نویسنده: استاد عبدالرحمن پیرانی
قال الله سبحانه و تعالى: «قُلْنَا اهْبِطُوا مِنْهَا جَمِيعًا فَإِمَّا يَأْتِيَنَّكُم مِّنِّی هُدًى فَمَن تَبِعَ هُدَاى فَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ» (بقره، ۳۸)؛ ترجمه:
«فرمودیم جملگی از آن فرود آیید پس اگر از جانب من شما را هدایتی رسد آنان که هدایتم را پیروی کنند بر ایشان بیمی نیست و غمگین نخواهند شد.»
و قال على لسان سيدنا إبراهيم عليه السلام: «رَبَّنَا وَابْعَثْ فِيهِمْ رَسُولًا مِّنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِكَ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَيُزَكِيهِمْ إِنَّکَ أَنتَ الْعَزِيزُ الحَکیمُ» (بقره، ۱۲۹)؛ ترجمه:
«پروردگارا در میان آنان فرستادهای از خودشان برانگیز تا آیات تو را بر آنان بخواند و کتاب و حکمت به آنان بیاموزد و پاکیزهشان کند زیرا که تو خود شکست ناپذیر حکیمی.»
تربیت اسلامی از یک نگاه و به یک اعتبار کل دین را در بر میگیرد؛ زیرا همه تعالیم دینی همواره دارای نقش تربیتی و اصلاحی است و آن هم تربیت انسان صالح مصلح است و تربیت متوازن در شخصیت انسان. «التربية عملية انسانية النزعة، ذاتية المنطلق، اجتماعية المحتوى و هی طريقة الحياة أو الحياة ذاتها». تربیت پایه و اساس هرگونه اصلاح و پیشرفت و مقدمه هرگونه بیداری و دگرگونی است.
تربیت است که راه را بر تهذیب نفس و بیداری عقل فراهم مینماید در واقع منهج تربیتی بود که امت اسلامی را بوجود آورد. بنابراین پیروزی هر نهضت و یا نظامی در گرو وجود جمعی است که برای آن تربیت شده باشند. به وسیله تربیت اسلامی بود که پیامبرعظیم الشأن بر جزيرة العرب تسلط یافت و شرک و بت پرستی را ریشه کن ساخت.
قرآن نسلی را که پیامبر (صلی الله علیه وسلم) تربیت نموده بود این چنین توصیف میکند: « مُحَمَّدٌ رَّسُولُ اللهِ وَالَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكَفَّارِ رُحَمَاءُ بَيْنَهُمْ» (فتح: ۲۹)؛ ترجمه:
«محمد [ص] پیامبر خداست و کسانی که با اویند بر کافران سختگیر [و] با همدیگر مهربانند.»
در اثر تربیت اسلامی بود که فرستاده عمربن خطاب در جنگ قادسیه ربعی بن عامر در مقابل فرمانده نظامی کسری با عزت و عظمت میایستد و هنگامی که از او سؤال میکند که: «مَا جَاءَ بِكُمْ؟»، چه چیز شما را به اینجا آورده است؟ میگوید: «اللهُ ابْتَعَثْنَا لِنُخْرِجَ مَنْ شَاءَ مِنْ عِبَادَةِ الْعِبَادِ إِلَى عِبَادَةِ اللهِ، وَمِنْ ضِيقِ الدُّنْيَا إِلَى سَعَتِهَا، وَمِنْ جَوْرِ الْأَدْيَانِ إِلَى عَدْلِ الْإِسْلَامِ».
ترجمه: خداوند ما را برانگیخته تا هر آنکه را بخواهد از عبادت بندگان به عبادت خداوند یکتا، از تنگی دنیا به سوی گشایش آن، و از جور و ستم ادیان به سوی عدالت اسلام رهنمون شویم.
بعضی از علما بر این باورند که پیروزی صلاح الدین ایوبی در جنگ با صلیبیها در واقع در اثر تلاشها و فعالیتهای تربیتی دو امام بزرگوار امام ابو حامد غزالی و امام عبد القادر گیلانی بود.
سرانجام در عصر ما کسانی هم چون امام حسن البناء در مصر و بعضی از کشورهای عربی و آفریقایی و امام ابوالاعلی مودودی و امام ابوالحسن ندوی در شبه قاره هند و مرحوم نجم الدین اربکان در ترکیه به وسیله اهتمام به تربیت توانستند اعتماد به نفس را به مسلمانان باز گردانند و اکنون بهار عربی ثمرهی تلاشهای آنان و سایر دلسوزان و علمای اسلام است.
