بسم الله الرحمن الرحیم
کسب درآمد زن در جنجال جامعه
نویسنده : فاطمه شمسی
به باور من، زن موجودی لطیف و ظریف است و تجلی رحمت و لطف پروردگار را می توان در محبت دخترانه، خواهرانه و همسرانهی او یافت. بخش بزرگی از وجود او را پروردگار برای آرامش و تیمار آفریده است.
(وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْوَاجًا لِتَسْكُنُوا إِلَيْهَا وَجَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَرَحْمَةً إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ )
[سوره الروم ۲۱]
و از نشانه های او (این) است که همسرانی از جنس خودتان برای شما آفرید؛ تا به آنها آرام گیرید، و در میانتان مودت و رحمت قرار داد، بی گمان در این (امر) نشانه هایی است برای گروهی که تفکر می کنند.
خداوند زن و مرد را دو موجود متفاوت آفریده است. دو موجود متفاوت که می توانند در کنار هم مکمل هم باشند. بنا به این تفاوت خداوند به هر کدام از این دو موجود زیبای آفرینش، استعدادهای خود را بخشیده است. برای مثال یک خانواده را در نظر بگیرید… نمیتوان گفت به طور قطع هر کدام از پدر یا مادر نمی توانند جای دیگری را پر کنند اما اگر به هر دلیلی یکی مجبور شود جای دیگری را پر کند یا وظایفشان جا به جا شود طبعا برای آنها بسیار سخت خواهد بود. پدر به آسانی نمی تواند محبت و آموزشی که فرزندان برای تربیت صحیح بدان نیازمندند را به آنها تقدیم کند و نکات ظریف خانهداری را رعایت نماید و
مادر هم به آسانی نمی تواند تامین معاش نماید و از خانواده محافظت کند. به همین صورت در یک جامعه زن و مرد هر کدام وظایف خود را دارند.
به باور من، مهم ترین وظیفهی زن در جامعه در خانواده شکل می گیرد و پس از آموزش ها و علوم اساسی که باید بیاموزد دانش مورد نیاز او بیشتر حول و محور خانواده و خانه داری و برخی تخصصهایی است که حقیقتا مورد نیاز زن و جامعه است؛ اما تخصصهای دیگر و کارهای دشوار را باید به مردان واگذار کرد.
صحبت من در این باره نیست که او را از فعالیت اجتماعی منع نمایم، بلکه زنان عصر پیامبر صل الله علیه و سلم هم گهگاه کسب معاش می نموده اند، گاهی با کارهای خانگی و گاهی بیرون از خانه؛ اما چنین می پندارم که او اکنون زیاد درگیر جامعه شدهاست و این درگیری در طی زمان کم کم توقعات بی جایی را از او طلبیده و حتی سرپرستی آنها را به خود واگذار نموده و آرامش را به مرور از ایشان سلب نموده است؛ چرا که انتظار می رود در آینده دختران ما هم شاغل باشند و هم خانهداری کنند.
طبعا طرفداران فمینیسم اگر دیدگاه مرا بدانند به من هجوم خواهند آورد ولی من باور دارم این در وهلهی اول به نفع خود زنان است و در وهلهی دوم به نفع مردان.
امروزه جامعهی ایرانِ ما، به خصوص در جوامع شهری، گرفتار معضلی شده اند که غرب سالها پیش بدان گرفتار شده است و پیامدهای اجتماعی آن به دلیل نابه سامانی اوضاع اقتصادی ایران شاید وخیم تر باشد.
ما می بینیم زنان به هر شغلی هر چند با درآمد پایین روی می آورند و مردان فرصت های شغلی با درآمد بیشتر را از دست می دهند.
