نویسنده : نوره بنت مسفر سعد القرني
اسبابی که به خودمراقبتی کمک میکنند:
۱- احساس حضور خداوند متعال و نظارت وی از طریق شرح نامهای نیکوی او (العلیم، السمیع، البصیر، الرقیب)
هر کس نامهای خداوند را بشناسد و در معانی درست آنها تامل کند، راه درست ستایش، تمجید و بزرگداشت وی را میداند و نزدیکی و همراهی و احاطة او بر همه چیز را درک میکند.
العلیم (دانا):
خداوند سبحان همان کسی است که علمش به ظاهر و باطن اشیاء، پنهان و آشکار، عالم بالا و پایین، گذشته و حال و آینده احاطه دارد و هیچ چیزی بر او پوشیده نیست. علمش همه چیز را در بر گرفته و عدد تمام مخلوقات را میداند. [۱]
ابن قیّم در این باره میگوید: «خداوند متعال به جهت کمال علمش همه چیز را میداند، او آنچه در پیش روی خلائق و آنچه در پشت سر آنهاست را میداند، هیچ برگی از درخت نمیافتد مگر اینکه خداوند به آن علم دارد، و هیچ ذرهای جز به اذن او حرکت نمیکند. [۲]
خداوند متعال میفرماید: (وَسِعَ رَبِّي كُلَّ شَيْءٍ عِلْمًا أَفَلَا تَتَذَكَّرُونَﱠ) : «علم پروردگار من همه چیز را فرا گرفته، پس آیا متذکر نمیشوید؟» [انعام: ۸۰] همچنین میفرماید: (رَبَّنَا وَسِعْتَ كُلَّ شَيْءٍ رَحْمَةً وَعِلْمًاﱠ ): «ای پروردگار ما! علم و رحمت تو همه چیز را در بر گرفته است.» [غافر: ۷]
او کسی است که علمش همة درونها و وجدانها، همة آنچه پیدا و پنهان است را در برگرفته است؛ میفرماید:رَبَّنَا إِنَّكَ تَعْلَمُ مَا نُخْفِي وَمَا نُعْلِنُ وَمَا يَخْفَى عَلَى اللَّهِ مِنْ شَيْءٍ فِي الْأَرْضِ وَلَا فِي السَّمَاءِ: «ای پروردگار ما، همانا تو آنچه را که پنهان و آشکار میکنیم میدانی و هیچ چیز نه در زمین و نه در آسمان بر خداوند پوشیده نیست.» [ابراهیم: ۳۸] همچنین میفرماید:وَاللَّهُ يَعْلَمُ مَا تُسِرُّونَ وَمَا تُعْلِنُونَ: «خداوند آنچه پنهانی و آشکارا میکنید را میداند.» [نحل: ۱۹]
بنابراین اگر کودک علم خداوند را درک کند و همچنین درک کند که هیچ کدام از کردار و اعمال وی بر او پوشیده نیست، خداوند را ناظر اعمال خویش میداند و سعی میکند هیچ رفتاری مخالف با آنچه خدا به آن امر کرده از او سر نزند. خداوند متعال میفرماید:قُلْ إِنْ تُخْفُوا مَا فِي صُدُورِكُمْ أَوْ تُبْدُوهُ يَعْلَمْهُ اللَّهُ وَيَعْلَمُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ وَاللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ : «بگو اگر آنچه در دلهایتان هست را پنهان یا آشکار کنید خداوند آن را میداند. وی به آنچه در آسمانها و زمین است عالم میباشد و بر هر کاری تواناست.»[آلعمران: ۲۹]
السمیع (شنوا)
