نویسنده: زینب غزالی
مترجم: رقیه نعمتی-عبدالله پاسلاری
زن مسلمان حق دارد که به خود ببالد و افتخار کند و احساس مباهات غرور و احساس خوشبختی نماید و حق دارد که بر تمام دنیا فخر بفروشد.زیرا او دارای تمدنی است که مدت زمانی طولانی بشریت را به سعادت رسانیده و هر زمان دیگر هم قادر به چنین کاری است. زن مسلمان دارای تمدن ایمان و توجیه است، تمدن ارزشها و باورها. تمدن ارزشهای اخلاقی، زن مسلمان در میان امتی رشد نموده که تاریخی درخشان دارد و گذشته ای ریشه دار و اصیل. تاریخی که صفحاتش یکسره حق و عدالت و انصاف برابریست. تمدنی که در آغوش اسلام بزرگ متولد شد و رشد کرد و به ثمر نشست آنگاه شأن و منزلت بشر را بالا برد و انسانیت را به اوج خود رسانید و دنیا در سایه آن در امن و امان و آرامش و محبت و برادری بسر برد و بشریت در روزگاران متمادی پیشرفت و هماهنگی و همدلی و هم سویی را تجربه نمود که اکنون بیش از هر زمان دیگر بدان نیازمندیم.
آری زن مسلمان در میان امتی رشد نموده که جایگاه حق و عدالت را ارتقاء بخشیده است و به یاری مظلومان برخاسته است و ظالمان را سرجای خود نشانده است و در میان مردم با وجود اختلاف در مذهب و رنگ و زبان و نژاد مساوات برقرار نمود. تمدن اسلامی انسانیت را ارج نهاد ( وَلَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِى ءَادَمَ)(اسرأ/۷۰) ما آدمیزادگان را (با اعطاء عقل، اراده، اختیار نیروی پندار و گفتار و نوشتار، قامت راست، و غیره گرامی داشته ایم و ستم و آزار را حرام نمود. چنانکه در حدیث قدسی آمده است يا عبادي إني حرمت الظلم على نفسى وجعلته بينكم محرما فلا تظالموا «ای بندگانم من ظلم و ستم را بر خود حرام گردانیدم و آن را بر شما نیز حرام کردم پس ظلم نکنید.» (الظلم ظلمات يوم القيامة) ظلم، تاریکیهای روز قیامت است. اسلام جایگاه عقل را که اساس کرامت آدمی است ارتقاء بخشید و بدان اختیار ارزانی نمود و مردم را به تفکر و تدبر دعوت کرد و از تقلیدی که عقل را از میدان خارج می کند نهی فرمود و آزادی عقیده را مجاز فرمود: (لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ قَد تَّبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ )(بقره/۲۵۶) بار و اکراهی در (قبول) دین نیست، چرا که هدایت و کمال از گمراهی و ضلال مشخص شده است. (فَمَن شَاءَ فَلْيُؤْمِن وَمَن شَاءَ فَلْيَكْفُرْ) (کهف/۲۹) هر کس که می خواهد (بدان) ایمان بیاورد و هر کس می خواهد (بدان) کافر شود. (لَكُم دِينُكُمْ وَلِيَ دِينِ) دین خودتان برای خودتان، و آئین خودم برای خودم! هنگامی که اسلام آمدجهان در گمراهی و انحراف بود مردم بر سر متاع دنیا همدیگر را می کشتند در آن زمان در شبه جزیره عرب امتی بیرون آمد که بهترین امت بود به بشریت احترام به حق و بزرگداشت انسان و زشتی ظلم و ستم و دشمنی را آموخت.
