نامهای محبوب خداوند مهربان
رحمت الله خردنیا
خداوند متعال میفرماید: وَلَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ كَثِيرًا مِّنَ الْجِنِّ وَالإِنسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لاَّ يَفْقَهُونَ بِهَا وَلَهُمْ أَعْيُنٌ لاَّ يُبْصِرُونَ بِهَا وَلَهُمْ آذَانٌ لاَّ يَسْمَعُونَ بِهَا أُوْلَـئِكَ كَالأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُوْلَـئِكَ هُمُ الْغَافِلُونَ (أعراف ۱۸۰)
یعنی: الله دارای نامهای نیکی است و شما الله را با آن نامهای نیک بخوانید.
رسول الله صلی الله علیه و سلم نیز فرمودهاند: إِنَّ لِلَّهِ تِسْعَةً وَتِسْعِينَ اسْمًا مِائَةً إِلا وَاحِدًا مَنْ أَحْصَاهَا دَخَلَ الْجَنَّةَ (متفق علیه)
یعنی: خداوند دارای ۹۹ اسم است که کسی که آنها را بشمارد و به آن عمل کند وارد بهشت میشود.
همانطور که اشاره شد خداوند دارای اسماء و صفاتی هست که انسان مسلمان بایستی آنها را بشناسد و بفهمد و در مسیر عبودیت از آنها استمداد بطلبد و در حد ممکن در مسیر ربانی شدن، خود را به آنها مزین نماید. در حدیث به این نکته اشاره شده که خداوند ۹۹ اسم و صفت دارد که آنها برای ما معروف و مشخص هستند، اما جمهور علما معتقدند که اسماء و صفات خدا محصور در عدد ۹۹ نیست و خدا اسماء و صفات دیگری هم دارد که ما از آن مطلع نیستیم.
روشن است که انسان مسلمان اگر میخواهد خدا را بهتر بشناسد و در نتیجه ایمان مطلوبتری نسبت به خدا در خود ایجاد کند، بایستی اسماء و صفات خدا را بفهمد و مصادیق آن را در عالم هستی حتی الإمکان کشف کند و سعی کند در ارتباط با خالق از آنها استمداد بطلبد و در ارتباط با مخلوق، خود را به آنها مزین نماید.
طبیعی است که هر چقدر شناخت ما نسبت به خدا بیشتر باشد، ایمان نیز مطلوبتر خواهد بود و شناخت و فهم اسماء و صفات خدا بهترین راه برای شناخت خداست.
در این سلسله سعی میشود دربارهی برخی از اسماء و صفات خدا مطالبی به رشته تحریر درآید، باشد که گامی در جهت معرفی ذات باریتعالی باشد و مقبول درگاهش واقع شود.
یکی از نامهای محبوب خدای متعال الصمد است.
قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ * اللَّهُ الصَّمَدُ * لَمْ يَلِدْ وَلَمْ يُولَدْ * وَلَمْ يَكُنْ لَهُ كُفُوًا أَحَدٌ
بگو: خدا، یگانهی یکتا است * خدا، سَرورِ والای برآورندهی امیدها و برطرفکنندهی نیازمندیها است * نزاده است و زاده نشده است * و کسی همتا و همگون او نمیباشد
یکی از معانی الصمد این است که تمامی کائنات به او نیازمند هستند و به او رو میکنند و درخواست خود را از او میطلبند.
صمد به معنای عظمت و قوت نیز بکار رفته است.
تعبیر دیگری از معانی الصمد این است: یحتاجه کل شیئ فی کل شیئ و هو غنیّ عن کل شیئ فی کل شیئ. بدین معنا که صمد ذاتی است که همه کائنات در همه چیز محتاج او هستند و او در همه چیز از همهی کائنات بینیاز است
بزرگترین و کاربردیترین معنای الصمد این است که او ذاتی است که انسان در بحران به او نیاز دارد و و به او امیدوار نیز هست. در ادامه به آیاتی اشاره میکنم که پیامبران در زمان بحران، امیدوارانه نیاز خود را به پیشگاه خدای بینیاز بردند:
- حضرت آدم علیه السلام بعد از ارتکاب معصیت خداوند در بهشت، وارد بحران شد و به شدت احساس میکرد که بایستی اشتباهش را جبران کند و لذا امیدوارنه به درگاه خدای بینیازی که کسی جزء او صلاحیت بخشش ندارد، دعا کرد و فرمود: رَبَّنَا ظَلَمْنَا أَنفُسَنَا وَإِن لَّمْ تَغْفِرْ لَنَا وَتَرْحَمْنَا لَنَكُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِينَ (۲۳ الأعراف)
یعنی: پروردگارا! ما (با نافرماني از تو) بر خويشتن ستم كردهايم و اگر ما را نبخشي و بر ما رحم نكني از زيانكاران خواهيم بود.
