همراهی خدا
سید حامد حسینی – دانشجوی کارشناسی ارشد فقه و حقوق خصوصی اسلامی
از دغدغههای هر مومن همراهی خداوند با او در زندگی است. زیرا همراهی خداوند باعث پیروزی در هر معرکه است. چه سلاح در دست به جنگ دشمن خدا و مومنان او رفته باشی و چه با اندیشه و ایمان به پیکار با نفس سرکش مشغول باشی.
(معیت) خدا یعنی:
بهترین تصمیم را در هر موقعیتی گرفتن…….
بودن دانایی در کنارت که آفریننده، عالم و قادر است……..
یعنی نه داشتههایت موجب سرکشی و طغیان است و نه نداشتههایت مایهی اندوهگینی….
چه زیبا و بهجا است که رسیدن به همراهی خداوند را در آیاتش جستجو کنیم. لازم به ذکر است مواردی که در معیت و همراهی خداوند ذکر میشود، به اندازهی توان نویسنده و مجال این نوشتار است و نویسنده ادعایی بر حصر معیت و همراهی خداوند در موارد ذکر شده ندارد.
معیت و همراهی خداوند در قرآن به دو معنی عام و خاص ذکر شده و منظور از معیت به شکل عام آن، اطلاع خداوند از حال مخلوقات، شاهد بودن و علم و آگاهی اوست، به این دلیل عام نامیده میشود که این همراهی همهی مخلوقات را دربرمیگیرد. .
این معنی را میتوان در آیاتی نظیر آیات زیر یافت:
- … وَهُوَ مَعَكُمْ أَيْنَ مَا كُنْتُمْ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ. {حدید: ۴}
- أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ مَا يَكُونُ مِنْ نَجْوَى ثَلَاثَةٍ إِلَّا هُوَ رَابِعُهُمْ وَلَا خَمْسَةٍ إِلَّا هُوَ سَادِسُهُمْ وَلَا أَدْنَى مِنْ ذَلِكَ وَلَا أَكْثَرَ إِلَّا هُوَ مَعَهُمْ أَيْنَ مَا كَانُوا …{مجادله: ۷}
معیت به معنای خاص که در این نوشتار در پی تدبری گذرا در آن هستیم به معنی اطلاع، تأیید و یاری خداوند است. آن را خاص نامیدند، زیرا مختص انبیاء و اولیاء خداست. معیت به معنی خاص در جاهای مختلفی از قرآن ذکر شده است که صابرین، متقین، محسنین و مومنین از آن برخوردارند.
ابتدا آیاتی که در آن به تأیید و یاری خداوند از صابرین تصریح شده است را مورد بازخوانی قرار میدهیم:
- يَاأَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلَاةِ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِينَ {بقره:۱۵۳}
پیش از این آیه سخن از نعمت تغییر قبله و فرستاده شدن پیامبران است.سپس به ذکر و شکر خداوند دستور داده میشود، خداوند در این آیه از مومنین میخواهد در اطاعت از دستورات و دوری از نواهی، از صبر و نماز بهره برند و در پایان یادآور میشود که یاری خداوند با صابرین است.
- فَلَمَّا فَصَلَ طَالُوتُ بِالْجُنُودِ قَالَ إِنَّ اللَّهَ مُبْتَلِيكُمْ بِنَهَرٍ فَمَنْ شَرِبَ مِنْهُ فَلَيْسَ مِنِّي وَمَنْ لَمْ يَطْعَمْهُ فَإِنَّهُ مِنِّي إِلَّا مَنِ اغْتَرَفَ غُرْفَةً بِيَدِهِ فَشَرِبُوا مِنْهُ إِلَّا قَلِيلًا مِنْهُمْ فَلَمَّا جَاوَزَهُ هُوَ وَالَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ قَالُوا لَا طَاقَةَ لَنَا الْيَوْمَ بِجَالُوتَ وَجُنُودِهِ قَالَ الَّذِينَ يَظُنُّونَ أَنَّهُمْ مُلَاقُو اللَّهِ كَمْ مِنْ فِئَةٍ قَلِيلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً كَثِيرَةً بِإِذْنِ اللَّهِ وَاللَّهُ مَعَ الصَّابِرِينَ {بقره:۲۴۹}
این آیه در مورد طالوت و لشکریانش است. آنها قبل از میدان نبرد با جالوت به میدان آزمایش و صبر وارد شدند و تعدادشان کمتر و کمتر شد تا هنگامهی نبرد فرا رسید. ایمان داشتند که: «كَمْ مِنْ فِئَةٍ قَلِيلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً كَثِيرَةً بِإِذْنِ اللَّهِ» و ایمان داشتند که خداوند با صابرین است و این رمز پیروزی بر جالوت گشت.
- وَأَطِيعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَا تَنَازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَتَذْهَبَ رِيحُكُمْ وَاصْبِرُوا إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِينَ {انفال:۴۶}
باز سخن از پایداری در مقابل دشمن است. توصیه به پایداری در برابر دشمن و عدم نزاع با یکدیگر تا شوکت و شکوه لشکر خدشهدار نگردد. به راستی امری است دشوار…بنابراین تأکید بر صبر و همراهی خداوند با صابریان است.
- الْآنَ خَفَّفَ اللَّهُ عَنْكُمْ وَعَلِمَ أَنَّ فِيكُمْ ضَعْفًا فَإِنْ يَكُنْ مِنْكُمْ مِائَةٌ صَابِرَةٌ يَغْلِبُوا مِائَتَيْنِ وَإِنْ يَكُنْ مِنْكُمْ أَلْفٌ يَغْلِبُوا أَلْفَيْنِ بِإِذْنِ اللَّهِ وَاللَّهُ مَعَ الصَّابِرِينَ {انفال:۶۶}
بار دیگر نبرد است و صبر. کارزار با عهدشکنانی که باید برای مقابله با آنها آماده شد، هر چند دشمن ده برابر باشد. اما با تخفیف دستور به مقابله با دشمنی است که در تعداد دو برابر مسلمین باشند و باز توصیه به صبر است.
صبر به معنی خویشتنداری در سختی و تنگی است. خودداری نفس بر آنچه که عقل و شرع حکم میکند یا خودداری از آن را میخواهد. یکی از جلوهگاههای صبر، خویشتنداری و تسلط بر نفسِ راحتطلب میباشد، هنگامی که سخن از عباداتی است که انجام و اداء آن نیازمند تحمل سختیهاست:
- رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا فَاعْبُدْهُ وَاصْطَبِرْ لِعِبَادَتِهِ هَلْ تَعْلَمُ لَهُ سَمِيًّا {مریم:۶۵}
- وَأْمُرْ أَهْلَكَ بِالصَّلَاةِ وَاصْطَبِرْ عَلَيْهَا لَا نَسْأَلُكَ رِزْقًا نَحْنُ نَرْزُقُكَ وَالْعَاقِبَةُ لِلتَّقْوَى {طه:۱۳۲}
- وَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَنُبَوِّئَنَّهُمْ مِنَ الْجَنَّةِ غُرَفًا تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا نِعْمَ أَجْرُ الْعَامِلِينَ * الَّذِينَ صَبَرُوا وَعَلَى رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ {عنکبوت: ۵۸-۵۹}
وقتی دنیا با زیباییهای فریبندهاش انسان را چون بازیچهایی به سخره گرفته است، آنگاه که لذت گناه به دهان شیرین آید، وقتی انجام گناه بهخاطر دور بودن چشمها آسان جلوه نماید، زمان نبرد فرا رسیده است. نبرد بین مومنی که با سپر صبر به جنگ شهوتها رفته است.
از دیگر مجالهای صبر هنگام روبرو شدن با سختیها، بلاءها و ناخوشیها است. ترس، گرسنگی، ضرر مالی، مریضی، از دست دادن عزیزان و نابودی تلاشهای یک کشاورز نمونههایی است که مومن برای رویارویی موفق با آن نیازمند صبر است.
- وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِنَ الْأَمْوَالِ وَالْأَنْفُسِ وَالثَّمَرَاتِ وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَ {بقره:۱۵۵}
از جمله دیگر ثمرات وارد شده در قرآن برای صبر، میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
صبر باعث چندین برابر شدن پاداش میشود: «إِنَّمَا يُوَفَّى الصَّابِرُونَ أَجْرَهُمْ بِغَيْرِ حِسَاب» {زمر:۱۰}.
صبر سببی برای رسیدن به امامت و پیشوایی است: «وَجَعَلْنَا مِنْهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا لَمَّا صَبَرُوا وَكَانُوا بِآَيَاتِنَا يُوقِنُونَ» {سجده:۲۴}.
