یکی از روشهایی که مربیان تربیتی در حوزهی رشد و توسعهی فرد به کار میبرند، دور نگهداشتن فرد از محیطهای منفی است.
لازمهی این کار جدا کردن و قرنطینه نمودن فرد است. این نوع نگاه چقدر در تربیت میتواند موثر باشد؟
روش قرنطینه، تاکتیکی معقول است که در متون اسلامی نیز مورد توجه میباشد. اما این روش هرگز به عنوان خط مشی اساسی در تربیت تلقی نشده است.
نشانهها و نمودهای این مصون نگهداشتن را در سنت رسول خدا صلی الله علیه وسلم مییابیم. آنجا که آن حضرت خواندن حتی یک صفحه از تورات را بر عمر (رضی الله عنه) حرام میکند و نیز مسلمانان را به مخالفت با همهی نمودهای زندگی غیرمسلمانان فرا میخواند.
اصطلاح قرنطینهسازی اگر بهدرستی مورد توجه قرار گیرد، باید چون امری محدود و موقت و به منزلهی تدبیری برای تقویت قدرت رویارویی در نظر گرفته شود.
اما مغالطهای که در تربیت حصارگذاری رخ میدهد، تبدیل تاکتیک به استراتژی و تمدید امر موقت به دائم است. رهبانیت ، نمونهای از شیوهی حصاربندی در تربیت است که در آن میکوشند با دور کردن افراد از محیط طبیعی و محصور کردن آنها در محیطی تصنعی ، آنان را سالم و محفوظ نگه دارند.
قرآن به این نکته اشاره دارد که مسیحیان، خود رهبانیت را چون بدعتی در آیین عیسی (علیه السلام) پدید آوردند و چنین نبوده است که این شیوه، حتی در مسیحیت اصالتی داشته باشد.
یکی از مشکلات این نوع تربیت، این است که امکان مقاومت را در فرد از بین میبرد. مقاومت و اصطکاک ، تنها با رویارویی رخ میدهد و رشد میکند.
اشکال ویژهای که در این نوع نگاه تربیتی وجود دارد که در بستر عصر حاضر جلوهگر شده است و آن این است که در زمانهی کنونی این خط مشی، در عمل نیز موفقیتآمیز نیست.
زیرا ما به سمت دورانی پیش میرویم که خود دیوارشکن است و مهار این جریان از کسی بر نمیآید.
در سطح جهان، ما به نحو روز افزونی شاهد ارتباطهای پیچیده و حذف فاصلهها هستیم. رشد حیرتانگیز فناوری ارتباطی در عصر حاضر، تقابل دور و نزدیک را زائل ساخته است. بنابراین ممکن است دانش آموزی در یک شهرستان دور افتاده از طریق شبکهی ارتباطی با دورترین نقاط جهان ارتباط برقرار کند.
مفاهیم دور، نزدیک و اینجا و آنجا تقابلهای درحال زوالاند. از این رو نمیتوان قرنطینهای مستحکم ایجاد کرد و مربی احساس میکند که دانشآموز در اختیار او نیست.
چگونه و از کجا در قرنطینههای ما رسوخ ایجا میشود؟
این ویژگی دوران ارتباطات است که بهشدت در حال گسترش است. اما خواه و ناخواه در معرض آن قرار داریم. ممکن است تربیت قرنطینهای در روزگاری به نحوی مفید باشد، زمانی که بتوانیم در محیط بسته زندگی کنیم و ارتباط ما با نقاط دیگر منقطع یا بسیار ضعیف باشد، تربیت قرنطینهای کارآمد مینماید.
اما هنگامی که ارتباطات گسترش یابد و امواج در حال تصادم قرار گیرند، دیگر این شیوه موفقیتآمیز نخواهد بود، این آب در هاون کوفتن است که کسی به رغم اطلاعیافتن از فضاهای شکنندهی ارتباطی در پی آن باشد که حصار های خود را هر بار پس از فرو شکستن ،دوباره برپا سازد.
منبع: نگاهی دوباره به تربیت اسلامی جلد ۲
نویسنده: دکتر خسرو باقری