نویسنده: فرزان خاموشی
مقصود از تفویض یعنی اعتماد و امید به جبران خدا در مقابل کاستی های و کمبودهای و ستم و جور روزگار در این دنیا و در جهانی دیگر.
تفویضی از جنس مؤمنِ آلفرعون، بعد از آنکه به بانگ بلند در برابر ستم فرعون ایستاد و نقشهی ستمکارانه آنان را بر هم زد، در پایان گفت: «وَأُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبَادِ» «و كارم را به خدا میسپارم. خداست كه به بندگان بیناست».[غافر/۴۴]
تفویضی از جنس مؤمن آل یاسین. قرآن از حالِ مؤمن آل یاسین که به جُرم حقگویی و حقیقتپویی کُشته شد چنین روایت میکند: «قَالَ يَا لَيْتَ قَوْمِي يَعْلَمُونَ. بِمَا غَفَرَ لِي رَبِّي وَجَعَلَنِي مِنَ الْمُكْرَمِينَ» « گفت: اى كاش قوم من میدانستند كه پروردگارم چگونه مرا آمرزيد و در زمرهٔ عزيزانم قرار داد»[یس/۲۶-۲۷]
تفویض مؤمنانه اى از جنس ندای یعقوب علیه الصلاه و السلام زمانی که فرزند دلبندش را از او گرفته و اندوهی فراوان او را فرا گرفت.
(قَالَ إِنَّمَا أَشْكُو بَثِّي وَحُزْنِي إِلَى اللَّهِ وَأَعْلَمُ مِنَ اللَّهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ) «گفت من شكايت غم و اندوه خود را پيش خدا مى برم و از [عنايت] خدا چيزى مى دانم كه شما نمیدانید» [سوره يوسف ۸۶]
ساحران فرعون با اعتماد و رضایت به جبران خداوند آن هنگام که به مرگ فجیعی وعید داده شدند، در بیانی سرشار از ایمان و یقین در پاسخ به فرعون گفتند.
(قَالُوا لَا ضَيْرَ ۖ إِنَّا إِلَىٰ رَبِّنَا مُنْقَلِبُونَ * إِنَّا نَطْمَعُ أَنْ يَغْفِرَ لَنَا رَبُّنَا خَطَايَانَا أَنْ كُنَّا أَوَّلَ الْمُؤْمِنِينَ) «گفتند باكى نيست ما روى به سوى پروردگار خود مى آوريم * ما اميدواريم كه پروردگارمان گناهانمان را بر ما ببخشايد [چرا] كه نخستين ايمان آورندگان بوديم»[سوره الشعراء ۵۰ – ۵۱]
تفویضی از جنس انسانهایی که در زندگی با انواع مشکلات و سختی روبرو می شوند، و به آن هنگام حال آنان این جواب روح افزا است خود را به خدا وامی گذارند ودر نتیجه این تفویض از جانب خداوند عنایت و رأفت و احسان و مغفرت شامل حال آنان می شود.
(وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِنَ الْأَمْوَالِ وَالْأَنْفُسِ وَالثَّمَرَاتِ ۗ وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَ * الَّذِينَ إِذَا أَصَابَتْهُمْ مُصِيبَةٌ قَالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ * أُولَٰئِكَ عَلَيْهِمْ صَلَوَاتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَرَحْمَةٌ ۖ وَأُولَٰئِكَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ) «و قطعا شما را به چيزى از [قبيل] ترس و گرسنگى و كاهشى در اموال و جانها و محصولات مى آزماييم و مژده ده شكيبايان را *همان كسانى كه چون مصيبتى به آنان برسد مى گويند ما از آن خدا هستيم و به سوى او باز مى گرديم * بر ايشان درودها و رحمتى از پروردگارشان [باد] و راهيافتگان [هم] خود ايشانند »[سوره البقرة ۱۵۵ – ۱۵۷]
چقدر این آیه تسلی بخش اهل ایمان است. اگر با اعتماد و امید به خدا این آیه را برای خود تکرار کنیم تسلا بخش دلهای رنجور داغ دیده است.
