نوشته: محمود ابراهیم شل
ترجمه: فاطمه شمسی
معمولاً شاهد این پدیده هستیم که پس از پایان رسیدن ماه مبارک رمضان توجه مسلمانان به خواندن قرآن، حفظ نمودن آن، تدبر در آیاتش و عمل به دستوراتش کم شده است؛ تا جایی که شاید بعضی از مردم ۱۱ ماه را بدون باز نمودن قرآن و قرائت حتی یک آیه سپری نمایند؛ ولی با فرا رسیدن ماه مبارک رمضان تمام قرآن را سریع ختم می کنند؛ اما نه در آیاتش تدبر می نمایند و نه به اوامر و نواهی آن عمل می کنند و دوباره با پایان رسیدن ماه رمضان، قرآن را ترک میگویند.
فضیلت قرآن کریم
قرآن کتاب زندگی است و راه رسم آن را به ما میآموزد. این کتاب مبارک، هر آنچه مسلمان در دنیا و آخرت بدان نیازمند است، تقدیمش مینماید و به پرسشهایی که به ذهن او میرسد، پاسخ میدهد. قرآن همچون پدری مهربان و مادری دلسوز است که به دلهای باایمان، مهر، آرامش و سلامتی هدیه میدهد و درد و رنج و بیماریها را از آن دور مینماید. پس چگونه ممکن است مسلمان خود را از این خیر فراوان محروم بدارد و حتی بهرهای کوچک از آن برای خود بر نگیرد!؟ خداوند بالا مرتبه، راست گفت، در جایی که فرموده:
قَالَ ٱهۡبِطَا مِنۡهَا جَمِيعَۢاۖ بَعۡضُكُمۡ لِبَعۡضٍ عَدُوّٞۖ فَإِمَّا يَأۡتِيَنَّكُم مِّنِّي هُدٗى فَمَنِ ٱتَّبَعَ هُدَايَ فَلَا يَضِلُّ وَلَا يَشۡقَىٰ
فرمود:« شما دو تن با ابلیس همگی از آن (بهشت) فرود آیید، در حالی که دشمن یکدیگر خواهید بود، پس اگر از سوی من هدایتی برای شما بیاید، هر کس از هدایت من پیروی کند، پس نه گمراه می شود و نه به رنج افتد.»
وَمَنۡ أَعۡرَضَ عَن ذِكۡرِي فَإِنَّ لَهُۥ مَعِيشَةٗ ضَنكٗا وَنَحۡشُرُهُۥ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ أَعۡمَى
و کسی که از یاد من روی گردان شود، پس بی گمان زندگانی سخت و تنگی خواهد داشت، و روز قیامت او را نابینا بر انگیزیم.
قَالَ رَبِّ لِمَ حَشَرۡتَنِيٓ أَعۡمَىٰ وَقَدۡ كُنتُ بَصِيرٗا
گوید:«پروردگار! چرا مرا نا بینا برانگیختی؟ و حال آنکه من در دنیا بینا بودم!».
قَالَ كَذَٰلِكَ أَتَتۡكَ ءَايَٰتُنَا فَنَسِيتَهَاۖ وَكَذَٰلِكَ ٱلۡيَوۡمَ تُنسَىٰ
فرمود:«همان گونه که آیات ما برای تو آمد پس آنها را فراموش کردی؛ و این گونه امروز تو در آتش فراموش خواهی شد».
بسیاری از مردم قرآن را در جعبههایی آراسته و طرحدار می گذارند، انگار قرآن قسمتی از دکور و زینت خانههایشان است. قرآن برای چنین چیزی نیامده است. پروردگار بلند مرتبه قرآن را نازل فرموده تا در آن تدبر و تأمل نماییم، تا آن را بفهمیم و عملی سازیم. امام بیهقی در کتاب “شعب” خود روایت نموده که پیامبر خدا صلی الله علیه و سلم فرموده است: دلها همچون آهنی که زنگار میزند، میتواند زنگار بزند. گفته شد ای رسول خدا پس چه چیزی می تواند آن را جلا دهد؟ فرمودند: تلاوت قرآن و یاد نمودن مرگ.