درود و رحمت خداوند و هدایت، پاداش صابران است: «وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَ * الَّذِينَ إِذَا أَصَابَتْهُمْ مُصِيبَةٌ قَالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ * أُولَئِكَ عَلَيْهِمْ صَلَوَاتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَرَحْمَةٌ وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ» {بقره: ۱۵۵-۱۵۷}.
بعد از صابرین نوبت به باز خوانی آیاتی است که خداوند در آن به همراهی و یاری متقین تصریح دارد:
- الشَّهْرُ الْحَرَامُ بِالشَّهْرِ الْحَرَامِ وَالْحُرُمَاتُ قِصَاصٌ فَمَنِ اعْتَدَى عَلَيْكُمْ فَاعْتَدُوا عَلَيْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدَى عَلَيْكُمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ {بقره:۱۹۴}
در آیات پیش از این آیه، دستور به جنگ با کسانی است که خود آغازگر جنگ بودهاند و اجازه داده میشود در صورتی که در مسجد الحرام (به عنوان مکانی دارای امنیت) با شما بجنگند شما نیز در مقابلشان بایستید. برخوردی قاطع مگر اینکه دست بردارند، در این صورت در امان هستند و خداوند بخشندهی مهربان است. در این آیه سخن این است که، آنکه حرمت ماه حرام را نگه ندارد، مطمئنا از تضمینهایی که ماه حرام برای او در بر دارد، محروم میگردد. کسی که احترام مقدسات را نگه ندارد، مقدساتش محترم نخواهد ماند. کسی که به شما تعدی کرد، همانگونه به او تعدی کنید. اما اجازهی زیادهروی و از حد گذشتن در تعدی به مثل را نداده است. پس در این مورد تقوا را رعایت کنید، برای پیروزی نیازمند همراهی خداوند هستید و خداوند با متقیان است.
- إِنَّ عِدَّةَ الشُّهُورِ عِنْدَ اللَّهِ اثْنَا عَشَرَ شَهْرًا فِي كِتَابِ اللَّهِ يَوْمَ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ مِنْهَا أَرْبَعَةٌ حُرُمٌ ذَلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ فَلَا تَظْلِمُوا فِيهِنَّ أَنْفُسَكُمْ وَقَاتِلُوا الْمُشْرِكِينَ كَافَّةً كَمَا يُقَاتِلُونَكُمْ كَافَّةً وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِين {۳۶:توبه}
چهار ماه از ماههای دوازدهگانهی سال حرام نامیده شده است و پیکار در این چند ماه (ذوالقعده، ذوالحجه، محرم و رجب) خلاف دستور خداست. مگر اینکه جنگی بر مسلمانان تحمیل شود. جاهلیت هنگامی که منافعش با عدم جنگ در یکی از ماههای حرام به خطر میافتاد آن را جابجا میکرد. به عنوان مثال در رجب به پیکار برمیخواست و بهجای آن ماه شعبان را حرام میدانست. مسالهایی که خداوند در آیهی ۳۷ همین سوره آن را (نسیء) نامیده و فزونی در کفر دانسته است. چرا که حرام خدا را حلال نمودن است. سپس خداوند بیان میدارد همگی با مشرکین بجنگید، همانگونه که آنها همگی با شما میجنگند و آگاه باشید، نصرت و یاری خداوند با اهل تقوا است. آنان حلال خداوند را حلال دانسته و حرام او را حرام میدانند.
- يَاأَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا قَاتِلُوا الَّذِينَ يَلُونَكُمْ مِنَ الْكُفَّارِ وَلْيَجِدُوا فِيكُمْ غِلْظَةً وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ {توبه:۱۲۳}
روی سخن با اهل ایمان است. آنان باید با شدت و حدّت با کافرانی بجنگند که در نزدیکی مسلمانان هستند. درشتی و شدت برای برخورد با کافرانی است که چه بسا با مسلمانان وارد جنگشوند. و این برخورد سخت در چهارچوب آداب و رسوم جنگ نزد مسلمانان باشد. در این غلظت مُثله کردن ممنوع میباشد. زنان و کودکان و پیران کشته نمیشوند. از زنان هتک حرمت نمیشود و خداوند با اهل تقوا است.