وَ لَسَوْفَ يُعْطِيكَ رَبُّكَ فَتَرْضى«و به زودی پروردگارت تو را عطا خواهد داد، تا خرسند گردی.» [ضحی،۵]
آیه می گوید: آنچنان از لطف خویش نثارت میکند تا زمانی که راضی شوی. چندان ارزانی انسان میکند تا دلی صاف بدون از کدورت بیابد
صحنه ای از تفویض مومنانه پیامبر صلی الله علیه وسلم
آنگاه که در حال بازگشت از طائف است. به آنجا رفته تا همیاری طایفهی ثقیف را به سوی دین خدا جلب کند؛ زیرا بعد از فوت عمویش، ابوطالب و همسرش خدیجه، و تشدید اذیت و افزایش ناراحتی از جانب قریش بر مسلمانان در مکه، احساس نیاز به کمک می کند؛ اما با جواب رد و واکنش ناشایست ثقیف روبرو می شود. جاهلان و نادانان را علیه آن حضرت می شورانند و بچه ها به سوی او سنگ می اندازند تا جایی که هر دو پای مبارکش را زخمی و آغشته به خون می کنند. در چنین موقعیت حساس و رقت انگیزی حضرت محمد صلی الله علیه و سلم با این تمجید و تعظیم دل انگیز عمیق و مودبانه از صمیم قلب به سوی پروردگارش روی میاورد و می فرماید:
اللّهُمّ إلَيْك أَشْكُو ضَعْفَ قُوّتِي ، وَقِلّةَ حِيلَتِي ، وَهَوَانِي عَلَى النّاسِ، يَا أَرْحَمَ الرّاحِمِينَ ! أَنْتَ رَبّ الْمُسْتَضْعَفِينَ وَأَنْتَ رَبّي ، إلَى مَنْ تَكِلُنِي ؟ إلَى بَعِيدٍ يَتَجَهّمُنِي ؟ أَمْ إلَى عَدُوّ مَلّكْتَهُ أَمْرِي ؟ إنْ لَمْ يَكُنْ بِك عَلَيّ غَضَبٌ فَلَا أُبَالِي ، وَلَكِنّ عَافِيَتَك هِيَ أَوْسَعُ لِي ، أَعُوذُ بِنُورِ وَجْهِك الّذِي أَشْرَقَتْ لَهُ الظّلُمَاتُ وَصَلُحَ عَلَيْهِ أَمْرُ الدّنْيَا وَالْآخِرَةِ مِنْ أَنْ تُنْزِلَ بِي غَضَبَك ، أَوْ يَحِلّ عَلَيّ سُخْطُكَ، لَك الْعُتْبَى حَتّى تَرْضَى ، وَلَا حَوْلَ وَلَا قُوّةَ إلّا بِك”[ابن هشام ۱/ ۴۲۰]
«خداوندا! من شكوه و گلايۀ خودم را به سوى تو آوردم از ضعف و ناتواني رو از كمىِ تدبير و چاره انديشي، و ذلّت و خواريم در نزد مردمان؛ اى بهترين رحمتآورندگان!
خداوندا تویی پروردگار مستضعفان! و تویی پروردگار من! تو مرا به كه وامىگذارى؟! مرا به بیگانه ای می سپاری که با روی عبوس با من روبرو می شود، یا مرا به دشمنی به نزد دشمنی می فرستی که او را حاکم بر امور من ساخته ای؟
اگر اين رفتارت با من از روى غضب بر من نباشد، باكى ندارم. امّا عافيت تو براى من وسعتش از همه چيز بيشتر است. (عافيت تو به قدرى براى من گسترش دارد كه تمام اين مصائب و بلايا را در خود مىگيرد و هضم مىكند.
من پناه مىبرم به نور روى تو كه تاريكيها بدان روشن شد، و كار دنيا و آخرت به آن صلاح پذيرفت؛ مبادا كه غضب تو بر من نازل شود، و يا خشم تو در آستان من داخل گردد. رضا از آن تست، بنابراين هر كارى كه رضايت تو در آن است انجام مىدهم تا از من راضى شوى؛ و هيچ دگرگوني و تغيير نیست مگر به خواست تو.»