قرآن کتابی است که دشمنانش پیش از دوستانش و کافران بدان پیش از مومنان، به عظمت آن و معانیاش شهادت دادهاند. روایت شده است که ولید بن مغیره که از سرسختترین دشمنان اسلام بوده، روزی نزد حضرت رسول صلی الله علیه و سلم می رود و می گوید: ای محمد قرآن را بر من بخوان. پیامبر خدا صلی الله علیه و سلم این قسمت از قرآن را می خواند که:
“إِنَّ اللهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالإِحْسَانِ وَإِيتَاءِ ذِي الْقُرْبَى وَيَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْكَرِ وَالْبَغْي يَعِظُكُمْ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُون”
به راستی خداوند به عدل و احسان و بخشش به نزدیکان فرمان میدهد، و از فحشا و منکر و ستم نهی میکند ، و شما را پند میدهد؛ شاید متذکر شوید .
پیامبر صلی الله علیه و سلم هنوز از قرائت آیه فارغ نشده بود که دوباره آن دشمنِ سرسخت، خواستار تکرار قرائت آیه شد؛ چون عظمت لفظ و قدسیت معانیاش او را مجذوب خود کرده و بنای استوار آیه و قدرت تاثیرش او را مبهوت کرده بود و چیزی نگذشت که اعتراف خود را به عظمت قرآن ثبت نمود و گفت: “به خدا قسم، شیرینی و زیباییای دارد که انسان را مجذوب خود میسازد و همچون درختی است که پایین آن انبوه برگ بینی و بر بلندایش میوههای فراوان؛ و این سخن بشر نیست.”
روایت شده است که در تورات پروردگار والا مرتبه چنین میفرماید: ای بنده من! آیا از من حیا نمیکنی! نوشتهای از طرف برخی برادران(یا دوستانت) نزدت میرسد، و تو در مسیری در حال راه رفتن هستی. پس به کناره می روی و به خاطر آن مینشینی و آن را می خوانی و حرف به حرف در آن تدبر مینمایی تا چیزی از آنچه فرستاده شده را فرو نگذاری و این کتاب من است که آن را به سوی تو نازل نمودهام. ببین چگونه کلام آن را روشن و واضح بیان نمودهام و چقدر در این کتاب برای تو آیات را تکرار نمودهام تا بلندا و پهنای (معنای) آیات را نظاره نمایی؛ اما تو از آن روی میگردانی. پس مرا از بعضی برادران و دوستانت پایینتر میانگاری!
ای بنده من! بعضی از برادران یا دوستانت پیش تو مینشینند، پس رو به سویش می کنی و با تمام وجود به حرف او گوش می سپاری و هرگاه شخصی دیگر صحبتی کرد یا چیزی تو را به خود مشغول ساخت، به او اشاره می کنی (به نشانه ادب)که درنگ کن و این در حالی است که من به تو روی آوردهام و با تو در حال سخن گفتن هستم و تو از من با تمام وجود روی برگرداندهای. آیا مرا از بعضی یاران و برادران خود پایینتر قرار دادهای؟!
این سخنان را میتوان به هجران بسیاری از مسلمانان از کتاب خداوند یعنی قرآن نیز نسبت داد؛ چرا که آنان آنچنان که به برادران و دوستان و یاران خود توجه می نمایند، به کتاب خداوند توجه نمیکنند.
محمد بن کعب میگوید: ما قاری قرآن را با رنگ زرد رخسارش میتوانستیم شناسایی کنیم. (منظور او شبزندهداری طولانی قاری برای نماز و عبادت است)
وهیب بن الورد نیز در این باره چنین می گوید که به مردی گفته شد آیا تو نمیخوابی؟ گفت: شگفتیهای قرآن خواب از چشمان من ربودهاند!
عبدالله بن مسعود نیز چنین میفرماید که: قاری قرآن میبایست شبها که مردمان خواب هستند و روزها که ایشان به خورد و خوراک میرسند؛ به عبادت شناخته شود و زمانی که مردم میخندند، او بگرید و زمان همنشینی با مردم، ترس از خداوند را به یاد آورد و زمانی که ایشان غرق در گفتمان و معاشرت هستند، سکوت را برگزیند و زمانی که ایشان به فریفتن هم میپردازند، فروتنی پیشه نماید و زمان خوشحالی ایشان، احساس اندوه نماید.
ذوالنون حکیم در شعری زیبا چنین سروده که:
مَنَـع القُـرانُ بوعـده ووعيده
مُقَـلَ العيون بليلها لا تهجعُ
فهموا عن المولى العظيم كلامه
فهمًا تُذَلُّ له الرقاب وتخضع
قرآن، با وعده و وعید خود
شبها خواب را از چشمان ربودهاند.