- إِنَّ اللَّهَ مَعَ الَّذِينَ اتَّقَوْا وَالَّذِينَ هُمْ مُحْسِنُونَ {نحل:۱۲۸}
آنچه از این آیه و آیات قبلش بر میآید این است که موضوع، موضوع دعوت و آیین آن است. از آن جمله اینکه باید دعوت به سوی خدا و بر اساس حکمت، با اندرزهای زیبا و جدلهایی به بهترین شیوه باشد. در ادامه میفرماید اگر خواستید تعدی و تجاوزی را عِقاب کنید، باید عقاب همانند و اندازهی تعدی باشد و اگر با صبر از کیفر درگذرید، این برای صابران بهتر است. سپس پیامبر و مومنان را به صبر در دعوت و عدم اندوهگینی از نیرنگ آنها توصیه میکند و درنهایت اعلام میدارد خداوند با اهل تقوا و محسنین است.
تقوا در لغت به معنای پرهیز، حفاظت و مراقبت شدید و فوق العاده است. تقوا یعنی اطاعت از خداوند با انجام دادن اوامر او و دوری کردن از آنچه توسط خداوند نهی شده است.
تقوا به عنوان (انجام دادن اوامر خداوند) را میتوان در آیات زیر مشاهده نمود. در ادای نماز:
«وَأَنْ أَقِيمُواْ الصَّلاةَ وَاتَّقُوهُ وَهُوَ الَّذِيَ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ» {انعام:۷۲}.
در پرداخت زکات:
«وَسَيُجَنَّبُهَا الْأَتْقَى. الَّذِي يُؤْتِي مَالَهُ يَتَزَكَّى» {لیل:۱۷-۱۸}.
در روزهدار بودن:
«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيَامُ كَمَا كُتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِن قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ» {بقره:۱۸۳}.
در ادای حج:
«الْحَجُّ أَشْهُرٌ مَّعْلُومَاتٌ فَمَن فَرَضَ فِيهِنَّ الْحَجَّ فَلاَ رَفَثَ وَلاَ فُسُوقَ وَلاَ جِدَالَ فِي الْحَجِّ وَمَا تَفْعَلُواْ مِنْ خَيْرٍ يَعْلَمْهُ اللّهُ وَتَزَوَّدُواْ فَإِنَّ خَيْرَ الزَّادِ التَّقْوَى وَاتَّقُونِ يَا أُوْلِي الأَلْبَاب» {حج:۱۹۷}.
همچنین تقوا به عنوان دوری کردن از نواهی خداوند را میتوان برای مثال در دو آیهی زیر به وضوح دید: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثِيراً مِّنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَلَا تَجَسَّسُوا وَلَا يَغْتَب بَّعْضُكُم بَعْضاً أَيُحِبُّ أَحَدُكُمْ أَن يَأْكُلَ لَحْمَ أَخِيهِ مَيْتاً فَكَرِهْتُمُوهُ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ رَّحِيم» (حجرات:۱۲) و «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا تَنَاجَيْتُمْ فَلَا تَتَنَاجَوْا بِالْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَمَعْصِيَتِ الرَّسُولِ وَتَنَاجَوْا بِالْبِرِّ وَالتَّقْوَى وَاتَّقُوا اللَّهَ الَّذِي إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ» {مجادله:۹}.
برای تقوا داشتن، برای انجام دادن اوامر خداوند و دور بودن از منهیات او شخص متقی به صبر نیازمند است زیرا مسیر اهل تقوا مسیر دشواری است. صبر و تقوا در آیات متعددی در کنار هم ذکر شده است:
- إِنْ تَمْسَسْكُمْ حَسَنَةٌ تَسُؤْهُمْ وَإِنْ تُصِبْكُمْ سَيِّئَةٌ يَفْرَحُوا بِهَا وَإِنْ تَصْبِرُوا وَتَتَّقُوا لا يَضُرُّكُمْ كَيْدُهُمْ شَيْئًا إِنَّ اللَّهَ بِمَا يَعْمَلُونَ مُحِيطٌ {آل عمران:۱۲۰}
- بَلَى إِنْ تَصْبِرُوا وَتَتَّقُوا وَيَأتُوكُمْ مِّنْ فَوْرِهِمْ هَذَا يُمْدِدْكُمْ رَبُّكُمْ بِخَمْسَةِ آلافٍ مِّنْ الْمَلائِكَةِ مُسَوِّمِينَ {آل عمران:۱۲۵}
- قَالُوا أَإِنَّكَ لأَنْتَ يُوسُفُ قَالَ أَنَا يُوسُفُ وَهذَا أَخِي قَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَيْنَا إِنَّهُ مَنْ يَتَّقِ وَيَصْبِرْ فَإِنَّ اللَّهَ لا يُضِيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِينَ {یوسف:۹۰}
در قرآن برای صاحبان تقوا علاوه بر معیت و همراهی خداوند ثمرات و امتیازات دیگری ذکر شده است، از آن جمله:
تقوا سبب آموختن:
«وَاتَّقُواْ اللّهَ وَيُعَلِّمُكُمُ اللّهُ» {بقره:۲۸۲}.
