گفت و گو با کودک
داوود رحمانی
امر و نهی فراوان
کودکان به راهنمایی های منفی که حاوی امر ونهی صرف در مورد کارهایی است که نباید انجام دهند، جواب نمی دهند. هنگامی که به فرزندان اجازه می دهید به بچه های همسایه یا فامیل، بازی کند، باران شدیدی از توجیه و راهنمایی بر سر او فرو نریزید که: گریان بر نگردی، باید آرام باشی، اگر کسی چیزی به تو داد بگو: متشکرم، اگر اشتباهی مرتکب شدی معذرت خواهی کن و مطالبی از این قبیل. اگر به او اجازه داده ای به بازی برود او را رها کن؛ چون توجیه و راهنمایی زیاد به درد او نمی خورد. امرو نهی فراوان موجب می شود از بازی لذت نبرد و ناخشنود شود.
کلی گویی
راهنمایی و ارشادات به خاطر این که برای کودک روشن نیستند، نتیجه نمی دهند.اگر به فرزندتان گفتید: اسباب بازی هایت را این گونه رها نکن. کودک در این حالت نمی تواند چکار باید بکند. این عبارت مهم، موجب می شود کار برایش سنگین شود و هیچ کاری انجام ندهد. اما اگر به او بگویید: اسباب بازیهات را جمع کن و آن ها را در سبد مخصوص بگذار. این عبارت نیروی مثبتی به او منتقل می کند که می تواند آن را انجام دهد. هنگامی که کودک در حضور مهمان روی مبل می نشیند و پایش را روی مبل می گذارد. اگر در آن حال به او بگویید: درست بنشین، او نمی فهمد. بهتر است به او بگویید: هنگامی که روی مبل می نشینی پایت را روی زمین بگذار. کودک عبارت های کلی را نمی فهمد.
انتقاد
کودک دوست ندارد او انتقاد کنید و سریع حکم صادر نمایید. اگر متوجه انتقاد شما شود، تلاش خود را متوقف می کند. آموزش کودک را با بردباری ادامه دهید تا سعی و کوشش، ادامه پیدا کند. هنگامی که کودکان با هم دعوا می کنند و ما به کودکی که دست درازی کرده است پر خاش و انتقاد می کنیم، او در حالتی است که دیگر از توجیهات ما استقبال نمی کند. نقش مظلوم را بازی می کند و به توجیه کار خود می پردازد. این جا، وضعیت در برابر والدین بر عکس می شود. والدین حالا با دو قربانی رو به رو هستند که در برابر اصلاح آن، احساس عجز و ناتوانی می کنند.
بهترین سخن، سخن مختصر ومفید
نفس انسان گاهی به خاطر پند و اندرز و راهنمایی زیاد، به ستوه می آید و خسته می شود. کودک دوست ندارد مدام سخنانی را بشنود که در رفتار و اخلاق او تاثیری ندارد.
حداقل مدت زمان تمرکز کودک به شکل پیوسته، مساوی است با سن او به اضافه ی یک یا دو دقیقه. یعنی کودکی که پنج سال سن دارد تقریبا پنج دقیقه به صورت پیوسته تمرکزدارد. پس بهترین سخن، سخنی است که مختصر و مفید باشد.
مادر لال
صحبت با کوک، آثار روانی مثبتی روی او دارد. مادری که از زمان تولد به بعد با فرزندش صحبت نمی کند، متوجه نیست با این کارکودک را از فواید زیادی برای رشد زبانی، سلامت روانی و احساس محبت و امنیت محروم کرده است.
سخن گفتن با کودک، مربوط به یک مقطع سنی خاص نیست؛ بلکه تمام مراحل کودکی را در بر می گیرد، چه کودک حرف شما را بفهمد یا نفهمد.