او خدایی است که همه صداها را میشنود، صدای مخلوقات برای وی فرقی نمیکند و او را به شک نمیاندازد، شنیدن یک صدا وی را از شنیدن صدای دیگر باز نمیدارد، وی تمامی صداها را با وجود اختلاف در زبانها و نیازها میشنود،[۳] و برای او فرقی نمیکند کلام آشکار باشد یا نهان؛ میفرماید:سَوَاءٌ مِنْكُمْ مَنْ أَسَرَّ الْقَوْلَ وَمَنْ جَهَرَ بِهِ وَمَنْ هُوَ مُسْتَخْفٍ بِاللَّيْلِ وَسَارِبٌ بِالنَّهَارِ: «فرقی نمیکند آن کس از شما که کلامش را پنهان کند یا آن را آشکار گردند، و آن کسی که در شب پنهان باشد یا در روشنی روز پدیدار و آشکار.» [رعد: ۱۰] امام احمد و دیگران از عایشه روایت میکنند که گفته است: «سپاس خدای را که همه چیز را میشنود؛ مجادله [زن مورد اشاره آیه] به نزد پیامبر (ص) آمد و با او سخن میگفت. من نیز در گوشهای از خانه نشسته و سخنان او را نمیشنیدم. آنگاه خداوند این آیه را نازل کرد:قَدْ سَمِعَ اللَّهُ قَوْلَ الَّتِي تُجَادِلُكَ فِي زَوْجِهَا وَتَشْتَكِي إِلَى اللَّهِ وَاللَّهُ يَسْمَعُ تَحَاوُرَكُمَا إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ بَصِيرٌ : «همانا خداوند کلام آن زنی که برای شکوه از همسرش به نزد تو آمده و شکایتش را به خدا میبرد شنید. خداوند کلام شما دو نفر را میشنود، همانا او شنوا و بیناست.» [مجادله: ۱]
درک کودک از اینکه خداوند شنواست، موجب میشود زبانش را نگه دارد و مواظب کلامش باشد و همچنین به یاد خدا و شکرگزاری از او اهتمام داشته باشد و یاد خدا او را به مناجات و استعانت بسیار از درگاه پروردگار دعوت کند. پیامبران الهی در توسل جستن به خدای متعال بسیار از این نام استفاده میکردند. از آن جمله دعای حضرت اسماعیل میباشد:رَبَّنَا تَقَبَّلْ مِنَّا إِنَّكَ أَنْتَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ : «پروردگارا! از ما قبول کن، همانا تو شنوا و دانایی.» [بقره: ۱۲۷] خداوند سبحان بندگان را امر میکند در برابر وسوسههای شیطان به او پناه برند با یادآوری اینکه او شنوای داناست.وَإِمَّا يَنْزَغَنَّكَ مِنَ الشَّيْطَانِ نَزْغٌ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ: «هرگاه وسوسهای از سوی شیطان به تو رسید به خدا پناه ببر؛ همانا او شنوا و داناست.» [ فصلت: ۳۶] [۴]
البصیر (بینا)
او همان خدای بینایی است که مورچة سیاه را در شب تاریک بر روی صخره سخت میبیند در هر دشت و کوهی که باشد … او خدای بینایی است که آنچه در زیر طبقات هفتگانه زمین است را میبیند همانگونه که اشیاء را بر فراز طبقات هفتگانه آسمانها میبیند؛ میفرماید:أَلَمْ يَعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ يَرَى: «آیا انسان نمی داند که خداوند او را میبیند.» [علق: ۱۴]
و میفرماید:وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَمَا تُقَدِّمُوا لِأَنْفُسِكُمْ مِنْ خَيْرٍ تَجِدُوهُ عِنْدَ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ : «نماز را بر پا دارید و زکات را پرداخت کنید. هر عمل خیری از پیش برای خود بفرستید آن را نزد خدا مییابید. همانا خداوند بر آنچه انجام میدهید بیناست.» [بقره: ۱۱۰]
در این آیات مبارک خداوند وعده میدهد که هیچ یک از اعمال خیری که انسانها برای خویش انجام میدهند نزد او ضایع نمیشوند، و اینکه او به آنان بیناست و پاداشی بزرگ به آنان عطا خواهد کرد.