تقوا ابزاری برای تشخیص حق از باطل:
«يِا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ إَن تَتَّقُواْ اللّهَ يَجْعَل لَّكُمْ فُرْقَاناً» {انفال:۲۹}.
تقوا سببی برای جلب رحمت خداوند:
«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَآمِنُوا بِرَسُولِهِ يُؤْتِكُمْ كِفْلَيْنِ مِن رَّحْمَتِهِ» {حدید:۲۸}
تقوا سبب آسان شدن مشکلات و سختیها:
«وَمَن يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَل لَّهُ مِنْ أَمْرِهِ يُسْراً» {طلاق:۴}
تقوا باعث خروج از سختیها و جذب کنندهی روزی:
«وَمَن يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَل لَّهُ مَخْرَجاً. وَيَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لَا يَحْتَسِبُ» {طلاق:۲-۳}
تقوا سبب حسن خاتمه و عاقبتی نیکو:
«تِلْكَ الدَّارُ الْآخِرَةُ نَجْعَلُهَا لِلَّذِينَ لَا يُرِيدُونَ عُلُوّاً فِي الْأَرْضِ وَلَا فَسَاداً وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ» {قصص:۸۳}
تقوا مایه قبولی کردارهای نیکو:
«إِنَّمَا يَتَقَبَّلُ اللّهُ مِنَ الْمُتَّقِينَ» {مائده:۲۷}
برای معیت و همراهی خداوند با محسنین میتوان به آیهی ۱۲۸ سورهی نحل که توضیح آن گذشت، استدلال نمود و همچنین به آیهی ۶۹ سورهی عنکبوت که میفرماید:
- وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ
خداوند در آیات پایانی سورهی عنکبوت زندگی در این دنیا را بازیچه و سرگرمی معرفی میکند و زندگی واقعی را زندگی در سرای آخرت میداند –پس در استفاده از امکانات دنیا آخرت را مد نظر داشته باشیم-. سپس با مثال کشتی به این موضوع اشاره دارد که برخی انسانها در سختیها به خدا روی میآوردند و چون به راحتی برسند از خدا رویگردان میشوند و خداوند نیز راه رویگردانی از خودش را باز گذاشته است، آن گاه قرآن ايشان را به نعمت خدا تذکر میدهد. يادآور میشود که خدا با اعطای اين حرم پرامن، حرمی که در آن زندگی میکنند، چه نعمتی بدانان بخشيده و از چه لطفی برخوردارشان کرده است.
اما آنها نعمت خدا را ياد نمیکنند و شکر آن را بهجای نمیآورند، شکری که با به يگانگی شناختن خدا و پرستش او صورت میپذيرد. بلکه آنها مومنان را در اين حرم نیز به ترس و هراس میاندازند. آنان با نسبت دادن انبازها به خدا، به يزدان جهان تهمت میزنند. ايشان حق را تکذيب میکنند، حقی که به سوی ايشان آمده است و آن را نمیپذيرند و به انکارش مینشينند. سپس سوره را با تصويری از گروه ديگـری به پـايان میبرد. از کسانی صحبت میکند که در راه خدا به تلاش و جهاد ايستادهاند تا به خدا برسند. خداوند آنها را محسن نامیده است و به کوششها، صبر و استقامتشان مینگرد و بهترین پاداش که همراهی و یاری خود باشد را به آنها میدهد.
