نویسنده: دکتر صلاح عبدالفتاح خالدی
بر قاری قرآن واجب است که تلاوت و فهم و تدبر در قرآناش را نیکو گـردانـد، و آگاهیاش نسبت به تفسیر آنهم به شیوهای مختصر و آسان که متضمن هدف و مقصود قرآن باشد را بهبود بخشد، در ضمن این را نیز دریابد که چگونه با قرآن تعامل نموده و از او یاد گرفته و با او زندگی کند…
لذا بر قاری واجب است که در حین تلاوت روش مشخصی را دنبال کند که دارای گامهای روشن و تدریجی، و مراحلی پی در پی باشد. حال به این گامها و مراحل اشاره میکنیم و از خداوند طلب یاری و توفیق مینماییم.
۱- توجه به آداب تلاوت – که پیشتر مهمترین شان را در این کتاب ارائه دادیـم – و مراعات و پایبندی و اجرای این آداب، تا ورود بـه عـالـم قـرآن، و زندگی در آن فضا، و آماده سازی مفاهیم و حقایق آن، و ارائهی نشانهها و نکتههای آن، و درک سایهها و الهامهایش به خوبی صورت پذیرد… کسی که پایبند این آداب نباشد چگونه از قرآن آگاهی مییابد؟
۲- تلاوت یک سوره یا جزء یا مقطعی از قرآن به آرامی و خشوع و اندیشیدن، همچنین به شیوهی پی درپی و کند و همراه با اثر پذیرفتن… و نباید هدف قاری رسیدن به پایان سوره یا جزء باشد، و نباید که مقصودش تعداد صفحهی خوانده و تعداد آیهی تلاوت کرده، و تعداد حسنات جمع کرده باشد، و اصلا نباید به این چیزها فکر کند، زیرا این اندیشهها تبدیل به حجابی میان او و تدبر میشوند، و پردهایی ضخیم ایجاد میکنند که او را از دسترسی به انوار قرآن و نکتههای آن باز میدارند.
۳- مکث کردن در برابر آیهای که خوانده میشود، درنگی همراه با تأنی، جستجوگرانه و پی درپی، تا به واسطهی منّتی که خداوند بر او مینهد مطالبی از گنجینهها و علوم و معارف و مفاهیم آن را بیرون بکشد… و این که فقط با چشم آن را نخواند، و یا فقط با گوش آن را نشنود، بلکه با تمام وجودش آن را بخواند و با همهی احساس و حواسش آن را بشنود و با تمام وجود انسانیاش با آن زندگی کند و از آن متاثر و منفعل شود، و همهی دریچههای زندگیش را به روی آن بگشاید.
بر قاری واجب است که آیه را به دقت بررسی کند، و تلاوتش را بارها و بارها تکرار کند و خسته و دل زده نشود، حتی اگر مکث و درنگش در برابر آیه دقایق یا ساعاتی طول بکشد، و حتی اگر دهها بار آن را تکرار کند… بسیاری از علمای قرآن مدتهای طولانی در برابر یک آیه مکث کردهاند، و همهی شبشان را با همین آیه به پا داشتهاند و فقط به هنگام سپیدهی صبح به تلاوت و تکرار آن پایان دادهاند.
۴- نگاهی دقیق و تحلیلی به نحوه بیان آیه: ساخت و اسلوب و معنای آن، همچنین سبب نزول، کلمات غريب و إعراب آن، و توجه به مفاهیم و رهنمونها و سایههای آن… بدین ترتیب که فقط زمانی به آیهی بعدی برود که با قسمتهایی از همهی اینها آشنا شده و به تفسیر و فهم آیه مطلع گشته است.
۵- توجه به بعد واقعی و عملی آیه، تناسب آن با واقعیت و راه کارهایش برای آن، به شیوهای که آیه را خاستگاهی برای واقعیت قرار داده تا زندگی و واقعیتهای آن را معالجه کرده، و آن را تبدیل به میزانی کند که پیرامون و آنچه را بدان احاطه دارد را با آن بسنجد، و آن را تبدیل به نوری کند که راهش را روشن میکند. اگر این مطلب را به خوبی دریافته و مزهی آن را بچشد و اینها را از آیه استخراج کند بیشک بر گنج و توشهای عظیم از قرآن دست یافته که پایان ناپذیر است…
۶- بازگشت به فهم گذشتگان – به خصوص صحابهی گرامی – در مورد آیه، و نحوهی اندیشیدن و زندگی آنان با آن، و آگاهی یافتن از نحوهی پذیرش و تعاملشان با آن، و درنظر گرفتن احوال و شرایط و ظروف و نیازمندیهایی را که معالجه نموده و خردمندانه با آن برخورد کردهاند، و تأمل و اندیشیدن در آنچه از ایشان درخصوص فهم و تفسیر آن آيه بيان گردیده است.
۷- آگاهی از آراء بعضی از مفسرین در مورد آیه، و انتخاب تفاسیر ارزندهی علمی، که دارای اعتبار و ابتکار و روش و سند و مدرکاند… و این بدان خاطر است تا آنچه را از آیه فهمیده، و احکام و مفاهیم و تصورات و اشاراتی را که استخراج نموده، تهذیب و تنظیم کرده، در نتیجه از تعارض با اصول علمیای که علمای قرآن تعیین کردهاند بدور ماند.
اگر شایستهی ما باشد که تفاسیری را سفارش کنیم که با آن تعامل داشته و از آن بهره ببرد، در ابتدا باید نسبت به کتاب مختصری آگاهی پیدا کرد که مطالب بسیاری از آنچه از آیات خواسته میشود را ارائه میدهد و این کتاب همان تفسیر «فی ظلال القرآن»[۱] اثر شهید سید قطب است (که چنین خصوصیتی را داراست)… سپس آگاهی یافتن از تفسیری از تفاسیر قدیمی که دربر دارندهی معانی کلمات و نحوهی بیان و ترکیب آن و اعراب و سبب نزول و احکام آیات است – تفاوت میان تفاسیر برحسب دوره و دانش و مکتب فکری هر مفسر است – میتواند یکی از این تفاسیر را برگزیند: تفسير القرآن العظيم، تألیف ابن کثیر، يـا الجـامع لأحكام القرآن تأليف قرطبی، یا فتح القدير تألیف شوکانی، یا رغـائب القـرآن تأليـف قـمى نیشابوری… یا هر تفسیر ارزندهی دیگری.[۲]
[۱] این اثر گرانقدر توسط دکتر مصطفی خرم دل به فارسی ترجمه شده و تا کنون توسط نشر احسان سه بار تجدید چاپ شده است. (م)
[۲] متأسفانه هیچ کدام از این تفاسیر به طور مستقل به فارسی ترجمه نشدهاند امـا تفسیر انـوار القرآن تأليف عبدالرؤف مخلص گزیدهای از دو تفسیر از تفاسیری که مؤلف بدان اشاره نموده را در بر دارد. (م)
منبع: کتاب کلید هایی برای تعامل با قرآن/ترجمه مجتبی دوروزی