نویسنده: دکتر طارق سویدان
ترجمه : علی رشیدی
راههای مقابله با فساد
۱- وضع قوانینی که مانع از فساد شود
قوانینی که رشوه خواری را همانند دزدی حرام کند. خداوند میفرماید: (وَالسَّارِقُ وَالسَّارِقَةُ فَاقْطَعُواْ أَیدِیهُمَا جَزَاء بِمَا کسَبَا نَکالاً مِّنَ اللّهِ وَاللّهُ عَزِیزٌ حَکیمٌ)(دست مرد دزد و زن دزد را به کیفر عملی که انجام دادهاند به عنوان یک مجازات الهی قطع کنید، و خداوند چیره و حکیم است). قسم به خدا اگر وضع قوانین به دست من بود قانونی میگذاشتم که هر کس رشوه گرفت دستش را همانند دست دزد قطع کنند. چون از دید من رشوه و سرقت یکی است. اگر جدی میبودیم و این قانون را بر سه یا چهار نفر اجرا میکردیم الان وضع ما این نبود. می دانید که در چین قانونی وضع شد مبنی بر اینکه هر کارمندی رشوه بگیرد حکمش اعدام است. ۶ نفر را اعدام کردند بعد از آن رشوه خواری متوقف شد. از بین میلیونها نفر جمعیت چین، ۶ نفر اعدام شدند مردم فهمیدند که موضوع جدی است.
لازم به ذکر است که قوانین اسلامی تنها به وضع قوانین سختگیرانه در بحث رشوه بسنده نکرده بلکه در کنار آن به حلال خوری تشویق کرده، از حرام خوری بر حذر داشته و به تقوای الهی توصیه کرده است.
۲– نظارت بر عملکرد عمومی و تعقیب مفسدان از طریق نهادهای حسابرسی یا مؤسسات شفاف سازی. تا جایی که همهٔ مردم در این موضوع مشارکت کنند و اطلاع رسانی در آن را وظیفه خود بدانند.
۳– فعال سازی شعار اسلامی “این را از کجا آوردهای؟“
این شعاری است که اسلام وضع کرده است. بارها رخ داده که رسول الله صلی الله علیه و سلم میپرسید این اموال را از کجا آوردهای؟ از کجا به تو رسیده؟
این شعار به عدالت و تساوی فرصتها و موقعیتها برای همگان اشاره دارد. این شعار میتواند مانع از رشوه خواری، پارتی بازی و ترجیح رابطه بر ضابطه شود.
بر این اساس هر فردی که مسئولیتی میگیرد؛ باید قبل از گرفتن مسئولیت، ملک و املاک خود را شفاف اعلام کند و بعد از پایان دورهٔ مسئولیتش نیز آن را شفاف اعلام کند تا مردم تفاوت آن دو را ببینند.
۴- اسلام به فراهم نمودن نیازهای اساسی مردم اهتمام خاصی نشان داده است.
جایز نیست در کشورهای اسلامی، کسی غذا، آب، لباس و مسکن نداشته باشد یا قدرت درمان نداشته باشد یا چون حقوقش کفاف نمیدهد، نتواند فرزندانش را به مدرسه بفرستد یا مجبور شود دزدی کند و یا رشوه دهد. شرع تأکید دارد که فراهم کردن این نوع از نیازهای مردم، وظیفه دولت است.
۵- لیاقت و شایستگی
مهمتر از همهٔ موارد فوق الذکر لیاقت و شایستگی است. ارائهٔ طرحهای مفید و سازنده که ریشه مشکلاتی مانند فقر و بیکاری را بخشکاند نیاز به افراد لایق و کاربلد دارد. می دانیم که فقر به کفر منتهی میشود و از همین فقر است که فساد اخلاقی و مالی سرچشمه میگیرد. بدون شک اگر بر فقر غلبه شود بسیاری از فسادها از بین خواهند رفت. به همین دلیل می گویم لیاقت و شایستگی مهم است، چون هر کشوری که مسئولین لایق و شایسته داشته باشد میتواند با برنامه ریزی بر مشکلات و فسادها فائق آید.
۶- پرداخت زکات
به خدا قسم اگر برنامهٔ زکات را اجرایی کنیم فقری نخواهد ماند که در کنار آن فسادها به وجود آید. باید مردم را به پرداخت زکات مجبور کرد و به آنها فهماند که پرداخت زکات فرض است و نافله یا مستحب نیست که هر کسی در پرداخت آن آزاد باشد. هدف خداوند از پرداخت زکات به نیازمندان هم، ایجاد توازن بین فقیر و غنی بوده است تا فقیر برای همیشه در کمبود مالی خود باقی نماند.