احسان در نحوهی انجام دادن عبادت نمایان میشود. به این معنا که انسان با چه کیفیتی عبادت (به معنای شاملش) را انجام میدهد. به بالاترین کیفیت در انجام عبادت احسان گفته میشود. در حدیث معروف به حدیث جبرئیل میتوان این معنا را در تعریف پیامبر خدا (ص) از احسان یافت. پیامبر (ص) در توضیح احسان فرمود: (أَنْ تَعْبُدَ اللَّهَ كَأَنَّكَ تَرَاهُ، فَإِنْ لَمْ تَكُنْ تَرَاهُ؛ فَإِنَّهُ يَرَاكَ. متفق علیه) خدا را آنگونه عبادت کنی که انگار او را میبینی. اگر کیفیت عبادت تو اینگونه نبود، پس حداقل احسان این است که خدا را آنگونه عبادت کنی که او تو را میبیند. در حدیثی دیگر که امام مسلم (رحمه الله علیه) آن را روایت میکند بهترین کیفیت را در انجام دادن همهی عبادات و امور خواسته شده است: (إِنَّ اللهَ كَتَبَ الْإِحْسَانَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ. مسلم).
از دیگر بهرهها و پاداشهای محسنین میتوان به این موارد اشاره نمود:
دوستی خداوند: «فَآتَاهُمُ اللَّهُ ثَوَابَ الدُّنْيَا وَحُسْنَ ثَوَابِ الْآخِرَةِ وَاللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ» {آل عمران:۱۴۸}.
رحمت خداوند: «إِنَّ رَحْمَتَ اللَّهِ قَرِيبٌ مِنَ الْمُحْسِنِينَ » {اعراف:۵۶}.
مغفرت و بخشش بیشتر: «وَإِذْ قِيلَ لَهُمُ اسْكُنُوا هَذِهِ الْقَرْيَةَ وَكُلُوا مِنْهَا حَيْثُ شِئْتُمْ وَقُولُوا حِطَّةٌ وَادْخُلُوا الْبَابَ سُجَّدًا نَغْفِرْ لَكُمْ خَطِيئَاتِكُمْ سَنَزِيدُ الْمُحْسِنِينَ» {اعراف:۱۶۱}
اجر محسنین ضایع نمیگردد: «إِنَّ اللَّهَ لَا يُضِيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِينَ» {توبه:۱۲۰}
بهشت، پاداش محسنین است: «فَأَثَابَهُمُ اللَّهُ بِمَا قَالُوا جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَذَلِكَ جَزَاءُ الْمُحْسِنِين» {مائده:۸۵}.
در پایان تدبری کوتاه بر آیهی ۱۹ سورهی انفال خواهیم داشت تا بر معیت و همراهی خداوند با مومنین نگاهی کوتاه داشته باشیم. خداوند میفرماید:
- إِنْ تَسْتَفْتِحُوا فَقَدْ جَاءَكُمُ الْفَتْحُ وَإِنْ تَنْتَهُوا فَهُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَإِنْ تَعُودُوا نَعُدْ وَلَنْ تُغْنِيَ عَنْكُمْ فِئَتُكُمْ شَيْئًا وَلَوْ كَثُرَتْ وَأَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُؤْمِنِينَ.
خداوند درآیات ۱۵ تا ۱۹ سورهی انفال فرار از نبرد با کفار را گناهی کبیره دانسته است که موجب خشم خداوند و ورود به جهنم میشود. مگر آنکه پشت کردن و ترک میدان نبرد به خاطر تاکتیک جنگی و یا برای پیوستن به گروهی دیگر از مجاهدان باشد. در ادامه خداوند یادآور میشود که کشته شدن دشمن و پرتاب تیرها به سوی دشمن در واقع از جانب خداوند بوده و او کید و مکر کافران را سست کرده است و موجب زوال آن میگردد. سپس خطاب به مشرکین میفرماید: شما طلب پیروزی داشتید، حال پیروزی فرا رسیده است، اما متعلق به مومنین میباشد. اگر از جنگ و دشمنی دست بکشید برایتان بهتر است در غیر این صورت نبرد و شکست برای شما ادامه خواهد داشت و تعداد سربازانتان هر چند که زیاد هم باشند برای شما کارایی ندارد و به تاکید خداوند یاریرسان مومنان است.