این چشمان، مولای بزرگ خود را درک نمودهاند؛
درکی که تسلیم و فروتنی و فرمانبرداری به ارمغان میآورد.
مورد دیگری که اهمیت قرآن را در زندگی انسان مسلمان به ما یادآور می شود این سخن رسول خدا صلی الله علیه و سلم است که انسان به هنگام دعا می تواند بگوید: اللهم اجعل القرآن العظيم ربيع قلبي، و نور بصري و جلاء حزني و ذهاب همي و غمي
پروردگارا! قرآنِ با عظمت را بهار قلبم و نور دیدهام و از بین برنده ناراحتی، نگرانی و اندوهم قرار بده.
حتی رسول خدا صلی الله علیه و سلم در حدیثی (متفق علیه) به عبدالله ابن عمر امر کرده بود که قرآن را هر هفت شب یکبار ختم نماید. ابن مسعود، عثمان و زید نیز هر هفته یک بار ختم مینمودند.
در قرآن کریم میتوانیم اخباری از پیشینیان و پسینیان بیابیم. میتوانیم حکم و قضاوتهایی بیابیم که بین ما انسانها کارساز هستند. این قرآن جداکننده حق از باطل است و برای مزاح و بیهودگی نیامده است. هر ستمگری که آن را ترک گوید قطعاً خداوند او را درهم میشکند و هر آن کس که هدایت را از غیر آن جوید، خداوند او را گمراه میسازد. این قرآن ریسمان استوار پروردگار و نور روشنگر او و ذکر حکیم و راه مستقیمش هست.
هرکس سخنش قرآن باشد، راست و درستترین سخن را انتخاب کرده و هر کس بر اساس آیات قرآن قضاوت نماید، به عدالت قضاوت نموده است و هر کس بدان عمل نماید، قطعا پاداش خواهد گرفت و هر کس دیگران را به قرآن فراخواند، خود نیز به صراط مستقیم هدایت گشته است. هوای نفس انسان در همرَهی قرآن به بیراهه نمی رود و زبان گفتار او با یاری قرآن به اشتباه نمیافتد و این در حالی است که دانشمندان از آن سیراب نمیشوند و پرهیزگاران از آن خسته نمیگردند.
قرآن کتابی است که با وجود این همه جوابی که به کفار و منکران میدهد و تکراری که برای فهم عاقلان میآورد، نه خود به تنگنا می افتد و نه بر روان انسانها تنگنا می آورد.
و اهل قرآن، اهل خداوند و خاصّهی درگاه اویند. کسانی که به قرآن چنگ زنند، قطعاً نجات مییابند و پیروز دنیا و آخرت می گردند و کسانی که از آن روی گردانند، به هلاکت می افتند و زیان میبینند.
حتی جنیان وقتی سخنان این قرآن را شنیدند، چیزی نتوانستند بگویند جز اینکه:
إِنَّا سَمِعۡنَا قُرۡءَانًا عَجَبࣰا یَهۡدِیۤ إِلَى ٱلرُّشۡدِ فَـَٔامَنَّا بِهِۦۖ وَلَن نُّشۡرِكَ بِرَبِّنَاۤ أَحَدࣰا
بیگمان ما قرآن عجیبی شنیدیم.که به راه راست هدایت میکند، پس ما به آن ایمان آوردیم، و هرگز کسی را با پروردگارمان شریک قرار نمیدهیم.[۲-۱سوره جن]
و باری تعالی می فرماید:
وَإِذۡ صَرَفۡنَاۤ إِلَیۡكَ نَفَرࣰا مِّنَ ٱلۡجِنِّ یَسۡتَمِعُونَ ٱلۡقُرۡءَانَ فَلَمَّا حَضَرُوهُ قَالُوۤا۟ أَنصِتُوا۟ۖ فَلَمَّا قُضِیَ وَلَّوۡا۟ إِلَىٰ قَوۡمِهِم مُّنذِرِینَ
و(بیاد آور, ای پیامبر) هنگامی که گروهی از جن را به سوی تو متوجه ساختیم که قرآن را بشنوند, پس چون نزد او (= پیامبر) حضور یافتند, (به یکدیگر) گفتند: «خاموش باشید» آنگاه چون (تلاوت قرآن) به پایان رسید, (همچون) بیم دهندگانی به سوی قوم خود بازگشتند.
