نویسنده: دکتر طارق سویدان
ترجمه : علی رشیدی
مثلث عقبماندگی
میخواهم به یک معادله اشاره کنم که بعضی این معادله را مثلث عقبماندگی مینامند. می گویند: جهل (عقبماندگی فرهنگی) بعلاوه فقر (عقبماندگی اقتصادی) بعلاوه بیماری (عقبماندگی بشری) میشود مثلث عقبماندگی.
امت اسلامی در ابتدای قرن بیستم شدیداً به این مثلث مبتلا بود اما اکنون رفته رفته سعی میکند خود را از این مثلث عقبماندگی نجات دهد. رهایی از این مثلث آغاز شده اما باید به آن سرعت بیشتری داد.
پیشرفت چیست؟
بعد از تأمل زیاد به این نتیجه رسیدم که سرآغاز پیشرفت از فکر بعلاوه رهبری خواهد بود. فکری آزاد و سالم و رهبرانی که از فهم و درک برخوردار باشند میتوانند طلایه داران پیشرفت باشند. جمع این دو میتوانند عقبماندگی را رفع، رفتارها را متعادل و بهره وری را بالا ببرند. پس به زبان ساده میتوان گفت اساس حل مسأله، متفکران و رهبران هستند.
بعضی می گویند: شما چوپانان و بیابان نشینان نخواهید توانست امتها را رهبری کنید. از چوپانی و بیابان گردی که بگذریم؛ ببینید در قرون وسطا ما بودیم که دنیا را رهبری میکردیم یا اروپا؟ یکبار از کسی که اتفاقاً عرب و مسلمان هم بود شنیدم که میگفت: مشکل عقبماندگی عربها و مسلمانان و اینکه آنها دائم با هم درگیر هستند و اختلاف دارند ژنتیکی است و به ژنها آنها ربط دارد. من این حرف را قبول ندارم. زمانی ما امتها را رهبری میکردیم. آیا ژن آنها فرق میکرد؟ مگر ما نوادگان و نسلهای آن بزرگان نیستیم که دنیا را رهبری کردند؟ صرفنظر از عرب و عجم بودن آن بزرگان، آنچه آنها رقم زدند و در تاریخ به یادگار گذاشتند به فکر اصیل اسلامی آنان بازمی گردد.
دو مبنای مهم در پیشرفت و توسعه
بسیار مهم است که ما بین دشمنی و کشمکش تاریخی با غرب و استفاده از راز و رمزهای پیشرفت آنان تفاوت قائل باشیم. باید پیشرفت و توسعهٔ آنان را به دقت و از درون مورد کنکاش و بررسی قرار دهیم. در این ارتباط معتقدم باید حتی ما رمز و رازهای پیشرفت اسرائیل را هم عمیقاً مورد بررسی قرار دهیم، اینکه علت پیشرفت و سیطره آنها بر دنیا چیست؟ اینکه بگوییم علت فقط حمایت آمریکاست، کاملاً اشتباه است. حمایت آمریکا تنها بخشی از علت این پیشرفت است.
در این ارتباط، باید گفت که، نیل به پیشرفت و توسعه مسئولیت آحاد جامعهٔ اسلامی است. پیشرفت و توسعه تنها وظیفه حاکمان و علما نیست. هر کسی به خودش رجوع کند. آیا شما مرد و زن مخاطب این پیام، مترقی و توسعه یافته هستی؟ آیا شمای دانشجو یا دانش آموز یا طلبه، توسعه یافته و رشدیافته شدهای یا اهل غل و غش و تقلب و پیچاندن هستی؟ آیا جزء آنهایی هستی که دنبال علم سطحی هستند و دائم از استاد میپرسند که این بحث در امتحان میآید یا نه؟ اگر اینگونه باشی پس تو علم را به خاطر امتحان فرا میگیری نه به خاطر خود علم، که این خود نوعی از عقبماندگی است. پس تنها از حاکمان و دیگران انتقاد نکن. هر کس باید اول از خود شروع کند تا پیشرفت و توسعه به همه جای امت سرایت کند.
تعریف تغییر
تغییر فرهنگی موضوع مهمی است. تغییر چیست؟ تغییر عبارت است از: پروسهٔ انتقال از یک واقعیت نامطلوب به یک چشم انداز مطلوب و مورد نظر. برای عملیاتی شدن این پروسه باید نسبت به چهار چیز آگاهی داشته باشیم. البته این معادله و طرح ساده نیاز به تفصیل و توضیح بیشتری دارد… این چهار چیز عبارتند از:
۱- آگاهی از واقعیت موجود
۲- آگاهی از چشم اندازی که به دنبال دستیابی به آن هستیم
۳- آگاهی از نقشه راه و طرحی که قرار است این پروسه را اجرایی کند
۴- و در آخر آگاهی نسبت به موانع مسیر
پارهای از طرحها و پروژههای مرتبط با تغییر
پارهای از پروژهها، طرحها و مؤسساتی که معتقدم برای دستیابی به تغییر باید وجود داشته باشند:
۱- مؤسسات فکری
معتقدم اولین و مهمترین کار این مؤسسات فکری باید ارائهٔ طرحهایی برای تطبیق شریعت باشد. طرحی که با عصر ما همخوانی داشته باشد. اینکه امروزه چگونه میتوانیم شریعت را اجرا و پیاده سازی کنیم. شکی نیست تلاشهایی پراکنده در این زمینه صورت گرفته اما در حال حاضر طرح خوبی از اجرای کامل شریعت در دست نیست.
۲- مراکز و مؤسسات آمادهسازی رهبران و مدیران
مؤسساتی که رهبران و مدیرانی در سطح عمومی و تخصصی را پرورش دهد تا تغییر و نهضت آینده را رهبری و مدیریت کنند.
۳- ایجاد تغییرات ریشهای در مؤسسات رسانهای
مؤسساتی که مروج ارزشها و فرهنگهای ما باشند و در سطح بالایی از کیفیت هم در داخل و هم در سطح دنیا باشند.
۴- آزادیهای سیاسی
بدون آزادیهای سیاسی، هیچگونه تحول و تغییری رخ نخواهد داد.
۵- تحول آموزشی
بدون تحول اساسی و پایهای در آموزش، هیچگونه تحول و تغییری رخ نخواهد داد.
۶- تحول اقتصادی
همهٔ موارد فوق الذکر نیاز به تأمین مال دارد. معروف است که می گویند: مال شاهرگ حیاتی دعوتهاست. پس باید در اقتصاد و روشهای تأمین مال تجدیدنظر کرد و در این ارتباط به طور ویژه باید بر روی قضیه وقف بیشتر کار کرد چون این وقف بود که توانست تمدن اسلامی را بسازد.
کلام آخر
پیشرفت یعنی اینکه ما در همهٔ اعمال و رفتارمان همراه با محمد صلی الله علیه و سلم باشیم. میبینیم که ایشان مترقیتر و توسعه یافته تر از هم عصران خود بودند، ما هم اگر به او اقتدا کنیم، پیشرفتهتر و مترقیتر از مردمان زمان خودمان خواهیم شد.
و پیشرفت حقیقی این است: (وَالسَّابِقُونَ السَّابِقُونَ * أُوْلَئِک الْمُقَرَّبُونَ) (و پیشتازانِ پیشگام* آنان، مقرّبان (درگاه یزدان) هستند) اینکه انسان روز قیامت از دیگران سبقت بگیرد.