واژهی ایمان ازریشهی «أمن» گرفته شده که به معنای آرامش و اطمینان قلب و نبود ترس است. پس ایمان تنها یک حرف و یا ادعا نیست: «وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَقُولُ آمَنَّا بِاللَّهِ وَبِالْيَوْمِ الْآخِرِ وَمَا هُمْ بِمُؤْمِنِين» {بقره:۸}
ایمان باوری راسخ به وجود خداوند است. ایمان به ملائکه، کتابهای آسمانی و پیامبران خداوند است: «آمَنَ الرَّسُولُ بِمَا أُنْزِلَ إِلَيْهِ مِنْ رَبِّهِ وَالْمُؤْمِنُونَ كُلٌّ آمَنَ بِاللَّهِ وَمَلَائِكَتِهِ وَكُتُبِهِ وَرُسُلِهِ» {بقره:۲۸۵}.
ایمان باور و نیرویی است درونی که مومن را وادار به عمل میکند آن هم عملی صالح بر اساس مقتضیات باورهایش: «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ ثُمَّ لَمْ يَرْتَابُوا وَجَاهَدُوا بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ أُولَئِكَ هُمُ الصَّادِقُون» {حجرات:۱۵}.
پس برای برخورداری از همراهی و نصرت خداوند باید در کلام و گفتههای او به دنبال مومن بودن باشیم. اسباب و موانع مومن بودن، مرام و وضعیت مومنان در دنیا و آخرت، جایگاه و ویژگیهایشان در هر دو سرا در آیات متعددی از قرآن آمده است که در این خلاصه نمیگنجد. برای نمونه در مورد ویژگی مومنان میتوان موارد زیر را یادآور شد:
٭دارای قلبی آمادهی پذیرش خوبیها
٭ توکل
٭ برپادارنده نماز
٭ اهل انفاق:
«إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ إِذَا ذُكِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَإِذَا تُلِيَتْ عَلَيْهِمْ آيَاتُهُ زَادَتْهُمْ إِيمَانًا وَعَلَى رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ * الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنْفِقُونَ * أُولَئِكَ هُمُ الْمُؤْمِنُونَ حَقًّا لَهُمْ دَرَجَاتٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَمَغْفِرَةٌ وَرِزْقٌ كَرِيمٌ» {انفال:۲-۴}
٭امر کننده به خوبی
٭بازدارنده از بدی
٭ اقامه نماز
٭ پرداخت زکات
٭ اطاعت از خدا و پیامبرش (ص):
«وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَيُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَيُطِيعُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ» {۷۱ توبه}.
٭خشوع در نماز
٭ روی گردانی از کار بیهوده
٭ اهتمام به زکات
٭ حفاظت در برابر مسائل جنسی
٭ پایبندی به نماز:
«قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ * الَّذِينَ هُمْ فِي صَلَاتِهِمْ خَاشِعُونَ * وَالَّذِينَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ * وَالَّذِينَ هُمْ لِلزَّكَاةِ فَاعِلُونَ * وَالَّذِينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ * إِلَّا عَلَى أَزْوَاجِهِمْ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَيْرُ مَلُومِينَ * فَمَنِ ابْتَغَى وَرَاءَ ذَلِكَ فَأُولَئِكَ هُمُ الْعَادُونَ * وَالَّذِينَ هُمْ لِأَمَانَاتِهِمْ وَعَهْدِهِمْ رَاعُونَ * وَالَّذِينَ هُمْ عَلَى صَلَوَاتِهِمْ يُحَافِظُونَ * أُولَئِكَ هُمُ الْوَارِثُونَ * الَّذِينَ يَرِثُونَ الْفِرْدَوْسَ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ» {مومنون:۱-۱۱}.
و نمونهای از امتیازات مومنان علاوه بر معیت خداوند میتوان به موارد زیر اشاره نمود:
اجر مومنان ضایع نمیگردد: «وَأَنَّ اللَّهَ لَا يُضِيعُ أَجْرَ الْمُؤْمِنِينَ» {آل عمران:۱۷۱}.
رحمت خداوند: «أُولَئِكَ سَيَرْحَمُهُمُ اللَّه» {توبه:۷۱}.
بهشت و رضایت خداوند: «وَعَدَ اللَّهُ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَمَسَاكِنَ طَيِّبَةً فِي جَنَّاتِ عَدْنٍ وَرِضْوَانٌ مِنَ اللَّهِ أَكْبَرُ ذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ» {توبه:۷۲}.
منابع:
- تفسیر فی ظلال قرآن/ سید قطب
- تفسیر شعراوی/ محمد متولی شعراوی
- صحیح بخاری/ امام بخاری
- صحیح مسلم/ امام مسلم
- لسان العرب/ ابن منظور
- مفردات راغب اصفهانی/ راغب اصفهانی