[سوره اﻷحقاف ۲۹]
انواع هجران قرآن
برخی از مردم گمان می برند که هجران قرآن تنها ترک قرائت آن است؛ ولی هجران قرآن انواع مختلفی دارد.
مثلاً گوش نسپردن به قرآن و ایمان نیاوردن بدان، نوعی هجران قرآن است و عمل ننمودن به آن و حلال و حرامش را به جا نیاوردن هم نوع دیگری از هجران قرآن است؛ اگر چه شخص قرآن را بخواند و بدان ایمان داشته باشد.
حکم را قرآن ندانستن و حَکَمیّت را از قرآن نخواستن نیز نوعی هجران قرآن است -چه در اصول دین و چه در فروع آن باشد-؛ و یا اینکه باور نداشته باشیم قرآن همان حق یقین است یا گمان بریم دلالت آن تنها لفظی است و یا اینکه حکایتهای آن مربوط به گذشته است یا فکر کنیم از چیزهایی سخن می راند که امکان تحقق آنها دشوار است و در عوض به چیزهای دیگری روی بیاوریم؛ مثل گفتههای دیگران یا اشعار آنها یا راه و روششان یا هرچیز نادرستی که به جای قرآن بدان باور داشته باشیم، به نوعی هجران قرآن است.
همچنین اگر در قرآن تدبر ننماییم و فهم و معرفتی که باریتعالی از ما در مورد قرآن میخواهد را به جای نیاوریم؛ به نوعی دیگر، هجران قرآن گفتهایم. و تمام این موارد در این فرموده باریتعالی داخل میشود که میفرماید:
(وَقَالَ ٱلرَّسُولُ یَـٰرَبِّ إِنَّ قَوۡمِی ٱتَّخَذُوا۟ هَـٰذَا ٱلۡقُرۡءَانَ مَهۡجُورࣰا)
و پیامبر (خدا) گوید :« پروردگارا ! بی گمان قوم من این قرآن را رها کردند» .[سوره الفرقان ٣٠]
یکی دیگر از انواع هجران قرآن، تنگنای سینه از قرآن است یعنی عدم تمایل به قرآن؛ اما نکته بسیار مهم این است که بدانیم هجران قرآن بیماری بسی خطرناکی است؛ چون با هجران قرآن ما خود را از مصدر نور، هدایت، ثبات، رشد و ترقی محروم داشتهایم. چون در این کتاب آسمانی، نیکیهایی وجود دارند که قابل شمارش نیستند. این کتاب:
۱.کتاب هدایت است:
“الـم * ذَلِكَ الْكِتَابُ لا رَيْبَ فِيهِ هُدًى لِلْمُتَّقِين”
الف لام میم*این کتابی است که هیچ شکی در آن نیست و مایه هدایت پرهیزگاران است.( [سوره بقره]
۲.کتاب رحمت است:
“الـم * تِلْكَ آياتُ الْكِتَابِ الْحَكِيمِ * هُدًى وَرَحْمَةً لِلْمُحْسِنِين”
الف لام میم* این آیاتِ کتاب حکیم است* هدایت و رحمتی است برای نیکوکاران[سوره لقمان]
۳.کتاب شفا است:
وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاءٌ وَرَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِين”
و از قرآن آنچه را که شفا و رحمت برای مؤمنان است؛ نازل می کنیم، و ستمکاران را جز زیان نمیافزاید .
[سوره اسراء]
۴.کتاب طمانینه و آرامش است:
“أَلا بِذِكْرِ اللهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوب”
آگاه باشید! (تنها) با یاد خدا دلها آرام می گیرند . [سوره رعد]
۵.کتاب حیات راستین است:
“يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَجِيبُوا للهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُمْ لِمَا يُحْيِيكُم”
ای کسانی که ایمان آورده اید! (دعوت) خدا و پیامبر (او) را اجابت کنید, هنگامی که شما را به سوی چیزی فرا می خواند که شما را حیات (وزندگی) می بخشد([سوره انفال]
۶.کتاب سرور و شادمانی است:
“قُلْ بِفْضْلِ اللهِ وَبِرَحْمَتِهِ فَبِذَلِكَ فَلْيَفْرَحُوا هُوَ خَيْرٌ مِمَّا يَجْمَعُون”
بگو:«به فضل خدا و به رحمت او ، پس باید بدان خوشحال شوند، که آن از آنچه می اندوزند؛ بهتر است.
