نویسنده : نوره بنت مسفر سعد القرنی
عوامل بازدارنده خودمراقبتی در استفاده از دستگاههای هوشمند:
۱- سهولت دسترسی به موارد ممنوع بدون هیچ بازدارندهای
فشردن تنها یک دکمه با انگشت کودکی کوچک، بدون هیچ زحمتی او را به پایگاههای اینترنتی ممنوع و غیرمناسبی میرساند که متناسب با سن او نیز نیستند و یا پایگاههایی که حاوی مطالب و محتوای مغایر با آداب بوده و گاهی در آن تصاویر مستهجن نیز موجود است که فحشا و رذایل اخلاقی را اشاعه میدهد؛ در نتیجه رفتارهایی از کودک سر میزند که از منظر دین و اجتماع به طور کلی غیر قابل قبول است؛ این نوع رفتارها ممکن است کاملاً دور از چشم پدر و مادر و در بیخبری آنان رخ دهد.
۲ – جذابیت سمعی و بصری فناوری برای کودک
تکنولوژی و فناوری برای کودک، دنیایی جذاب است. تکنولوژی هم گوش و هم چشم را مخاطب قرار میدهد و دنیایی است پر از طرحهای زیبا، هیجانانگیز و گیرا که در آن تصاویر با متون در هم آمیختهاند، و امکان تعامل و صداگذاری در آن فراهم شده است. همچنین اسباب سرگرمکننده و قابلیتهایی خارقالعاده را در خود دارد که بدون هیچ زحمتی قابل دسترسی هستند و هیچ یک از اینها در عالم حقیقی کودکی برای وی فراهم نیست.
۳ – وابستگی و اعتیاد به رسانههای اجتماعی
منظور از اعتیاد، استفاده بیمارگونه از رسانههای اجتماعی است. این امر موجب میشود کودک حیات اجتماعی خود را ترک و ساعات طولانی در این شبکهها و رسانهها پرسه بزند، تا جایی که میبینیم قادر به ترک آن نیست با اینکه اموری مهم و ضروری را بدون هیچ دستاوردی ترک نموده که در نتیجه مسبب مشکلات سلامتی و روانی و اجتماعی برای وی میشود، از آن جمله: چاقی، ضعیف شدن چشمها، اختلالات خواب، پریشانی، عدم توانایی تمرکز کردن، افت تحصیلی، کنارهگیری کودک از خانواده به طور خاص و از جامعه به طور عام، کسل شدن، اختلالات روانی، استرس، افسردگی و دیگر مشکلات.
برخی از راههای غلبه بر عوامل بازدارنده خودمراقبتی:
۱- توضیح مربی از احکام حلال و حرام
توضیح احکام باید چنان باشد که در قرآن کریم و سنت نبوی ص آمده است؛ همراه با این امر، باید مربی تلاش خاصی داشته باشد بر استوار کردن این حقیقت در ذهن کودک، که منبع این احکام، شریعت پاک الهی است و هر حکم دیگری از هر منبعی دیگر، قابل اعتبار نیست. بنابراین حکم تنها از آنِ خداست، و اوست که به منفعت انسان آگاه است و صلاح وی را میداند. علاوه بر توضیح این احکام، باید کودک را از اماکنی که گناه در آن به وقوع میپیوندد دور کرد؛ خداوند متعال میفرماید:فَلَا تَقْعُدُوا مَعَهُمْ حَتَّى يَخُوضُوا فِي حَدِيثٍ غَيْرِهِ » [نساء: ۱۴۰] همچنین دوری گزیدن از اماکن فتنهانگیز چنانکه در حدیث کسی که صد نفر را کشته بود، آمده است: « … به سمت فلان سرزمین برو؛ در آن جا مردمانی هستند که خدا را میپرستند، تو نیز با آنان خدا را پرستش کن و به سرزمین خود بازنگرد، چرا که بد سرزمینی است.» [۱]
یکی از مادران میگفت: «از بهترین راههای تقویت خودمراقبتی در فرزندانم ربط دادن کارهایشان به نظارت الهی است، نه به نظارت سرپرستشان، در کنار آن، در هر عملی که مخالف دین میباشد به هنگام نهی از آن، حکم شرعی آن را بیان میکنم؛ همچنین عواقب شرعی، ارزشی و اخلاقی آن را توضیح میدهم تا آگاهی و امتناع از کار خطا در وجودشان با دلیل باشد، نه همچون دیگر نواهی مرتبط با مصالح دنیوی از جانب پدر و مادر که دلیل روشنی ندارد. بنابراین فرزندان من در خود یک دستاورد علمی میبینند که موجب میشود در حین نهی کردن دیگران از کاری، احساس سربلندی کنند، زیرا که نصایح آنان با دلیل و بیان علت میباشد. این راه (نصیحت همراه با علم و دانش) بعد از خداوند یکی از وسایل قوی و مهم در تقویت خودمراقبتی میباشد.
