بركت در زندگى (۲)
نویسنده : حسن بنداد
اسباب جلب بركت در زندگى
متأسفانه امروزه برخى از مردم از كمبود بركت در زندگى شكايت مى كنند. آه و ناله مى كشند، همواره سراسيمه و پريشان حالند و زبان نا شكرى مى گشايند كه : بدبخت و گرفتاريم ، به چيزى نمى رسيم، از فلق تا شفق براى بهبود اوضاع معيشتى زحمت مى كشيم ولى همچنان در تنگنا به سر مى بريم.
حال ببينيم كه مهمترين عوامل جلب بركت در زندگي كدامند؟
١- ايمان و تقوا :
ايمان امنيت آفرين است. بدين معنا كه انسان مؤمن هم در امنيت درونى به سر مى برد و هم امنيت گستر است و از او جز خير و خوبى به جامعه نمى رسد. ايمان راستين و پيشه كردن تقواى الهى، شاه كليد بركات آسمان و زمين است.{ ولو أن أهل القرى آمنوا واتقوا لفتحنا عليهم بركات من السماء والأرض }
اگر مردمان راه ايمان و تقوا را در پيش بگيرند بركات آسمان بر آنان سرازير مى شود، خيرات زمين بر آنان فراوان گشته، و گره هاى زندگيشان گشوده مى گردد. { ومن يتق الله يجعل له مخرجاً و يرزقه من حيث لا يحتسب }.{ ومن يتق الله يجعل له من أمره يسراً }.
٢- ارتباط تنگاتنگ با كلام خدا
قرآن كتابى است مبارك ، { كتاب أنزلناه إليك مبارك ليدبروا آياته وليتذكر أولوا الألباب} . بركت قرآن در روشنگرى و ارائه بهترين هاست { إن هذا القرآن يهدي للتي هي أقوم } بركت قرآن در شناساندن راه از چاه براى مهتديان پرهيزگار است { الم ذلك الكتاب لا ريب فيه هدى للمتقين} بركت قرآن در شِفابخشى و مهرورزى است { وننزل من القرآن ما هو شفاء و رحمة للمؤمنين }.
از جمله مصاديق مبارك بودن قرآن اين است كه هر كس با پيوند ناگسستنى اخلاص در خدمت به كتاب خدا قدم بردارد ، و در عرصه هاى تعليم ، تلاوت ، حفظ ، تدبر و تطبيق مقاصد آن در جامعه همت بگمارد؛ كل زندگيش رنگ و بوى قرآنى خواهد گرفت ، و بركات و توفيقات ويژه رب العالمين شامل حال او خواهد شد.
از سوى ديگر اعراض از تعاليم كتاب آسمانى و رويگردانى از آموزه هاى قرآنى ، جز بى بركتى ، گمراهى در دنيا و شقاوتمندى در آخرت چيزى در پى نخواهد داشت. { فمن اتبع هداى فلا يضل ولا يشقى و من أعرض عن ذكرى فإن له معيشة ضنكاً ونحشره يوم القيامة أعمى}.
٣- دعا و نيايش به درگاه الله
دعا سلاح برنده مؤمنان و خدا جويان است .
طبق رهنمود پيامبر (ص) دعا عين عبادت است، و هر دعاى خيرى كه انسان مى كند حتماً به اجابت مى رسد و از سه حالت خارج نيست : يا عين آن خواسته در دنيا بر آورده مى شود، يا اينكه مشابه آن از بلاياى دنيوى دفع مى گردد و يا اينكه ذخيره و اندوخته آخرت انسان مى شود.
٤- صداقت در كار و كاسبى
رسول أكرم (ص) مى فرمايند: البيعان بالخيار ما لم يتفرقا، فإن صدقا وبيَّنا بُورك لهما في بيعهما، وإن كتما و كذبا مُحِقت بركت بيعهما. (٨)
بنابراين راستگويى و صداقت پيشگى ، راه رسيدن به بركت و توسعه در زندگى است . و آنچه بر دروغ ، تزوير و حقه بازى بِنَا نهاده شود سخت سُست بنياد است و در نهايت فرو خواهد ريخت گرچه چند صباحى پر هياهو جلوه گرى كند.
٥- نيكى به ارحام
رسول أكرم (ص) مى فرمايند: مَنْ أحبَّ ان يُبسط له في رزقه أو يُنسأ له في أثره فليصل رحمه.(٩) يعنى هركس دوست دارد در روزيش وسعت ايجاد شود و يا عمرش طولانى و پر خير و بركت گردد صله رحم به جاى آورد و در حق خويشاوندان خويش نيكى كند.
آرى، اگر با دقت به زندگى افرادِ نيكوكار در حق خويشاوندان بنگريم ، خواهيم يافت كه چه قدر خداوند به بركت اين نيكى ها دروازهاى رزق و روزى آسمان و زمين را بر آنان گشوده و آنان را مورد لطف و محبت ويژه اش قرار داده است .
بدون شك در رأس أرحام ، پدران و مادران هستند . در حوزه ديندارى هيچ گونه بهانه و توجيهى براى قطع رابطه با والدين را نمى توان يافت حتی اگر آن دو مسلمان نباشند. لذا نبايد احساساتشان را جريحه دار كرد . نبايد طورى با آنان رفتار كرد كه احساس بكنند ديگر عضوى اضافى بوده و به قول معروف محلى از اعراب ندارند.
اوج ادب و احترام به والدين را بايستى از كلام خدا ياد بگيريم . { و قضى ربك الاّ تعبدوا إلاّ إياه وبالوالدين احساناً إما يبلغنَّ عندك الكبر أحدهما أو كلاهما فلا تقل لهما أف و لا تنهرهما وقل لهما قولاً كريماً واخفض لهما جناح الذل من الرحمة و قل رب ارحمهما كما ربياني صغيراً }.
٦- انفاق در راه خدا
هرگز مال و ثروت آدمى با بذل و بخشش در راه خدا كم نمى شود بلكه افزون مى يابد. زيرا خداوند كريم ضمانت چنين كارى را داده است. { وما انفقتم من شيء فهو يخلفه وهو خير الرازقين }. و پيامبر خدا (ص) مى فرمايند: ما نقصتْ صدقةٌ من مالٍ (١٠) بنابراين خيرات و صدقات جبران دارايى است نه نقصان آن .
صد سال ره مسجد و ميخانه بگيرى
عمرت به هدر رفته اگر دست نگيرى
بشنو از پير خرابات تو اين پند
هر دست كه دادى به همان دست بگيرى
شيخ بهايى
٧- شكر خدا
الطاف و نعمتهايى كه خداوند به ما انسانها ارزانى داشته غير قابل حصر و شمارش است .{ و إن تعدوا نعمة الله لا تحصوها، ان الإنسان لَظَلُوم كفارٌ }
به قول سعدى -عليه الرحمه-
از دست و زبان كه بر آيد
كَز عهده ى شكرش به در آيد
امّا متأسفانه برخى از مردم همواره دَم از نا شكرى مى زنند، زبان شاكرى ندارند. گويا آن همه الطاف و داده هاى الهى را ناديده مى گيرند، و نهايتاً زندگيشان بى بركت مى شود. چرا كه ( لئن شكرتم لأزيدنكم و لئن كفرتم إن عذابي لشديد )
شكر نعمت نعمتت افزون كند
كفر نعمت از كفت بيرون كند
_____________________________________________
منابع
(٨) روايت بخارى و مسلم
(٩) روايت بخارى و مسلم
(١٠) روايت امام مسلم