تربیت چه چیز نیست؟
مولف: دکتر عبدالکریم کریمی
تلخیص: داوود رحمانی
فصل دوم
تربیت «نصیحت کردن» نیست!
مسلم است که بخش عمده ای از شخصیت کودکان در آن دسته از رفتارهای شکل می گیرد که به صورت «غیر کلامی» پنهان و خاموش ارائه می شود تنها بخش اندکی از اثرگذاری های تربیتی _ آن هم در سطح بسیار ناپایدار و گذرا_ از طریق زبان و در قالب نصیحت و پند و اندرز حاصل می شود.
متداول ترین و رایج ترین تسلط تصور غلط معلمان و مربیان و اولیای خانواده در تربیت این است که انتظار داشته باشند تا هر آنچه را به کودکان می گویند قلبا بپذیرند؛ در حالی که گفتن، تربیت کردن نیست.
درست همانگونه که نوازش کردن کودک تب او را درمان نمی کند، گفتن واقعیت ها به او نیز نه جهل او را درمان می کند و نه مشکلات شخصیتی و رفتاری اش را.
به عنوان مثال در بُعد آموزشی، هنر یک معلم آگاه و با تجربه در این نیست که به طور دائم در پی انتقال و تحمیل اطلاعات داده ها و دانسته های علمی به دانش آموزان باشد (آن هم به صورت کلامی و نصیحت) بلکه هنر اصلی و در عین حال ظریف معلم ایجاد عشق به دانستن، کشف کردن و خلق کردن در یادگیرنده است. معلم یا مربی برای پرورش نیروی تفکر باید محیطی را فراهم سازد تا دانش آموزان خود را به تفکر و تعمق در مسائل بپردازند.
در مورد مشکلات و ناهنجاری های اخلاقی و رفتاری نیز همین حکم صادق است اگر کودکان بنابر اقتضای سن و شرایط خاص تحول روانی، دچار مشکلات رفتاری می گردند قبل از آنکه برای معالجه و تغییر رفتار آنها از طریق کلامی و نصیحت اقدام کنیم بهتر است به روش های عملی موفقیت هایی را فراهم کنیم تا خود به خود مشکل مورد نظر مرتفع گردد. برای مثال اگر دانش آموزی از افسردگی رنج می برد و نسبت به محیط، همسالان و محرک های محیطی بی تفاوت و بی علاقه شده است به جای اینکه از طریق نصیحت او را به زندگی با نشاط و فعال دعوت کنیم باید شرایط را در مدرسه یا خانه فراهم کنیم تا از وجود خویش لذت ببرد و احساس مفید بودن در او ریشه بگیرد و کارهایی که می تواند انجام دهد تشویقش کنیم تا او با احساس موفقیت و پیروزی، تصویری را که از خود دارد تغییر دهد آنگاه خواهیم دید با این عمل و رفتار خود به خود احساس افسردگی و اندوه را از او زدوده ایم بدون اینکه با کلام و نصیحت با او برخورد کرده باشیم.
به عبارت دیگر دانش واقعی یک فرایند اکتشافی و خصوصی است که باید با بینش و دریافت درون فرد همراه شود و نه آنکه توسط دیگران در قالب نصایح و سخنرانی منتقل شود.
گفته اند: «موعظه ای که از گوش بیرون نمی رود، آن است که زبان سخن از آن ساکت و زبان عمل به آن گویا باشد»