نویسنده: سعدالدین صدیقی
نماز یعنی همآوایی، همنوایی با کاروانِ بزرگ هستی، یعنی يكسويگىِ اندیشه و رفتار، درون و بیرون به سمت خدا، يعنى وانهادن دلبستگىها و عزمى راسخ در فرار به سوی خدا.
«فَفِرُّوا إِلَى اللَّهِ ۖ إِنِّي لَكُم مِّنْهُ نَذِيرٌ مُّبِينٌ» (ذاریات /۵۰)
«باری، به درگاه خدا گریزید، که من از جانب او با بیانی روشن شما را میترسانم.»
همهی موجودات به حکمِ تکوین و ساختار و البته با درک و شعور در مسیر هدایت در حرکتند.
همهی اجزای هستی و عناصر وجود، در گسترهی زمین و آسمانها و در فراخنای زمان، سحرگاهان و شامگاهان و بههنگام ظهر و عصر در حال تسبیح و حمد آفریدگار جهان میباشند.
«فَسُبْحَانَ اللَّـهِ حِينَ تُمْسُونَ وَحِينَ تُصْبِحُونَ وَلَهُ الْحَمْدُ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَعَشِيًّا وَحِينَ تُظْهِرُونَ« (روم/۱۷ -۱۸)
«پس خدا را هنگام شام و صبحگاه (در نماز مغرب و صبح) تسبیح و ستایش گویید. و سپاس (اهل عالم) در آسمانها و زمین مخصوص اوست و شما نیز در تاریکی شب و نیمه روز (در نماز عشاء و ظهر و عصر) به ستایش او مشغول شوید.»
همه با هم، با عزم و جدیت، حرکت از نقص به سوی کمال را آغازیدهاند و به تنزیه و پیراستگی پروردگار از هر نقصی و به آراستگی ذات احدیت به هر کمالی مشغولند.
نهاد ناآرام هستی، آسمانهای هفتگانه و زمین و بدون هیچ استثناء کسانی که در آنها هستند، همه در حال تسبیح و حمد خداوند حلیم و غفور میباشند، هرچند ما تسبیح آنها را نمیفهمیم.
«تُسَبِّحُ لَهُ السَّمَاوَاتُ السَّبْعُ وَالْأَرْضُ وَمَن فِيهِنَّ ۚ وَإِن مِّن شَيْءٍ إِلَّا يُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَلَـٰكِن لَّا تَفْقَهُونَ تَسْبِيحَهُمْ ۗ إِنَّهُ كَانَ حَلِيمًا غَفُورًا» (اسرا/۴۴)
«هفت آسمان و زمین و هر که در آنهاست همه به ستایش و تنزیه خدا مشغولند و موجودی نیست در عالم جز آنکه ذکرش تسبیح و ستایش حضرت اوست و لیکن شما تسبیح آنها را فهم نمیکنید. همانا او بسیار بردبار و آمرزنده است. »
در این میان انسانِ برخوردار از علم و اراده، مختار است که مسیر خود را انتخاب نماید؛ به جمع کاروان هستی که به سوی پروردگار روانند درآید یا در مسیری در جهت عکس خود را سردرگم و حیران نماید.
در نماز بخش غیرارادی جسم که همیشه تسبیحگوی خدا هستند، با بخش ارادی آن یکی شده، وجود آدمی از عالم جمادات قدم به عالم معنا مینهد.
و اینجاست که انسان میتواند همگام با اجزای هستی، همچون پيامبر داود -عليه و على نبينا الصلوة والسلام- همراه با كوهها و پرندگان – به امر خدا – يَا جِبَالُ أَوِّبِي مَعَهُ وَالطَّيْرَ سير الى الله داشته، حلاوت و شیرینی بندگی را چشیده، رشد و تعالی یابد.
مولاى روم – رحمه الله – چه زيبا اين مطلب را از زبان جمادات به تصوير مىكشد:
-ما سمیعیم و بصیریم و خوشیم
-با شما نامحرمان ما خامشیم
-چون شما سوی جمادی میروید
-محرم جان جمادان چون شوید
-از جمادی عالم جانها روید
-غلغل اجزای عالم بشنوید
-فاش تسبیح جمادات آیدت
-وسوسهی تاویلها نربایدت
-چون ندارد جان تو قندیلها
-بهر بینش کردهای تاویلها
-انسان مومن از طريق نماز از تنهايى نجات مىبايد؛ خود را – همراه با بندگان خدا در كاروان بزرگ هستى- در جمع مخلوقاتى مىبيند كه بر اساس هدايتِ تكوينى به سوى خدا در حركت هستند.
-انسان مومن از طريق نماز و ارتباط با خدا، ارزش مییابد؛ زیرا ارزش انسانها به ارزش معبود آنها بستگى دارد. در این حالت است که فرد به کرامت انسانی خود بازگشته، عزیر و قوی میگردد و از هر جهتی جز خدا روى برمیگرداند.
-انسان مومن از طريق نماز و بندگى به آزادى مىرسد؛ کسی که در مقابل خدا سر بر زمین مینهد، دیگر حاضر نمیشود برای غیر او کرنش و عبادتی انجام دهد.
انسان مومن آنگاه كه در اوج عبودیت و بندگی، پیشانی را بر آستان احديّت مینهد، ياد مىگيرد كه این سجده از یک سو، سجدهی بندگی، دلبری و دلبردگی است و از دیگر سو این سجده، سجدهی رهایی، آزادی و آزادگی است.
لازم به ذكر است كه شرط حصول اين امتيازات اين است كه نماز با رعایت همهی جوانب آن اقامه گردد و مؤمن بر آن مداومت و محافظت داشته باشد.
ادامه دارد………..
منبع: https://t.me/saadsedighi