لذا از زمانی که حضرت آدم و همسرش حوا عليهما السلام بر این کره خاکی مسکن گزیدند و یک زندگی آگاهانه و مسؤولانه را آغاز نمودند، وجود برنامه و منهجی تربیتی از ضروریترین نیازهای انسان به حساب آمده است؛ تا در نبردگاه کارزار جاویدان (زمین) در جنگی دائمی که رزمگاه آن ذات و ضمیر خود انسان است که میان انسان مأمور به اصلاح خویش و آبادانی زمین از طرفی و شیطان مظهر و ساخته شر از طرف دیگر بر پاست، وجود برنامه و منهجی انسان را یاری دهد تا هوشیار و بیدار در مقابل وسوسهها و تهدیدهای شيطان (لَأُغْوِيَنَّهُمْ، لأَحْتَنِكَنَّ ذُرِّيَتَهُ) نیل به موفقیت و پیروزی ممکن و میسر باشد.
«قُلْنَا اهْبِطُوا مِنْهَا جَمِيعًا فَإِمَّا يَأْتِيَنَّكُم مِّنِّى هُدًى فَمَن تَبِعَ هُدَای فَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ» (بقره: ۳۸)
لذا در طول تاریخ به منظور صلاح و اصلاح انسان منهج و برنامهای توسط انبیاء و به صورت متوالی نازل میشد.
«يَا بَنِي آدَمَ إِمَّا يَأْتِيَنَّكُمْ رُسُلٌ مِّنكُمْ يَقُصُّونَ عَلَيْكُمْ آيَاتِی فَمَنِ اتَّقَى وَأَصْلَحَ فَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ» (اعراف: ۳۵)
توجه فرمایید چگونه ابراهیم خلیل دست دعا بر میدارد و از پروردگار میخواهد که: «رَبَّنَا وَابْعَثْ فِيهِمْ رَسُولًا مِّنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِک وَيُعَلِّمُهُمُ الْكتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَيُزَكِّيهِمْ إِنَّک أَنتَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ» [بقره: ۱۲۹]
بنابراین تربیت اسلامی و اصلاح بینش و منش و یا تعلیم و تزکیه و تبدیل معرفت به سلوک برای انسان ملهم به خیر و شر و صعود و سقوط فرایندی است دائمی که از بامداد زندگی و رشد عقلی انسان تا شامگاه مرگ جریان دارد و انسان در ستیز و مبارزهی دائمی است.
لازم میدانم چند نکته را یادآوری نمایم:
۱. تربیت به معنایی که بدان اشاره شد تنها مربوط و یا متعلق به یک گروه و یا جماعت خاصی نیست، بلکه همه افراد و یا گروههایی که با آگاهی و اخلاص به فرامین خالق و مولایشان -الله جل جلاله – لبیک گفته و آن را بر زندگی خویش حاکم ساختهاند، از تربیت اسلامی برخوردارند و تفاوت تنها در میزان و مقدار و شیوه و منهجی است که برگزیدهاند.
لذا شایسته نیست گروهی و یا جماعتی اصطلاحاتی هم چون: دعوت، تربیت، اصلاح و…. را در انحصار خود قرار دهند و دیگران را فاقد آنها پندارند همچنان که شایسته نیست دیگران نیز، ضرورت وجود هرگونه برنامه و یا منهج تربیتی برای دیگران را انکار نمایند.
۲. تربیت اسلامی دارای شیوه و اسلوب اداری متکاملی است و نیز متصف به اوصافی که آن را از سایر روشهای بشری متمایز میسازد. منبع و مأخذ آن قرآن و سنت است که درستی و ثباتش را تضمین میکند. (قَدْجَاءَكم مِّنَ اللهِ نُورٌ وَكِتَابٌ مُّبِينٌ ) [ مائده: ۱۵]
علاوه بر این تربیت هم در پی تطبیق قرآن و سنت است و هم به وسیلهی شورا به نسبت آنچه صریحا بیان نشده و مسكوتعنه است و مجال برای اجتهاد دارد، بر اساس قواعد شرع و در چارچوب مصالح و مقاصد آن به اتخاذ تصمیم میپردازد.