- حضرت نوح علیه السلام بعد از احساس شکست در دعوت به خدا پناه برد و فرمود: فَدَعَا رَبَّهُ أَنِّي مَغْلُوبٌ فَانتَصِرْ (۱۰ القمر)
یعنی: تا آنجا كه نوح پروردگار خود را بفرياد خواند (و عرضه داشت:) پروردگارا! من شكست خوردهام پس مرا ياري و كمك فرما (و انتقام مرا از ايشان بگير).
- حضرت ابراهیم علیه السلام وقتی در آستانهی سقوط در آتش قرار گرفت حتی درخواست کمک جبرییل را هم نپذیرفت و نیاز خود را به ذات بینیاز خدای متعال ارجاع داد و فرمود: حسبی الله و نعم الوکیل (صحیح بخاری)
- حضرت موسی علیه السلام در دو بحران متفاوت و به شیوه بندگان صالح خدا نیاز خود را به بارگاه خدای بینیاز برد و هنگامی که در ساحل رود نیل قرار گرفت و دشمن از پشت سر به آنها نزدیک میشد و یارانش زمزمه شکست را نجوا میکردند، با صلابت هر چه تمامتر فرمود: فَلَمَّا تَرَاءى الْجَمْعَانِ قَالَ أَصْحَابُ مُوسَى إِنَّا لَمُدْرَكُونَ * قَالَ كَلَّا إِنَّ مَعِيَ رَبِّي سَيَهْدِينِ (۶۱ و ۶۲ شعراء)
یعنی: هنگاميكه هر دو گروه يكديگر را ديدند، ياران موسي گفتند: ما (در چنگال فرعونيان) گرفتار ميگرديم (و هلاك ميشويم). (موسي) گفت: چنين نيست. پروردگار من با من است. (قطعاً به دست دشمنم نميسپارد و به راه نجات) رهنمودم خواهد كرد.
و همچنین زمانی که از مصر و فرعون گریخت و به سرزمین شعیب علیه السلام وارد و درمانده بود فرمود: رَبِّ إِنِّي لِمَا أَنزَلْتَ إِلَيَّ مِنْ خَيْرٍ فَقِيرٌ (۲۴ القصص)
یعنی: پروردگارا! من نيازمند هر آن چيزي هستم كه برايم حواله و روانه فرمائي.
- حضرت یعقوب علیه السلام بعد از اینکه تمام درهای زمینی را برای جستجوی فرزندش بسته دید، نیاز خود را به آسمان برد و فرمود: وَلاَ تَيْأَسُواْ مِن رَّوْحِ اللّهِ إِنَّهُ لاَ يَيْأَسُ مِن رَّوْحِ اللّهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْكَافِرُونَ (۸۷ یوسف)
یعنی: و از رحمت خدا نااميد مشويد، چرا كه از رحمت خدا جز كافران نااميد نميگردند. (من احساس مي كنم روزگار ديدار نزديك است).
- حضرت ایوب وقتی همه را از درمان بیماریش ناتوان دید، مشکل خودش را فقط با خدا مطرح کرد و نتیجه را به خدا سپرد و فرمود: وَأَيُّوبَ إِذْ نَادَى رَبَّهُ أَنِّي مَسَّنِيَ الضُّرُّ وَأَنتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ (۸۳ الأنبیاء)
یعنی: ايّوب را (ياد كن) بدانگاه كه (بيماري او را از پاي در آورده بود، و در اين وقت) پروردگار خود را به فرياد خواند (و عاجزانه گفت: پروردگارا!) بيماري به من روي آورده است و تو مهربانترين مهرباناني (پس بدين بنده ضعيف رحم فرما).
- حضرت داود علیه السلام بعد از اینکه مرتکب اشتباه شد، راهحل را در کوبیدن درِ خدای بینیاز دید و قرآن میفرماید: فَاسْتَغْفَرَ رَبَّهُ وَخَرَّ رَاكِعاً وَأَنَابَ * فَغَفَرْنَا لَهُ ذَلِكَ (۲۴ و ۲۵ صاد)
یعنی: پس از پروردگار خويش آمرزش خواست و به سجده افتاد و توبه كرد. به هر حال، ما اين (تَركِ أولي وَ سيّئهي مقَرَّبين) را بر او بخشيديم (و وي را مشمول لطف و محبّت خود قرار داديم).