۲ – پرورش روانی کودک و برآوردن نیازهای وی
پرورش روانی کودک عبارت است از آمادهسازی روانی و عاطفی او برای ماموریتی که در زندگی بر دوش اوست؛ همچنین رشد دادن ویژگیهای خوب و صفات مثبت در وجود او و حفظ ویژگیهای فطری و مراقبت و پرورش دادن آنها؛ همچنین تشکیل رویکردهای روحی- روانی وی دربارة زندگی، هستی و انسان. این رویکردها همان چیزی است که ملاکهای تشخیص حق از باطل، درست از نادرست و مقبول از مردود در وجود کودک شکل میدهد. تربیت روحی و روانی همچنین باعث میشود رشد غریزهها و کنترل آنها در چارچوب قواعد اسلام، آن هم بدون سرکوب و یا آزادی مطلق محقق گردد.
تربیت روانی بر پایه توجه به نیازهای بشری استوار میباشد. نیازهایی که از مهمترین انگیزههای رفتاری در زندگی کودک به شمار میآید؛ این نیازها در راستای محقق شدن فرآیند پرورش اجتماعی،و سازگاری برای تحقق شخصیتی سالم و بدون اختلال عمل میکنند و میتوان این گونه آنها را جمعبندی کرد: نیاز به آرامش، نیاز به عشق متقابل، نیاز به تحسین دیگران از وی، نیاز به آزادی، نیاز به به رسمیت شناخته شدن او توسط دیگران، نیاز به موفقیت، نیاز به نیرویی ضابطهمند که دایرة آزادی را برای وی مشخص کند. [۲]
۳ – وضع ضابطهها و قاعدهها در درون خانواده
تقویت خودمراقبتی بدون وضع قواعد و ضوابط برای استفاده از دستگاههای هوشمند، بسیار شبیه است به کسی که شنا کردن را به فرزندش میآموزد و سپس او را در حال شنا، بدون مراقبت و پیگیری رها میکند؛ میتوان تصور کرد چه اتفاقی برای کودک خواهد افتاد!
قواعد و ضوابط، یک نظام و یک برنامة روزانه را به همه ارائه میدهد و مشخص میکند که چه کاری شایسته است و از چه کاری باید اجتناب ورزید. هر چقدر قانون بیشتر مورد توافق مربی و کودک باشد، اثربخشی بیشتری در عمل خواهد داشت، و آنچه در اینجا مهم است این است که برای استفاده از سیستمهای الکترونیک چه در داخل خانه چه در بیرون، باید ضوابطی برقرار شود، و باید نسبت به مربی مطمئن شد که قادر به اجرای آن ضوابط میباشد و تسلط وی بر اوضاع در چارچوب مدیریت و نظمبخشی باشد، نه در چارچوب اِعمال قدرت و زور، همچنین باید به دور از خشونت، سختگیری و فریاد زدن باشد.
مراحل وضع قواعد و ضوابط:
– یک گردهمایی خانوادگی در فضایی گرم و صمیمی برقرار شود و سپس مربی محبت و نگرانی خود نسبت به کودک را به او یادآور شود، و نکات منفی و مشکلاتی را که در نتیجة استفاده از ابزار الکترونیک و اعتیاد به آنها برای کودک یا خود مربی اتفاق میافتد، به او گوشزد کند، سپس راهحلی از وی بخواهد تا اینکه سرانجام هر دو به قواعد و قوانینی برای استفاده از این ابزار دست پیدا کنند، بعد از آن مربی از کودک میخواهد عواقب مخالفت با این قواعد را به خاطر آورد و این تنبیهات باید متناسب با اندازه خطای مرتکب شده باشند و مربی در اجرای آنها کاملاً پایبند و دوراندیش باشد (این در حالی است که سن کودک بیش از هشت سال باشد، اگر کوچکتر از این باشد مربی باید ابتدا قاعده را وضع و سپس آن را برای کودک توضیح داده و علت چنین قانونی را برای او روشن کند.)
– از دل هر قاعدهای رفتاری مطلوب مشخص گردد برای مثال: (ممنوع بودن همراه داشتن ابزار الکترونیکی در داخل اتاق خواب) از منظر رفتاری این بدان معناست که (وسیلهات را در مکان مشخص شده بگذار و سپس وارد اتاق خوابت شو تا این گونه از خوابی شیرین بهرهمند شوی.)
– علت هر قاعدهای توضیح داده شود تا کودک این گونه برداشت نکند که مربی میخواهد فقط قدرت و سلطة خود را از راه تحمیل این قوانین به اجرا گذارد.
– توجه به سن و رشد هر یک از اعضای خانواده واقعاً مهم است؛ آنچه در مورد کودکی ۵ ساله اجرا میشود، در مورد کودک دوازده ساله اجرا نمیشود، مثلاً: (کودک ۵ ساله اجازه دارد یک ساعت در روز تلویزیون ببیند اما اجازه ندارد از ابزار هوشمند استفاده کند، در حالی که کودک دوازده ساله اجازه دارد یک ساعت در روز از ابزار هوشمند استفاده کند.)