پس شورا به عنوان جزئی از اسلوب اداری تربیت اسلامی دارای نقش عظیم و وسیعی است در حیات و زندگی فرد و جمع از نظر اداره امور سیاسی و اقتصادی و اجتماعی و به همین دلیل مورد تأکید قرآن و سنت قرار گرفته است.
در سورهی مبارکه شورا آیهی ۳۸ آمده است: «وَالَّذِينَ اسْتَجَابُوا لِرَبِّهِمْ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَأَمْرُهُمْ شُورَى بَيْنَهُمْ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنفِقُونَ»
سید قطب میفرماید:
تعبیر کلام بیانگر این است که همهی کارهای مسلمانان شورایی است و بدین وسیله سراسر زندگیشان را به رنگ و صبغهی شورا آراستهاند و میفرماید این یک نص مکی است و قبل از برپایی دولت اسلامی در مدینه بر پیامبر (ص) نازل گردیده است؛ پس شورا یک قاعده و قانونی فراتر و ژرف تر از دولت و امور متعلق به حکومت است؛ قاعده و قانونی ذاتی برای یک زندگی انسانی و اسلامی است.
امام فخر رازی و ابن عطیه و قرطبی فرمودهاند: خداوند قومی و جمعی را ستوده است که اهل مشورتاند و هرگاه اتفاقی برای آنها رخ دهد، با هم مشورت میکنند و به جای تکروی بر اساس خرد جمعی عمل میکنند.
شیخ خازن آیه را در جهت جلوگیری از استبداد و پرهیز از تکروی تفسیرمینماید.
و شیخ شحرور نیز بر این عقیده است که شورا جزئی اساسی از ایمان و پاسخگویی نسبت به فرمان پرودگار است؛ زیرا آيه (… وَأَمْرُهُمْ شُورَى بَيْنَهُمْ … ) مربوط به مرحلهی مکی است و در عین حال میان دو فریضهی تعبدی نماز و انفاق قرار گرفته است: (وَالَّذِينَ اسْتَجَابُوا لِرَبِّهِمْ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَأَمْرُهُمْ شُورَى بَيْنَهُمْ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنفِقُونَ) [شوری: ۳۸]
و در تفسیر آیهی ۱۵۹ سورهی آل عمران (وَشَاوِرْهُمْ فِی الْأَمْرِ)، رشيد رضا فرموده است: «و شاورهم فى الأمر العام الذى هو سياسة الأمة فی الحرب و السلم و الخوف و الأمن وغير ذلک من مصالحهم الدنيوية، أى دم على المشاورة و واظب عليها كما فعلت قبل الحرب في هذه الواقعة (غزوة أحد) و إن أخطأوا الرأى فيها فإن الخير كل الخير فی تربيتهم على المشاورة بالعمل دون العمل برأى الرئيس و إن (كان الرئيس النبی) و كان صواباً لما فی ذلک من النفع لهم فی مستقبل حكومتهم إن أقاموا هذا الركن العظيم (المشاورة)».
بعضی از فواید و آثار مثبت عمل به شورا
شورا وسیلهای است جهت جلوگیری از استبداد، تکروی و دیکتاتوری و در نهایت جمع میان کلمه توحید و توحید کلمه و ایجاد وحدت واقعی تنها در سایهی حاکمیت شجره مبارک شورا میسر میشود.
عمل به شورا موجب بستن راه بر فتنهها و سخنهای مریض و نجویها ووسوسهها است.
عمل به شورا احترام به عقل دیگران و نیز احترام به آزادی رأی و بیان است که در اسلام مورد تأکید مضاعف قرار گرفته است.
شورا بهترین راه برای رسیدن به بهترین رأی و صالحترین تصمیم و نیل به نوعی آرامش و اطمینان قلبی است.
شورا راهی به سوی توافق نفوس و تزايد الفت و محبت و تساوی افراد در قبول مسؤولیتها است.
شورا مدرسهای جهت تربیت استعدادها و توسعهی شخصیت و فراهم نمودن فرصتهای برابر و مشارکت در سرنوشت جماعت و جامعه است.
در خاتمه لازم است بر نقش اساسی بیداری اسلامی در احیا، ترویج، تثبیت و تطبیق عملی شورا و به کارگیری آن در فرایند تصمیم سازیها و تصمیم گیریها و اتخاذ مواضع و اجتناب از تکروی و فرد سالاری تأکید وتقدیر شود.
منبع: کتاب دیانت و درایت