهره هوشی آنها را به میزان قابل توجهی از بهره هوشی میانگین افراد ماده طبیعی بالا میبرد. این موضوع ما را به این گفته دیوید وكسلر نزدیک میکند که گفته است «یافتههای ما نوید همان چیزی است که شاعران و داستان نویسان غالباً ادعا کردهاند و مردم عامی مدتهاست معتقدند، و آن این است که مردها نه تنها رفتاری متفاوت با زنان دارند، بلکه به صورتی متفاوت میاندیشند.»
برخی از این تفاوتها:
– پیچیدهتر بودن دستگاه تناسلی زن نسبت به مرد، تحولات هورمونی و تغییرات آن در هر ماه در طول عمر زن، مسائلی همچون قاعدگی، آبستنی، زایمان، شیردهی، یائسگی را پدید میآورد و بر جسم و روان و کار و رفتار زن تأثیر میگذارد.
– هورمونها، میزان و نوع ترشح آنها در سوخت و ساز مواد مصرف شده توسط انسان، رشد اندامهای گوناگون انسان، ایجاد حالتهای هیجانی همانند پرخاشگری وحالت تهاجمی، مقاومت فرد در برابر میکروبها، فعالیت جنسی و دیگر ابعاد جسمانی و نیز رفتاری و روانی هر یک از جنس زن و مرد تأثیر گذارند و تفاوتهای بین زن و مرد را نمایان تر میکنند.
– بر اساس آمارها، طول عمر زنان ۴، ۷، ۸ و ۱۰ سال بیش از مردان است و بهطور متوسط، آنان حدود ۷ سال بیشتر از مردان زندگی میکنند.
– در جهت شناخت فیزیولوژی زن و مرد، یافتهها و هنجارهای طبیعی آزمایشگاهی قابل توجهی وجود دارند. اندازه متوسط برخی از ویژگیهای خونی و هورمونی در زن و مرد متفاوت است، به گونهای که مشاهده آنچه در بدن مرد طبیعی مینماید، در پلاسمای خون یا ادرار زن – مثلا – هشدار دهنده است و میتواند نشانه نوعی اختلال یا بیماری باشد.
– از نظر مغز و اعصاب نیز بین مغز زن و مرد تفاوتهایی قابل توجه وجود دارند. درباره این تفاوتها به لحاظ سلولی، حجم و اندازه، تعامل با هورمونهای بدن و کارکردها، بررسیهای دقیق زیادی صورت گرفتهاند.
– از نظر استخوانبندی نیز بین زن و مرد تفاوتهای زیادی بیان شدهاند، به گونهای که در پزشکی قانونی، از این تفاوتها به جنسیت فرد پی میبرند؛ مثلا، گفتهاند: استخوانهای جمجمه و لگن از نظر جنسیت، بیشترین تفاوتها را دارند، به گونهای که از ۹۰ درصد افراد، تنها با بررسی جمجمه و لگن، میتوان جنسیت آنها را مشخص کرد.
– همین سان، در دیگر ابعاد جسمانی همچون دستگاه ادراری، قلب و ریه و دیگر اندامهای انسان نیز به تفاوتهای بین دو جنس تصریح شده و از سوی محققان و دانشمندان و به خصوص فیزیولوژیستها تحقیقات و بررسیهایی صورت گرفتهاند.
– گستره منطقهای از مغز که در هنگام درگیری زنان با خاطرات غم انگیز فعال میشود، هشت برابر مردان است و مغز مردان به گونهای طراحی شده که اطلاعات را منظم تر ومرتبتر دستهبندی میکند. مغز پسران برای واکنش به اشیاء و اشکال و مغز دختران برای حساسیت در برابر انسانها و چهرهها طراحی شده است.
– حجم قفسه سینه زنان کمتر از مردان است و به تناسب، قلب و ششهای آنها به طور نسبی کوچکتر است، حال آنکه مردان توانایی بیشتری در انتقال اکسیژن به خون دارند و زمان استراحت قلب در مردان در هر ضربان کمتر است. از این رو قلب در موارد فشار یا انجام کارهای بدنی، مجال بیشتری برای فعالیت دارد علاوه بر موارد مذکور ذخایر چربی بیشتر در بدن زنان و کاهش نسبی توده عضلانی بدن آنها، آنان را در تلاشهای بدنی سنگین آسیبپذیر میکند. هر چند زنان در مهارتهای دستی از مردان ممتاز ترند.
– در حواس پنجگانه، حس بینایی مردان بهتر از زنان است و جنس پسر از همان هفتههای نخست زندگی به الگوهای بینایی علاقه پیشتری نشان میدهد. در حس شنوایی نیز برخی از مطالعات از حساستر بودن حس شنوایی زنان نسبت به مردان حکایت دارد. در حس بویایی تفاوت چشمگیری بین دو جنس به اثبات نرسیده ولی ثابت شده که دستگاههای بویایی در رفتار همسر طلبی نقش دارد و استفاده از عطر نمونهای از کاربرد بوی مصنوعی برای جلب افراد جنس مخالف به حساب میآید. در حس چشایی نیز تفاوت مهمی بین زنان و مردان به اثبات نرسیده ولی در حس لامسه، زنان نسبت به لمس و درد حساسیت بیشتری دارند.
– تستوسترون هورمون جنسی مردان است که افزایش ترشح آن در زمان بلوغ پسران سبب رویش مو در صورت، پهن شدن شانهها، بزرگ شدن عضلات و قویتر شدن ماهیچهها، بمشدن صدا و استحکام بیشتر استخوانها میگردد.
این هورمونها بر رفتارها نیز تأثیر میگذارد؛ مثلاً سبب افزایش اعتماد به نفس در پسران و بروز رفتارهای خشن و تهاجمی در آنها میشود.
هورمون جنسی زن را استروژن مینامند؛ ترشح استروژن اندامهای زنانه را تشکیل میدهد و با افزایش ترشح آن در دوران بلوغ، این اندامها رشد کرده لگن زن وسعت پیدا کرده، پوست بدن نرم و لطیف میشود؛ این هورمون در حاملگی و زایمان و شیردهی نقش مهمی دارد. ترشح استروژن از رشد زیاد استخوانها جلوگیری میکند و افزایش ترشح آن سبب جوش زودرس مراکز استخوانسازی شده منجر به توقف رشد طولی استخوانها میگردد. به دلیل بلوغ زودتر دختران، با توقف این رشد، به طور نسبی قد زنها از مردها کوتاهتر میشود.
منبع: کتاب پاسخ به شبهات زنان در اسلام