نویسنده: دکتر طارق سویدان
ترجمه : علی رشیدی
مقدمه
در مورد امت بزرگ اسلامی بسیار فکر کردهام، امتی که بشریت را رهبری و آن را به سوی علم و روشنایی هدایت کرد؛ در زمانی که اروپا با دوران سیاه عقبماندگی مواجه بود. اما بعد از آن ما دچار عقبماندگی شدیم.
دقت و کنکاش کردم در اینکه اشکال از کجا بود و مهمترین مشکلات این امت چه بود؟ ناگفته نماند که این بررسی و کنکاش چیز جدیدی نیست. این فکر و دغدغه از سال ۱۹۸۶ میلادی تا حال حاضر با من هست. اکنون به این نتیجه رسیدهام که ماحصل این کنکاش و بررسی را به اشکال مختلف و در قالب تجربههایی که در زندگی داشتهام ارائه دهم. به این نتیجه رسیدم که بحرانها و چالشهای اساسی و مهمی که امت را دچار تلاطم و مشکلات کرده در ۵ مورد خلاصه میشود. لازم به ذکر است که من در اینجا در مورد یک کشور خاص صحبت نمیکنم بلکه در مورد کل امت اسلامی صحبت میکنم.
این ۵ چالش و مشکل عبارتند از:
۱- مشکل سلوک و رفتار
۲- مشکل عقبماندگی
۳- مشکل عدم کارآمدی و توانمندی
۴- مشکل رهبری و مدیریت
۵- مشکل اندیشه و هویت
در اینجا میخواهم به بحران و چالش عقبماندگی که به حق، یکی از بزرگترین چالشها و مشکلات پیش روی امت است بپردازم.
مراد از عقبماندگی چیست؟
با ذکر مثالی که همیشه به آن اشاره میکنم سعی میکنم منظورم از عقبماندگی را به تصویر بکشم و بیان کنم. تصور کنید دو ماشین داریم. یکی از این ماشینها ما مسلمانان هستیم و ماشین دیگر هم غرب است. تصور کنید ماشین غربیها از ما سبقت گرفته و جلو افتاده است. فرض کنید ماشین آنها با سرعت ۱۰۰ کیلومتر در حال حرکت است و ماشین ما هم با سرعت ۵۰ کیلومتر حرکت میکند. اگر ما و آنها با یک سرعت ثابتی به مسیر ادامه دهیم، یعنی نه ما پیشرفت و تغییری کنیم و نه آنها پیشرفت و تحولی داشته باشند؛ فکر میکنید با گذشت زمان فاصلهٔ بین ما و آنها چگونه خواهد بود؟ آیا همین فاصله ثابت خواهد ماند؟ هرگز! بلکه با گذشت زمان فاصلهٔ بین ما و آنها بیشتر خواهد شد. چون سرعت آنها از سرعت ما بیشتر است. حال اگر ما پیشرفت بزرگی کنیم و سرعت را از ۵۰ به ۸۰ برسانیم و فرض کنیم آنها هم در همان پیشرفت خود ماندهاند و در همان سرعت ۱۰۰ حرکت میکنند. آیا ما به آنها میرسیم؟ معلوم است که نمیرسیم. آیا در این حالت، فاصله کمتر خواهد شد؟ هرگز کم نخواهد شد بلکه بیشتر خواهد شد؛ علی رغم اینکه ما سرعت خودمان را بیشتر کردهایم. به همین خاطر وقتی از پیشرفت و ترقی با بعضی از مسئولین صحبت میکنی بلافاصله می گویند بله ما پیشرفت کردیم. باید بگویم اگر هم پیشرفت کنیم و سرعت را از ۵۰ به ۸۰ برسانیم باز هم با گذشت زمان فاصله زیادتر میشود.