پیامبر صلی الله علیه و سلم تفویض مؤمنانه ، را به امت آموزش می دهد. آن هنگام که در در بین انجام دو کار شخص می ماند؛ که کدام به خیر و صلاح اوست. با ایمان و امید به علم و قدرت او، امور خود را به او می سپارد تا آنچه به صلاح اوست برای او رقم بزند.
در صحیح بخاری از جابر رضي الله عنه روایت شده که: رسول الله صلى الله عليه وسلم استخاره در کارها را مانند سوره اي از قرآن براي ما مي آموخت و مي فرمود: چون يکی از شما قصد کاری را کند، بايد دو رکعت نماز – غير از نماز فرض- بگذارد و آنگه بگويد:
«اللَّهُم إِني أَسْتَخِيرُكَ بعِلْمِكَ، وأستقدِرُكَ بقُدْرِتك، وأَسْأَلُكَ مِنْ فضْلِكَ العَظِيم، فإِنَّكَ تَقْدِرُ ولا أَقْدِرُ، وتعْلَمُ ولا أَعْلَمُ، وَأَنتَ علاَّمُ الغُيُوبِ. اللَّهُمَّ إِنْ كنْتَ تعْلَمُ أَنَّ هذا الأمرَ خَيْرٌ لي في دِيني وَمَعَاشي وَعَاقِبَةِ أَمْرِي، فاقْدُرْهُ لي وَيَسِّرْهُ لي، ثمَّ بَارِكْ لي فِيهِ، وَإِن كُنْتَ تعْلمُ أَنَّ هذَا الأَمْرَ شرٌّ لي في دِيني وَمَعاشي وَعَاقبةِ أَمَرِي، فاصْرِفهُ عَني، وَاصْرفني عَنهُ، وَاقدُرْ لي الخَيْرَ حَيْثُ كانَ، ثُمَّ أرضني بِهِ»
« بار خدايا من به علمت از تو طلب خیر میکنم وبه قدرتت از تو طلب قدرت میکنم و به فضل بزرگت از تو درخواست ميكنم، زيرا تو توانمندي و من ناتوانم و تو ميداني و من نمي دانم و تو به اسرار نهاني بسيار دانائي. بار خدايا! اگر مي داني که اين کار براي دين و دنيا و عاقبت کارم خير است، آن را برايم مقدور و ميسر فرما و سپس برايم در آن برکت ده و اگر مي داني که اين کار برايم در دين و دنيا و آيندهء کارم بد است، من را از آن و آن را از من بگردان و طوري که برایم خیر است، مقدر کن و باز مرا به آن راضي ساز.»
خودسپاری به هر کس و هر چیزی غیر خدا سرانجام خوبی برای شخص رقم نخواهد زد.
فمن اعتمد على الناس ذل، ومن اعتمد على ماله قل، فمن اعتمد علی علمه ضل، و من اعتمد على نفسه مل، ومن اعتمد على الله فما ذل ولا قل ولا ضل ولا مل.
کسی که اعتمادش بر مردم باشد نتیجه آن خواری خواهد بود،
کسی که اعتمادش بر مالش باشد روزی آن مال کم می شود.
کسی که اعتمادش بر علم و دانش باشد ، او را گمراهی می کشاند.
کسی که اعتمادش بر خودش باشد، خسته می شود.
اما کسی که اعتماد و توکل و تفویض کارهایش بر خدا باشد نه خوار می شود، نه چیزی از خدا کم می شود، نه گمراه می شود، و نه خسته خواهد شد.
یار غار انسان ها در غم ها ، به تعبیر مولوی تفویض مومنانه است . با این نگرش و نگاه که اوست چاره ساز و دوای دردهای انسان ها.
ای درد دهندهام دوا ده
تاریک مکن جهان، ضیا ده
نومید همی شود به هر غم
نومید شونده را رجا ده
آن را که بخواندهای تو روزی
مسپار بدست روزگارش
هرچند به زیر کوه غم ماند
اندیشهی توست یار غارش
~مولانا،