احساسات کودک
ابراز محبت نسبت به کودک، موجب خوش حالی او می شود. همان طورکه جسم با غذا وآب رشد می کند، عقل نیز با فرهنگ و آگاهی رشد می نماید. عواطف با در آغوش کشیدن و بوسیدن کودک، رشد می کند. کودک به این مسائل خیلی نیاز دارد. عواطف و احساسات انسانی موجب می شود کودک در پناه خانواده، احساس آرامش کند. در شادی و غم با کودک شریک شویم، هر چند برای ما مهم نباشد؛ اما برای کودک مهم است. مانند شکستن اسباب بازی در چنین حالت هایی به او بگوییم: اگر غمگین شوی حق با توست؛ اما باید با هم بیندیشیم تا ببینیم در این رابطه چه کار باید بکنیم؟
اسلام ، تاکید می کند اگر کسی را دوست داریم به اوخبر دهیم که دوستش داریم. مردی پیش رسول خدا آمد وگفت: ای رسول خدا من فلانی را دوست دارم پیامبر از او پرسید آیا به خبر داده ای؟ آن مرد گفت:
کودک را با بهترین نام ها صدا کنید
صدا کردن کودک با اسم خودش و زیباترین القاب و عناوین، یکی از امور مهم تربیتی است که موجب شادی کودک می شود. مادر، عصبانی است می گوید: پسر یا دختر، بیا! این نوع صدا کردن، کار درستی نیست و یک روش غیر تربیتی است که حتما همراه تنبیه بدنی، اهانت یا توجیه تند و خشن است. بر عکس آن، اگر کودک اشتباهی کرد به او بگویید: احمد، بیا. صدا کردن کودک با نام اصلی خودش در چنین احظاتی از احتمال اشتباهات تربیتی، می کاهد. این، نشانه ی بردباری و عدالت مربی است. به ذهن کودک این گونه تلقین می شود که کودک جایگاه والایی دارد و اشتباه کرده است. یکی از روش های تلقین محبت به کودک، این است که مربی کودک را با نام هایی که معنای محبت آمیز و دوست داشتنی دارند، صدا کند. مثلا، فرزند عزیزم، بابا جان، مادر جان، پسر عزیزم، دختر گلم و اسم های شبیه این ها. زبان تهدید تهدید وسیله ای بیهوده در تربیت فرزندان است. کسی که فقط می داند تهدید کند، شخصیت ضعیف خود را با این کار، بیان می کند. کودکان هم به زودی به این مساله پی می برند. تهدیداتی که از عصبانیت ناشی می شود، اغلب نتایج عکس می دهند و کودک به مرور به آن بی توجه می شود. ترساندن کودک و تهدید به زندانی کردن او در یک اتاق همراه با موش ها، یا او به دکتر می برد تا به او آمپول بزند. همه ی این موارد نوعی تنبیه بی نتیجه هستند. کودک به سرعت متوجه می شود که این تهدیدات جدی نیستند و عملی نمی شوند. ترساندن کودک با این مسائل موجب می شود، ترس وجود کودک را در بر بگیرد و در آینده بر زندگی او تاثیر بگذارد.
در مورد خواسته ی خود سخن بگویید، نه آن چه نمی خواهید
مربیان عزیز، در مورد چیزی که از کودک می خواهید به صورت مشخص با صحبت کنید. در مورد چیزی که از او نمی خواهید، سخن نگویید. مثلا به او نگویید: دروغ نگو، برادرت را نزن، تلوزیون را نگاه نکن؛ بلکه به او بگویید: دوست دارم راستگو باشی، ازت میخوام با برادر کوچکت بازی کنی و…
عقل در مورد آخرین کلمه ای که می شنود، می اندیشد. حرف شما که می گویید: دروغ نگو، موجب می شود کودک در مورد دروغ، فکر کند
بنابراین می توان به جای گفتن این سخن به کودک که: در حضور مهمان صحبت نکن ودر مقابل آنان این طرف و آن طرف نرو. بگوییم: به مهمان سلام کن، به او خوش آمد بگو، آب میوه و نوشیدنی برای آنان ببر.
جهت برداشت نتیجه از فرزندتان تعریف کنید
بسیاری از والدین فکر می کنند، باید فرزندشان به طور طبیعی،کار خوب انجام دهد. این دیدگاه اشتباه است؛ چون هنگامی که کودکان کار خوبی انجام می دهند، نیاز به تعریف و تمجید دارند.درست نیست تنها زمانی که کار بدی انجام دادند، از آنها ایراد بگیریم. ما با این کار شکست را در وجود کودکان نهادینه می کنیم که موجب کم شدن علاقه ی آنان به تغییر رفتار می شود.
فواید تعریف و تمجید
- تعریف و تمجید، موجب خشنودی و شادی کودک می شود
احساس خوبی نسبت به خودش خواهد داشت و با چشم احترام و خشنودی به دنیای اطراف خود، می نگرد.
احساس محبت و ارزش مندی می کند؛ چون مورد توجه است.
احساس می کند توان کارهای بهتری دارد؛ چون می بیند شما موفقیت های او را قبول دارید و تلاش او را ارج می نهید.
نباید در تعریف و تمجید کودک مبالغه کنیم؛ بلکه باید به اندازه ی موفقیتی که کسب کرده است پاداش دریافت کند و گر نه نتیجه عکس می دهد.