نویسنده: صدیق قطبی
۱- دین بیش از آنکه دانش باشد، بینش است.
– بیش از آنکه آرا و اقوال باشد، روحیات و احوال است.
– بیش از آنکه شناختهای تازه باشد، احوال تازه است.
۲- طبیعت، دشمن ما و یا ابزاری برای تصرّف و تلّذذ نیست.
– طبیعت، جلوهگاه خداست.
پدیدههای جهان، دلایلی به نفع خدا نیستند، آینهای برای تماشای خدا هستند، آیاتاند.
۳. انسان، رقیب خدا یا در تقابل با خدا نیست.
خدمت به خدا جز از طریق خدمت به بندگان او، ممکن نیست.
اقبال به خدا، متضمن اِدبار به خلق نیست.
خدا بیشتر از همه جا در دلهای آدمیان است.
خدا را از طریق حرمت گذاشتن به دلها باید جستوجو کرد.
۴- محبت و نیایش بارزترین وجهِ دینداری خوب است.
۵. فرد دینورز مراقب است که خدایی نکند و حواسش هست که در خدا نبودن با دیگر انسانها برابر است.
-هرگونه استفادهی ناروا از قضاوت و قدرت، خدایی کردن است.
– قاعدتا قضاوت و اِعمال قدرت تنها مختص خداست.
فرد دینورز میکوشد بهجای داوری کردن (قضاوت) و تحکّم و اکراه (اعمال قدرت) ، به همدلی و فهمیدن و نیز نیکخواهی و شفقت، روی آورد.
۶. دینورزی بستن پنجرههای دیگر نیست، یافتن پنجرههای افزونتر است.
۷. دینداری خوب ، دینداری، به شیوهی زنبور عسل است.
آیات ۶۸ و ۶۹ سورهی نحل، سلوک زنبور عسل را به تصویر میکشد.
قرآن پس از خاتمهی روایت میگوید:
در سلوک زنبور عسل نشانههایی است برای اهل تفکّر.
دینداری خوب آن است که تو را از هیچ ثمره و گلی محروم ندارد.
۸. دینداری خوب آن است که فرد را آسمانپوی و تعالیجو کند.
۹. دینداری خوب آن است که به معنی طلب باشد و نه تملّک .
دین، دارایی تو نیست، طلب توست.
۱۰. دینداری خوب آن است که همهی راههای خوبِ خدا را محترم بشمارد.
۱۱. دینداری خوب آن است که فروتنانه و عاری از برتریخواهی باشد.
۱۲. دینداری خوب آن است که خلاقانه و نیز پاسدار تنوعها و رنگها باشد.
منبع: http://📕 دینداری خوب: صدیق قطبی، انتشارات اریش، چاپ اول، ۱۳۹۸.