این امت به سروری رسید و تنها زمانی که از دین و تمدن اسلامی و مسیر حقیقی خود خارج گشت به ستم و طغیان روی آورد. اسلام زن را در بدترین وضع ممکن یافت چنانکه او را زنده از ترس ننگ اسارت زنده بگور می کردند. وَإِذَا بُشِّرَ أَحَدُهُم بِالْأُنثَى ظَلَّ وَجْهُهُ مُسْوَدًا وَهُوَ کظیم (نحل/۵۸) (دختران را مایه ننگ و سرشکستگی و بدبختی میدانستند) و : هنگامی که به یکی از آنان مژده تولد دختر داده میشد (آن چنان از فرط ناراحتی چهره اش تغییر میکرد که )صورتش سیاه می گردید و مملو از خشم و غضب و غم و اندوه میشد (يَتَوَارَىٰ مِنَ الْقَوْمِ مِن سُوءِ ما بيرَ بِهِ أَيُمْسِكُهُ عَلَى هُونَ أَمْ يَدُسُهُ في التَّرَابِ أَلَا سَاءَ مَا تَحْكُمُونَ)(نحل/۵۹) قوم و قبیله (خود) به خاطر این مژده بدی که به او داده می شد خویشتن را پنهان میکرد (و سرگشته و حیران به خود می گفت:) آیا این ننگ را بر خود بپذیرد و دختر را نگاه دارد و یا او را در زیر خاک زنده بگور سازد؟ هان ! چه قضاوت بدی که میکردند!. وضعیت زن در عربستان اینگونه بود. وضعیت زن در جاهای دیگر هم بهتر از این نبود. در عصر پیامبر اسلام(ص) گروهی از کشیشان در مکانی از اروپا (نزدیک اطریش فعلی) جمع شدند و اعلام کردند که زن همچون اعمال شیطان پلید است و او تنها برای خدمت به مردم آفریده شده و بهشت برایش حرام است. اما اسلام برای این آمد تا هر چیز را در جای درست خویش قرار دهد. زنان همتای مردانند. خداوند در قرآن کریم می فرماید: (فَاسْتَجَابَ هُمْ رَبُّهُمْ أَنِّي لا أُضِيعُ عَمَلَ عَامِلٍ مِّنكُم مِّن ذَكَرٍ أَوْ أُنثَى بَعْضُكُم مِّن بَعْض پس پروردگارشان دعای ایشان را پذیرفت و پاسخشان داد که من عمل هیچ کسی از شما را که به کار پرداخته باشد – خواه زن باشد یا مرد – ضائع نخواهم کرد. پاره ای از شما از پاره دیگر هستید و همگی همنوع و همجنس میباشید! اسلام زن را در جایگاه درست خویش قرار داد تا وظیفه اش را در زندگی انسانی و ساختن تمدن در تاریخ انجام دهد درست همانگونه که مردان این وظیفه را بر عهده دارند و هر یک از زن و مرد وظایف و مسئولیتها و تکالیف ویژه خود را دارد.
تمدن اسلامی نمونه های عالی و کم نظیری از زنان و مردان را ساخت. چه کسی از دانشمندان اندیشمندانی چون ابن الهيثم و خوارزمی و ابن سینا و ابن حیان و … بی اطلاع است و چه کسی از فقیهان و ادبیانی همچون ابوحنیفه و امام مالک و امام شافعی و ابن حنبل، و ابن تیمیه، و ابن قيم، وابن كثير ، وقرطبی و رازی … بی خبر است و چه کسی از دعوتگران مصلحی چون حسن بنا وابن عبد الوهاب، و ابن بادس، و العز بن عبد الوهاب، جمالدین افغانی و محمد عبده … بی اطلاع است؟ و چه کسی از اصحاب گرانقدری همچون نسیبه دختـر كـعـب و أم عطيـه انصاری و ام شریک و خنساء و … بسیاری از زنان پیشتاز و جهادگر بی خبر است؟ تمدن اسلامی ما قلبها و عقلها را در پرتو نور توحید زنده ساخت و انسانیت را تا جایی بالا برد که مورد تکریم و بزرگداشت خداوند قرار گرفت که نگاه دنیا به چنان سعادتی رسید که بیش از آن چنین سعادتی به خود ندیده بود.
هنگامی که مسلمانان از اصول تمدن خود شانه خالی کردند رهبری آنها در اختیار دیگران قرار گرفت به دنبال آن بشریت با وجود پیشرفت فراوان و چشمگیر در علم و سطح زندگی دچار بدبختی و تباهی گردید زیرا تمدن غربی از ارزشهای اخلاقی دور شده و با اصول تمدن به ستیز برخاسته بود و ما اکنون در عصری زندگی می کنیم که بشریت بشدت در رنج و عذاب است. چرا که احساس و وجدان و کرامت و پاکی و… ارزشهای خود را از دست داده است ظلم و ستم همه جا را گرفته و زور و قدرت بر حق چیره گشته و نشانههای طریق هدایت بر روی جهانیان گم گشته است.
ولی با تمام این احوال ما راه صحیح و نیکو را در اختیار داریم ما دارای تمدن و دین هستیم. ما امتی هستیم دارای تاریخ و رسالت امروز ما این است که بسرعت مسئولیت هدایت و نجات بشریت رنج کشیده را که پس از دوره ای طولانی از تباهی به امنیت و ایمان نیازمند است در دست بگیریم و ملت ما همه صلاحیتهای لازم برای این مسئولیت خطیر را دارد. زن مسلمان دارای تمدن و تاریخ است و باید بر خود و امتش اعتماد کند. روحیه مبارزه و حق طلبی و عزم را اراده قوی و استوار را در خود تقویت نماید. تا امت مسلمان بار دیگر زمام بشریت رنج کشیده را در اختیار گیرد و ما بحمدلله برای این امانت شایسته هستیم.
برگرفته ار کتاب: گزیده ای از نامه های زینب غزالی به دختران مسلمان