آلن و باربارا پیز دو نویسنده مشهور کتاب هایی هستند که در حوزه ارتباطات و زبان بدن شهرت فراوانی دارند. این زن و شوهر در کتاب مشترک مشهور خود با عنوان چرا مردان دروغ می گویند و زنان گریه می کنند پرده از راز بزرگی برمیدارند. با هم بخشهایی از این کتاب را می خوانیم:
“در اواخر قرن بیستم وقتی زنان آزادی خود را کشف کردند و اغلب مردان را به عنوان دشمن خود در نظر گرفتند؛ روابط و خانوادهها به طور مرتب زیر فشار و خستگی زیادی قرار گرفتند. زنان عصبانی شدند؛ مردان گیج و سرگردان شدند. در نسلهای گذشته نقش آنها به طور وضوح تعریف شده بود. مرد رئیس خانه بود. او نانآور اصلی خانه بود، صحبت او حکم قانون را داشت و تصمیمگیری او مشخص بود. او محافظ و نانآور بود. همسر او مادر، خانهدار و مراقب بود. او میدانست مسئولیتهایش حول چه محوری است و همسر او نیز مسئولیت هایش را می شناخت. زندگی ساده و راحت بود. اما ناگهان همه چیز تغییر کرد… زنان بیشتر و بیشتر صدای تساوی و برابری را پذیرفتند…. (اکنون)مردان دیگر نمیدانند مشخصات شغل آنها چیست و هیچ نقش مهمی هم وجود ندارد.
در حال حاضر این مورد برای زنان نیز دشوار شده است. طرفداری از تساوی حقوق زنان به عنوان یک شیوهی بیان نابرابری بین زنان و مردان آغاز شد و به زنان قول آزادی از زنجیرهایی که آنها را در ظرفشویی آشپزخانه نگه داشته بود را داد. امروزه در حدود ۵۰ درصد از زنان جهان غرب -چه بخواهند و چه نخواهند- کار می کنند. در بریتانیا از هر پنج خانواده یک خانواده توسط یک زن سرپرستی می شود. در حال حاضر انتظار می رود این زنان مادر، پدر و نان آور باشند. امروزه زنان مجروح و زخمی میشوند، دچار سکته قلبی میشوند و از بیماریهای مربوط به استرس رنج میبرند، درست مثل آنچه که همیشه مردان از آن رنج می بردند. تا سال ۲۰۲۰ تخمین زده می شود که ۲۵ درصد از تمام زنان در جهان غرب برای همیشه مجرد خواهند ماند. این یک موقعیت غیر طبیعی است و با امیال ضروری و مهم بشر و زیست شناسی به طور کامل در تضاد است. زنان در حال حاضر سخت کار میکنند، اغلب عصبی هستند و به طور فزاینده ای در حال تنها شدن هستند….
زنان از همان ابتدا به عنوان حمل کننده بچه و مدافع خانواده بوده اند و در نهایت مغز زنان برای پرورش دادن، محبت و مراقبت از افراد در زندگیشان طراحی شده است. مردان شغل کاملا متفاوتی دارند – آنها شکارچی، محافظ، نانآور و حلال مشکلات بودهاند….”
پروردگار مهربان ما که به حال و صلاح ما بیش از هر کسی آگاه است چنین می فرماید:
(الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاءِ بِمَا فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ وَبِمَا أَنْفَقُوا مِنْ أَمْوَالِهِمْ….)
[سوره النساء ۳۴]
مردان بر زنان سر پرست و نگهبانند، بخاطر آنکه خداوند برخی از ایشان را بر برخی برتری داده، و (نیز) بخاطر آنکه از اموالشان خرج می کنند…
خداوند چنین مقدر کرده که مردان قوّام، سرپرست و خدمتگزار دختران و همسرانشان باشند و در صورت نیاز نفقهی مادر و خواهر مجرد خود را نیز بدهند. میتوان گفت که این حتی، بزرگداشتی برای زنان است. زن موجودی لطیف است که مرد باید بپذیرد از او مراقب نماید.
البته میتوان گفت رویآوری زنان به شغلهای مختلف که گاها طاقتفرسا و نامناسب با روحیه و لطافت آنهاست بخشی به دلیل تبلیغات و جو جامعه است که خانه داری و پرورش فرزند را شغل نمی انگارند، و بخش دیگر به دلیل نیاز خانواده یا زن به درآمد یا عدم مسئولیت پذیری و سرپرستی مردان خانواده است.
و سخن آخر اینکه امیدوارم و از خداوند میخواهم دعوتگران، روانشناسان، منادیان راه اصلاح و دولت ها بتوانند یا حداقل تلاشی واقعی نمایند که از زنان و دختران این سرزمین دفاع نمایند و زمینهی رشد واقعی آنها را فراهم آورند و آنها نیز به شغلهایی روی آورند که درخور آنها و روحیهی آنهاست و در کنار آن به خانهداری و فرزندپروری نیز افتخار نمایند و مردان ما نیز بخواهند و بتوانند قوام و سرپرست بانوانشان باشند.