- پیامبر صلی الله علیه و سلم در خطیرترین لحظهی زندگیشان بعد از اینکه تمام راهکارهای ممکن را به کار گرفته بود و باز هم در آستانهی خطری بزرگ قرار داشت، به بهترین شکل ممکن و با آرامشی تمام به خدا توکل کرد.
زمانی که در راه هجرت به مدینه فوقالعادهترین نقشهی ممکن را طراحی کرده بود ولی باز هم ۵۰ فدایی مشرک را شمشیر به دست بالای سر خود در غار ثور دیدند، یارغارشان ابوبکر صدیق رضی الله عنه به ایشان گفتند که اگر یکی از آنها سر خود را خم کند و به داخل غار نگاه کند کار ما تمام است و پیامبر صلی الله علیه و سلم که به نصرت خدا اطمینان داشتند فرمودند: در مورد دو نفری که سومی آنها الله هست چه گمان میکنی؟ نگران نباش خدا با ما هست.
همه کائنات نیز خود را نیازمند خدا میبینند چنانچه در باب نماز باران نقل شده است که حضرت سلیمان علیه السلام روزی با یارانش برای دعای باران بیرون میرفتند، که حضرت سلیمان در راه مورچهای را دید که به پشت بر زمین افتاده و دست و پایش را به سمت آسمان دراز کرده و دارد از خدا طلب باران میکند، ایشان خطاب به یارانش فرمود بربگردید که با دعای کسانی دیگر باران برای شما خواهد بارید.
در قرآن آمده است: يَسْأَلُهُ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ كُلَّ يَوْمٍ هُوَ فِي شَأْنٍ (۲۹ الرحمن)
یعنی: همه چيزها و همه كساني كه در آسمانها و زمينند (به زبان حال يا قال، روزي و نياز خود را) از خدا درخواست ميكنند. او پيوسته دست اندركار كاري است.
امت اسلام امروزه دچار مشکلات فراونی شده است و به نوعی درمانده شده است و باید بداند که امروز بیش از هر زمان دیگری نیاز دارد به خدا اعتماد کند و رابطهاش را با خدا تقویت کند، چرا که تاریخ به ما نشان داده است که اعتماد خالصانه به خدا در حالت درماندگی، باعث برونرفت از مشکلات خواهد شد و اساساً این قانونی است که خدا خودش وضع نموده است و در داستان پیامبریونس علیه السلام میخوانیم که: وَذَا النُّونِ إِذ ذَّهَبَ مُغَاضِباً فَظَنَّ أَن لَّن نَّقْدِرَ عَلَيْهِ فَنَادَى فِي الظُّلُمَاتِ أَن لَّا إِلَهَ إِلَّا أَنتَ سُبْحَانَكَ إِنِّي كُنتُ مِنَ الظَّالِمِينَ * فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَنَجَّيْنَاهُ مِنَ الْغَمِّ … (۸۷ و ۸۸ الأنبیاء)
یعنی: (ياد كن داستان يونس ملقب به) ذوالنون را در آن هنگام كه (بر قوم نافرمان خود خشم گرفت و ايشان را به عذاب خدا تهديد كرد و بدون دريافت پيام آسماني، از ميانشان) خشمناك بيرون رفت و گمان برد كه (با زنداني كردن و ديگر چيزها) بر او سخت و تنگ نميگيريم. (سوار كشتي شد و كشتي به تلاطم افتاد و به قيد قرعه مسافران و كشتيبانان او را به دريا انداختند و نهنگي او را بلعيد.) در ميان تاريكيها (ي سه گانه شب و دريا و شكم نهنگ) فرياد برآورد كه (كريما و رحيما!) پروردگاري جز تو نيست و تو پاك و منزّهي (از هرگونه كم و كاستي، و فراتر از هر آن چيزي هستي كه نسبت به تو بر دلمان ميگذرد و تصوّر ميكنيم. خداوندا بر اثر مبادرت به كوچ بدون اجازه حضرت باري) من از جمله ستمكاران شدهام (مرا درياب!). * دعاي او را پذيرفتيم و وي را از غم رها كرديم…
خدای متعال در اینجا بعد از بیان داستان یونس علیه السلام به نکتهی مهمی اشاره میکند که بسان قاعده و قانونی تغییرناکردنی است و انسانهای مؤمن نبایستی ذرهای در آن شک کنند و آن قانون اینست که: وَكَذَلِكَ نُنجِي الْمُؤْمِنِينَ (۸۸ الأنبیاء) یعنی: و ما همين گونه مؤمنان را نجات مي دهيم (و در برابر دعاي خالصانه، آنان را از گرفتاريها ميرهانيم).
پس الصمد ذاتی است که انسانها در بحرانها و مشکلات آهنگ او میکنند.