بنابراین هر گاه کودک، خداوند را بیننده و آگاه بر اعمال خویش بداند، این امر او را دعوت کرده تا عبادات پروردگارش را به نحو أحسن انجام دهد، همانگونه که او را به دوری از گناه فرا میخواند. این همان مقام احسان است. رسول اکرم میفرماید: «الإحسانُ أَن تَعبُدَ اللهَ کَأَنَّكَ تَراهُ فإن لَم تَکُن تَراهُ فَإنّهُ یَراكَ: احسان آن است که خدا را چنان عبادت کنی که گویی او را میبینی، و اگر تو او را نبینی او تو را میبیند.» [۵]
الرقیب (مراقب، ناظر)
او خداوند سبحانی است که بر آنچه سینهها در خود نهان میدارند ناظر و آگاه است، برپادارندة تمام نفوس، نگهدارنده مخلوقات است و در بهترین نظام و کاملترین تدابیر به آنها پرداخته است. او ناظر بر تمام دیدنیهاست با دید و بصیرتی که هیچ چیز از وی پنهان نمیماند، و ناظر و شنوای تمام شنیدنیهاست، و این قدرت شنوایی او، همه چیز را در برگرفته است. با علم خود که در برگیرندة تمامی اشیاء است بر همة مخلوقات ناظر است.[۶]خداوند متعال میفرماید:وَكَانَ اللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ رَقِيبًا : «و خداوند بر هر چیزی ناظر و مراقب است.» [احزاب: ۵۲] و میفرماید:إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلَيْكُمْ رَقِيبًا: «همانا خداوند ناظر بر شماست.» [نساء: ۱] ابن کثیر میگوید: «یعنی مراقب تمام اعمال و احوال شماست.» [۷]
پس اگر کودک همراهی خداوند متعال و علم و شنوایی او را – در حالی که بر عرش خود مستقر است- هر جا برود و هر جا که باشد، درک کند و بداند که او مراقب اوست و بر مکنونات نفس وی آگاه است، در نتیجه حیا و شرم در کودک برانگیخته شده و شرم میدارد از اینکه خداوند او را در حال انجام دادن کار ناپسندی ببیند، یا چیز ناپسندی از او بشنود، یا چیزی را در درون خود پنهان کند که موجب خشم خداوند باشد؛ پس حرکات، سکنات، کلام و افکار او منطبق با میزان شرع[۸] باقی میماند؛ در اوامر الهی فرمانبردار است و در برابر نواهی او، اهل اجتناب و پرهیزکاری است، و از حدود الهی تجاوز نمیکند، و تمام اینها حس اجلال و تعظیمی نسبت به وجود خداوند تبارک و تعالی در وجود کودک بر جای میگذارد. این همان چیزی است که پیامبر اکرم ص پسرعموی خود عبدالله بن عباس را به آن توصیه میکند و میفرماید: «يَا غُلَامُ، إِنِّي أُعَلِّمُكَ كَلِمَاتٍ احْفَظْ اللهَ يَحْفَظْكَ احْفَظْ اللهَ تَجِدْهُ تُجَاهَكَ إِذَا سَأَلْتَ فَاسْأَلْ اللهَ وَإِذَا اسْتَعَنْتَ فَاسْتَعِنْ بِاللهِ وَاعْلَمْ أَنَّ الْأُمَّةَ لَوْ اجْتَمَعَتْ عَلَى أَنْ يَنْفَعُوكَ بِشَـيْءٍ لَمْ يَنْفَعُوكَ إِلّا بِشَيْءٍ قَدْ كَتَبَهُ اللهُ لَكَ وَلَوْ اجْتَمَعُوا عَلَى أَنْ يَضُـرُّوكَ بِشَـيْءٍ لَمْ يَضُـرُّوكَ إِلّا بِشَـيْءٍ قَدْ كَتَبَهُ اللهُ عَلَيْكَ رُفِعَتْ الْأَقْلَامُ وَجَفَّتْ الصُّحُفُ: ای جوان، به تو