[سوره يونس]
۷.کتاب خیر عام است:
“وَقِيلَ لِلَّذِينَ آمَنُوا مَاذَا أَنْزَلَ رَبُّكُمْ قَالُوا خَيْرًا”
و به که کسانی پرهیزگاری نمودند، گفته شد: « پروردگارتان چه چیز نازل کرده است ؟ » گویند :«خیر (و هدایت را. [سوره نحل]
۸.کتاب حق و حقیقت است:
“يَا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَكُمُ الرَّسُولُ بِالْحَقِّ مِنْ رَبِّكُمْ فَآمِنُوا خَيْرًا لَكُمْ”
ای مردم، بی گمان پیامبر با (آیین) حق از جانب پروردگارتان برای شما آمد، پس به او ایمان بیاورید که برای شما بهتر است[سوره نساء]
و…
عُمَر عسل شاعری است که در مورد قرآن چنین میسراید:
عشـقتك يا كتـاب الله حـتى
كأنـي لا أري حبًّـا سواكا
إذا حـط الظلام على دروبي
بلا خوف أسير على سناكا
وإن ضلَّت خُطاي طريق حق
أرى نور الحقيقة في هواكا
نزلت على الأمين لنا سلامًـا
فهل تبعث جماعتنا خطاكا؟!
ای کتاب خدا چنان به تو عشق میورزم که انگار عشقی به جز تو ندارم. اگر تاریکی بر زندگانیام سایه بیفکند، بدون ترس در راه روشن تو گام خواهم برداشت و اگر گامهای من از راه راستین گمراه گردند، آن راه راستین و نور حقیقت را در مهر و شوق به تو بازخواهم یافت. (ای کتاب خدا )بر محمد امین نازل شدی و سلام و سلامتی به ارمغان آوردی. ما را در مسیر خود رهسپار می نمایی؟
آداب قرائت قرآن
۱. آراستن خود به اخلاق و آداب قرآنی؛ از حضرت عایشه رضی الله عنها در مورد اخلاق پیامبر صلی الله علیه و سلم سوال شد. او گفت: اخلاقش همان قرآن بود.
۲. حلال و حرام قرآن را رعایت نمودن.
۳. در بهترین حالت پاکیزگی و طهارت، قرآن را تلاوت نمودن و با ادب و متانت رو به قبله نشستن
۴٫ ترتیل قرآن یعنی با شیوه ای زیبا و با تامل به قرائت آن بپردازد و در قرائت قرآن عجله ننماید چرا که خداوند متعال فرموده است:
وَرَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتِيلاً لا تُحَرِّكْ بِهِ لِسَانَكَ لِتَعْجَلَ بِه
و قرآن را با ترتیل و تأمل بخوان. ای پیامبر! هنگام نزول قرآن زبانت را برای تکرار و خواندن آن شتابزده حرکت مده.
۵. فروتنی و گریستن هنگام قرائت قرآن.
۶. زیبا نمودن صدا هنگام قرائت قرآن؛ چرا که رسول خدا صلی الله علیه و سلم فرموده است:
قرآن را با صداهای خود زینت بخشید. (روایت نسائی)
۷. اگر قاری ترس از ریا داشت یا می ترسید حواس نمازگزاری را با صدای قرائت خود پرت نماید، قرآن را آهسته بخواند. اما اگر قصدش تشویق دیگران به قرائت قرآن و تفکر در معانی و بزرگداشت این کتاب بود؛ یا میخواست حضور قلب بیشتری داشته باشد، میتواند آن را بلند بخواند.
تلاوت قرآن بسیار با ارزش است و باید بر آن مداومت و آن را حفظ نمود. اما چیزی که از خود قرائت با ارزشتر است، شهادت دادن و دگرگون شدن اعضا و جوارح انسان با آنچه قرائت نموده، است.
به یاد داشته باش که همیشه آزمون سختی را در حال انجام دادن هستی. این آزمون تنها یک سوال دارد و آن این است که “آیا این قرآن قرار است حجتی به نفع تو باشد یا بر علیه تو؟“
به خود سوال خوب بیندیش؛ سپس به اندازهای که در واقعیت بدان جامعه عمل پوشاندهای به خود
پاسخ بده و این پرسش را در مدت عمری که خداوند به تو بخشیده، مرتب از خودت بپرس.