محمد ﷺ و شوخی با یاران
برگرفته از برنامه *لو کان بیننا* (احمد الشقیری)
عبدالحمید صدیقی
زاهر بن حرام رضی الله عنه یکی از صحابه های بادیه نشین بود. بعضی اوقات به مدینه می آمد و هدایایی به پیامبر می داد، و پیامبر ازهدایای او بسیار خوشحال می شد و او را دوست داشت. پیامبر صلی الله علیه و سلم می فرمود : زاهر اهل بادیه ی ماست و ما شهرنشین او هستیم.
روزى زاهر در بازار مشغول فروش اجناسش بود پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم او را دید و او را از پشت سر طورى در بغل گرفت که زاهر، آن حضرت صلی الله علیه و آله و سلم را نبیند.
زاهر گفت: مرا رها کن. کیستى؟ آنگاه چهره اش را برگرداند و نبی اکرم صلی الله علیه و آله و سلم را شناخت و چون ایشان را شناخت، تلاش نمود تا هرچه بیشتر پشتش را به سینه مبارک رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم بچسباند. نبى اکرم صلی الله علیه و آله و سلم در حالی که او را گرفته بود مى فرمود: چه کسى این برده را مى خرد؟ زاهر گفت: اى رسول خدا! چه کسی من بی ارزش را می خرد؟ نبى اکرم صلی الله علیه و آله و سلم درحالیکه هنوز زاهر را گرفته بود فرمود: «ولى تو، نزد خداوند ارزش زیادى دارى».
قصه ای که با تمام سادگی اما فوق العاده است، ببینید چگونه رسول خدا صلی الله علیه و سلم روحیهی یارانش را تقویت می کند و از فرصت ها برای یادآوری خداوند استفاده می کند.
آیا امکان دارد امروزه یک شخص بزرگتر با کوچکتر از خود، یا یک مدیر با کارمند خود اینگونه با مهربانی رفتار کند؟ بعضی ها فکر می کنند که از هیبت رییس هست که در خیابان پیاده راه نرود و با دیگران برخورد نداشته باشد و اگر مدیر با کارمندش شوخی کرد از بزرگی اش کاسته می شود؛ اما این امور را نزد پیامبر صلی الله علیه وسلم نمی یابیم.
رسول الله رییس، فرمانده، وزیر و مدیر بود و با همه این ها او با مهربانی و لطافت برخورد می کرد و هیبت و بزرگی اش باقی مانده بود. ایشان با مردم شوخی می کرد و مهربان بود و این دلیل اصلی محبوبیتش در نزد یارانش بود.
اگر رسول الله امروزه در بین ما بود و در فلان شرکت نشسته بود و تعامل مدیرها با کارمندانش را می دید چه می گفت؟
اگر می خواهیم در تعامل با کارمندان و نزدیکانمان از کسی الگو بگیریم از پیامبر صلی الله علیه و سلم پیروی کنیم.