کلماتی میآموزم: [حدود] خدا را نگه دار تا او تو را نگه دارد؛ [حدود] خدا را نگه دار، او را نزد خود مییابی؛ هر گاه خواستهای داشتی از خدا بخواه، و هرگاه کمکی خواستی از خدا کمک بخواه، و بدان که اگر تمام مردم جمع شوند و بخواهند به تو سودی رسانند هرگز نخواهند توانست سودی به تو برسانند مگر آنچه که خدا برای تو مقدر ساخته است؛ و اگر تمام مردم بخواهند به تو ضرری برسانند هرگز نخواهند توانست مگر آنچه خدا برای تو رقم زده باشد؛ قلمها[ی سرنوشت] برداشته شده و [جوهر] نامهها خشک شدهاند.» [۹]
نکته:
ممکن است مربی یا والدین، با پارهای از سؤالات از جانب کودکان خود دربارة خداوند متعال یا چگونگی شنوایی و بینایی او مواجه شوند، یا ممکن است با نقاشیهایی خداوند را معاذالله مشابه انسان قرار داده و برای او چشم و گوش تصور کنند! در این مواقع سزاوار است که مربی موضوع را نادیده نگیرد، بلکه باید برای کودک توضیح دهد که خداوند متعال «هیچ چیزی مثل او نیست و او شنوا و بیناست.» [شوری: ۱۱] و به او بگوید: «خدا مثل ما نیست و هیچ چیزی مثل او نیست، او کسی است که ما، شما و همة خلق را آفریده است … درختان، دریاها، و همه چیز را در این دنیا آفریده، او سرچشمة قدرت است، هر زمان چیزی را اراده کند موجود میگردد، خداوند متفاوت از انسان است، خداوند حرف میزند، میشنود، میبیند اما کلام و بینایی او با ما متفاوت است؛ زیرا که خدا با مخلوقات خود فرق دارد؛ خداوند متعال همه چیز را میشنود و میبیند اما سمع و بصر او مانند سمع و بصر مخلوقین که سر تا پا نقصان و ضعف دارند نیست. [۱۰]
برای مثال: مربی میتواند برای کودک توضیح دهد که حس بینایی که خداوند به ما عطا کرده در دنیا ضعیف است و نمیتوان با آن بیشتر چیزها را دید، برای همین میبینیم که انسان از میکروسکوپها و ذرهبینها استفاده میکند. پس انسانی که از دیدن اشیای خلق شده عاجز است چگونه میتواند خداوند متعال را ببیند؟ چیزهای بسیاری وجود دارند که ما نمیتوانیم آنها را ببینیم اما وجود دارند؛ ما صدا را نمیبینیم با اینکه آن را میشنویم؛ ما هوا را نمیبینیم با اینکه آن را حس میکنیم؛ چشمان ما نیز نمیتوانند خداوند باری تعالی را ببینند اما ان شاء الله در بهشت چشمانی خواهیم داشت که امکان دیدن خداوند متعال را دارند. [۱۱]
۲ – خویشتنداری (مهار خویشتن/خودکنترلی)
محققان «خویشتنداری» را این گونه تعریف میکنند: توانایی انسان در نگه داشتن احساسات، رفتارها و امیال مخصوصا در موقعیتهای تعارضانگیزی که فرد مجبور به موضعگیری در قبال آن موقعیت میشود. این امر برای دستیابی به «پاداشی در آینده» میباشد که در توانایی او در «مدیریت مؤثر آیندهاش[۱۲]» متجلی میشود. پس هر چه توان خویشتنداری (خودکنترلی) بیشتر شود، نیاز کودک به یک نیروی خارج از خود برای کنترل رفتارش کمتر میشود، و به این ترتیب با اتکا به درون خود، مراقب و ناظر رفتارهای خود میگردد. [۱۳]