۷- قناعت پیشه کردن
راه حل اساسی همهٔ این فسادها، قلب است. اسلام به قناعت و عدم رغبت به دنیا و جذابیتهای آن تشویق کرده است. اینکه انسان چشم طمع به مال و دارایی دیگران نداشته باشد و به مال و منال خود قانع باشد. خداوند میفرماید: (وَلَا تَمُدَّنَّ عَینَیک إِلَی مَا مَتَّعْنَا بِهِ أَزْوَاجاً مِّنْهُمْ زَهْرَةَ الْحَیاةِ الدُّنیا لِنَفْتِنَهُمْ فِیهِ وَرِزْقُ رَبِّک خَیرٌ وَأَبْقَی) (چشم خود را مدوز به نعمتهای مادیی که به گروههائی از کافران دادهایم. این نعمتهای مادی که زینت زندگی دنیا است، بدیشان دادهایم تا آنان را بدان بیازمائیم. دادهٔ پروردگارت بهتر و پایدارتر است)
۸- اسلام به حفظ اموال عمومی توصیه میکند
اسلام با وضع قوانین و نیز از طریق مخاطب قرار دادن وجدان انسانها و با کشیدن حصاری تحت عنوان برادری ایمانی که همه را شریک در اموال عمومی میداند، از اموال عمومی حفاظت و حمایت میکند.
در این ارتباط می گویند روزی معاویه (رض) بر منبر ایستاد و گفت: این اموال، اموال ماست هر جور که بخواهیم از آن استفاده میکنیم. این جمله را سه بار تکرار کرد. بار سوم ابوذر (رض) بلند شد و گفت: اموال از آن خداوند است و از آنِ ملوک و حکام نیست؛ این اموال از آن همهٔ مردم است. به خدا قسم اگر به درستی از آنها استفاده نکنی با شمشیر ما طرف خواهی شد.
بنابراین در اینجا وظیفه ملتهاست که برای برپایی حق و عدالت برخیزند.
گنجی از گنجینههای احیاء علوم الدین
امام غزالی (رحمه الله) در کتاب احیاء علوم الدین میگوید: شهوات زیاد هستند و بندرت پیش میآید که بنده به یکی از آنها مبتلا نشود. اصل و اساس همهٔ شهوات یک چیز است و آن حب دنیاست و همین حب دنیا سرمنشأ همهٔ گناهان و خطاها و اساس همهٔ کمبودها و منبع همهٔ فسادهاست.
سخن آخر
مسألهٔ خطرناک و مهم قابل ذکر در اینجا این است که انسانها فراموش میکنند که آخرت بهتر و پایدارتر است. آن کسی که رشوه خواری میکند و باج میگیرد فراموش میکند که آخرت بهتر و پایدارتر است؛ آن حاکمی که استبداد میورزد فراموش میکند که روز قیامت باید جواب پس دهد؛ آن زنی که فساد اخلاقی را میپذیرد فراموش میکند که خداوند او را مؤاخذه خواهد کرد؛ آن کسی که زنا مرتکب میشود و به دنبال نشر فساد در زمین است؛ آن کسی که با راه اندازی شبکههای ماهوارهای ترویج فساد میکند، آن کسی که محلی برای پاتوق جوانان فراهم میکند و در آن فساد اخلاقی ترویج میکند و …. همه و همه فراموش کردهاند که دنیا فانی است و فراموش کردهاند که اگر در دنیا عدالت اجرا نشود در آخرت بدون شک اجرا خواهد شد و اینکه خداوند همه جا در کمین آنها نشسته است.
و اما…
برای اینکه امت اسلامی دوباره برخیزد و احیا شود، ما هم وظیفه داریم همه جا در کمین فساد با انواع و اقسامش و در صدر آنها فساد سیاسی و استبداد سیاسی باشیم. همه جا به دنبال برپایی آزادی و عدالت و جلوگیری از گناه باشیم. تقاضا میکنم مشارکت در گناه نداشته باشید چه با تأمین هزینه باشد و چه با پذیرش آن، چون این خود دلالت بر ضعف ایمان و حب دنیا دارد که سرمنشأ همهٔ گناهان است.
از خداوند میخواهیم که ما را زنده بدارد تا زمانی که امت را پاک و پاکیزه از هر نوع فسادی ببینیم، آن وقت است که ما روی نهضت، تمدن و پیشرفت را خواهیم دید.