حال این سؤال مطرح میشود: اگر ما سرعت را افزایش دهیم و به همان اندازهٔ سرعت غرب یعنی به ۱۰۰ برسانیم؛ آیا در این حالت به آنها میرسیم؟ جواب این است که خیر باز هم نمیرسیم. حداقل چیزی که ممکن است در این حالت رخ دهد این است که فاصله ثابت میماند. حال اگر سرعت را از ۱۰۰ به ۱۲۰ برسانیم آیا به آنها میرسیم؟ بله؛ میرسیم. به این شرط که آنها پیشرفتی نداشته باشند. آیا آنها ثابت و بدون حرکت میمانند و پیشرفتی نمیکنند؟ هرگز! آنها به پیشرفت و ترقی خود ادامه میدهند. پس بنابراین اگر ما سرعت خود را از ۵۰ به ۱۲۰ هم برسانیم باز هم به آنها نمیرسیم چون آنها در جای خود ثابت نمیمانند و بر سرعت خود میافزایند. اگر مثلاً تصور کنیم کشور سنگاپور به همین حالتی که هست بماند و تغییر و پیشرفتی نداشته باشد و ما کشورهای نفتی با همین سرعتی که الان داریم بخواهیم به آنها برسیم؛ می دانید چقدر زمان میبرد تا به سنگاپور برسیم؟ آمارها و بررسیها میگوید که ۹۰ سال زمان میبرد. این در مقایسه با کشور کوچکی مثل سنگاپور است که هیچ نوع منابعی هم ندارد. پس باید اعتراف کرد که ما از یک مشکل اساسی که نامش عقبماندگی است، رنج میبریم.
حال وقتی ما می گوییم عقب مانده هستیم، منظورمان از این عقبماندگی چیست؟ آیا منظور؛ عقب ماندن از الگوی پیشرفتی است که اکنون غرب ارائه کرده است؟ شکی نیست که ما از الگوی پیشرفت غرب عقب افتادهایم.
یا آیا منظور؛ عقب افتادن از الگوی صحیح اسلامی است که میبایست ما بر آن میبودیم؟
باید بگویم هم ما مسلمانان و هم غربیها هر دو از الگوی اسلامی عقب افتادهایم. الگویی که هم میتواند ما را به پیشرفت و ترقی برساند و هم به غربیها ترقی و پیشرفت افزون بدهد. اسلام میتواند بشریت را به بالاتر از آن چیزی برساند که اکنون انسانها به آن دست پیدا کردهاند.
عقبماندگی انواع و اشکال مختلفی دارد که در ادامه سعی میکنم با آمار و اعداد و ارقام به آن بپردازم.
میانگین هزینه کردی که از سال ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۷ برای پژوهشهای علمی شده است. می دانید میانگین هزینه کرد سالانهای که در ۷ کشور عربی (عربستان سعودی، مصر، الجزایر، سودان، اردن، کویت و مراکش) شده چقدر بوده است؟ میانگین هزینه کرد سالانه ۲۵/ درصد بوده است این در حالی است که در همین بازه زمانی، میانگین هزینه کرد سالانهٔ اسرائیل ۴/۸۴ درصد بوده است. تصورش را بکنید که اسرائیل ۱۹ برابر ما هزینه کرده است. صحبت از یک برابر یا دو برابر نیست.
آیا علت این عقبماندگی داخلی است یا خارجی؟
آیا سبب، توطئهٔ صهیونیستها، آمریکا و استعمار است؟ میشود در پاسخ به این سؤال با آمار و ارقام حرف زد اما این کار در قالب طرح سؤال مبنی بر اسباب عقبماندگی در جهان عرب، از شهروندان ۷ کشور عربی انجام شده است. در این نظرسنجی، آمار کسانی که معتقد بودند سبب عقبماندگی، خارجی است و نه داخلی، به تفکیک در هر کشور اینگونه بوده است:
الجزایر ۱۲ درصد
اردن ۲۳ درصد
مراکش ۱۴ درصد
کویت ۹ درصد
فلسطین ۳۳ درصد (که البته حق دارند چون اسرائیل در این عقبماندگی نقش دارد اما با این وجود فقط ۳۳ درصد معتقدند سبب عقبماندگی، خارجی است)
یمن ۱۲ درصد
لبنان ۲۳ درصد
و به نظرم این نظرسنجی کاملاً درست و دقیق میگوید، چون من هم معتقدم بیشترین علل عقبماندگی، داخلی است.
تا همین امروز هم در هر کاری و حتی در فعالیتهای دعوی و اسلامی به محض اینکه از مشکلات سخن به میان میآید، خیلیها می گویند اسباب مشکلات، خارجی است و به آمریکا، اسرائیل، یهود و صهیونیستها ربط دارد و اصلاً همهٔ اینها یک توطئه است. باید بگویم نه عزیزان من، بیشتر مشکلات ما داخلی است و ربطی به خارج ندارد.