بنابراین، کودک مهارت خویشتنداری را از سالیان ابتدایی کودکی تمرین میکند. در آن زمان کودک به اطرافیان خود اعتماد کاملی دارد و رابطة وی با مربی (والدین) کودک را بر سازماندهی افکار، رفتارها و احساسات خود در آینده توانا میسازد؛ لذا مربی باید یک اسوة حسنه برای کودک باشد، زیرا که اسوه، تأثیر عمیقتری در رفتار و سلوک دارد؛ پس کودک به، خویشتنداری، بر پا داشتن اوامر الهی و دوری از آنچه خداوند نهی کرده عادت میکند. مهارت خویشتنداری مانند سایر مهارات فقط با عادت کردن، تمرین، ممارست و به تدریج حاصل میشود، و این مهارت با هدایت و تهذیب نفس و مراقبت و تربیت رشد مییابد. آنگاه که قدرت خویشتنداری نزد کودک افزایش یافت، بسیاری از کارهای خوب را انجام میدهد و از بسیاری از امور بد دوری میکند؛ اما اگر این مهارت از کار بیافتد و به کار گرفته نشود، نتیجة آن سقوط آزاد در خواهشهای نفسانی است، آن هم بدون هیچ قدرت بازدارندهای، تا جایی که این خواهشها، صاحب خود را دچار عواقبی میکند که هرگز قدرت تاب آوردن در برابر آنها را ندارد. [۱۴]
در اینجا چند مورد از انواع خویشتنداری (خودکنترلی) که به کودک آموزش داده میشود، بیان میشود:
– آموزش خویشتنداری در آنچه خدا به آن امر کرده است: مانند نماز، روزه، نیکی به والدین.
– آموزش خویشتنداری در آنچه خداوند از آن نهی کرده است: مانند اقوال و افعالی چون «غیبت، سخنچینی، بهتان و …»
– خویشتنداری در داشتن اخلاق نیکو: پایبندی به هر رفتار پسندیدهای که انسان در تعامل با دیگران دارد، مانند راستگویی، امانتداری، احترام، و استمرار و توسعه دادن این صفات و کنار گذاشتن تمام چیزهایی که بر روان انسان اثر منفی میگذارد.[۱۵]
– تلاش برای غلبه بر برخی رفتارهای غریزی همچون غلبه بر خشم، فرو خوردن خشم، پاسخ بدی را با خوبی دادن. [۱۶]
منبع : کتاب: تقویت خودمراقبتی درکودکان درعصر دستگاههای هوشمند/ سایت بینش
[۱]. فقه الاسماء الحسنی، ص ۱۳۴٫
[۲] . شرح اسماء الحسنی از ابن قیم، ص ۷۸ .
[۳] . رجوع شود به فقه الاسماء الحسنی، ص ۱۲۹٫
[۴]. شرح الاسماء الحسنی از ابن قیم، ص ۸۰ .
[۵]. صحیح بخاری، باب ایمان، ص ۵۰٫
[۶]. فقه الاسماء الحسنی ص ۱۵۹٫
[۷] . شرح اسم الله الرقیب، محمد ویلالی، شبکة الالوکة.
[۸] . شرح الاسماء الحسنی از ابن القیم ص ۲۳٫
[۹]. الرقابة الذاتیة فی عمل المحتسب، ص ۴۰ .
[۱۰] . رجوع شود به: أسئلة الأطفال الإیمانیة، ص ۱۱۹ ، ۱۲۷٫
[۱۱] . أسئلة الاطفال الإیمانیة، ص ۱۳۱٫
[۱۲] . تربیة الطفل علی ضبط النفس، احمد خضر ، شبکة الالوکة.
۴٫ رجوع شود به: أبناؤنا فی مرحلة البلوغ، ص ۵۹٫
۱٫ رجوع شود: ضبط النفس فی التربیة الاسلامیة، ص ۳۲٫
[۱۵] . ضبط النفس فی التربیة الاسلامیة ص ۷۴٫
[۱۶] . تفعیل دور الرقابة الذاتیة، یاسر بکار، شبکة الالوکة.
[۱۷] . صحیح مسلم، ۲۶۲۸٫