– قواعد بهصورت واضح و مشخص نوشته شوند و در چند جای خانه و در اتاق همة اعضا توضیح داده شوند و مهر یا امضای مربی و کودک پای آن خورده باشد.
– دورهمی خانوادگی هر از چند گاهی برای یادآوری و تشویق اعضا نسبت به انجام قواعد برگزار شود.
– همه باید بدون استثناء خواهان عملی کردن این قواعد باشند.
– مربی باید خود نیز به رعایت قواعد پایبند باشد و در به کارگیری و اجرای تنبیه و مجازات کسانی که از رعایت قوانین سرپیچی میکنند، بکوشد.
تجربة یکی از دوستانم با نام آمنة مصلوف: فرزندان به شخصیتهایی پایبند و قواعدی اساسی اما بدون سختگیری نیاز دارند. رعایت این قواعد و قوانین بر تمام اعضای خانواده واجب است. قواعد مذکور فرزندان را با ثباتتر و منضبطتر میگرداند و حقوق آنان را محفوظ میدارد علاوه بر اینکه حقوق والدین به راحتی و با احترام حفظ میشود. این چیزی است که بنده الحمدلله با وضع قوانین واقعا به آن دست یافتم، پس از آنکه برای آنان (اعضای خانواده) هدف از این قوانین و دستاورهایی را که همگی به طور یکسان، کسب خواهیم کرد، روشن نمودم. به این ترتیب که در ابتدا وقتی دختر بزرگم شش ساله بود، داشتن یک ابزار هوشمند شخصی برای هر یک از اعضا ممنوع شد و آنها بر حسب مرحلة سنی خود میتوانستند از ابزار من استفاده کنند تا به این شکل همه تابع من باشند. در مقابل به صورت ماهانه مبلغی برای هر یک از اعضا در نظر گرفته شد تا کتابها یا بازیهای مناسب خود را خریداری کند. الحمدلله همه احساس قدرشناسی میکردند و کسی خود را محروم نمیدانست. درست است که در ابتدا اجرای این برنامه به خصوص رعایت انضباط بسیار سخت بود، اما دوراندیشی و اجرای قواعد با جدیت و عدم سهلانگاری در تنبیهات ناشی از قانونشکنی، موجب شد همه چیز به روال مطلوب باشد و بدین ترتیب بسیاری از درگیریها بین فرزندان این گونه شکسته شد، اما بعد از اینکه دخترم به سن نوجوانی رسید اوضاع کمی فرق کرد. او از بعضی قوانین گله داشت؛ زیرا او بزرگ شده بود و قوانین آزادی را از وی سلب میکرد، اما من به لطف خدا با گفتوگو بر این مشکل غلبه کردم؛ بدین صورت که برای وی توضیح دادم همان طور که حقوق و تکالیفی دارد، در قبال دیگران نیز مسوولیتهایی دارد که باید به آنها احترام بگذارد و عمل کند؛ سپس در حالی که ۱۵ ساله شده بود، دوستانی را که بر وی تاثیرگذار بودند پیدا کردم، به او یک دستگاه هوشمند مختص خودش دادم. بسیاری از کارهایش را با من در میان میگذاشت، حتی برادران کوچکش را راهنمایی و آنها را به احترام گذاشتن به قوانین تشویق میکرد.
باید به این نکته مهم اشاره کنیم که این قوانین نباید مستبدانه باشند، و اینکه باید قوانین ثابتی باشند، متغیر و تابع احساسات نباشد تا فرزندان به صحت آنها ایمان بیاورند؛ بدینصورت اعضای خانواده با همدیگر دارای تفاهم و ارتباط بیشتر میگردند و در مهیا ساختن نسلی مسؤولیتپذیر، جدی و منضبط سهیم میشوند.
مثالهایی از قواعد لازم الاجرا هنگام استفاده از ابزار الکترونیکی:
– کودک اجازه ندارد هر گونه اطلاعات شخصی مانند نام، آدرس و شماره تلفن به دیگری بدهد؛ زیرا او نمیداند این اطلاعات چگونه و در چه موردی به کار گرفته میشوند.
– کودک اجازه ندارد به افراد ناشناس و بیگانه پاسخ دهد، و در صورت رخ دادن این اتفاق موضوع را به مربی ابلاغ میکند.
– در ایام مدرسه، کودک اجازه ندارد از وسایل ارتباطی استفاده کند، اما در ایام تعطیلات میتواند بین دو تا سه ساعت فقط در روز از این وسایل استفاده کند.
– لزوم حفظ کردن یک مطلب مفید در طول روز، و همچنین لزوم مطالعه و تحقیق و پرداختن به یک سرگرمی که کودک آن را دوست دارد.
– بهتر است کودکان پست الکترونیک (ایمیل) مستقل نداشته باشند و از ایمیل والدین استفاده کنند.
[۱] . صحیح مسلم، ۱۳/۳۳۸٫
[۲] . الحاجات النفسیة للطفل، ص ۸٫