ویژگیهای انسان توسعه یافته از منظر قرآن
دکتر یعقوب خرسند – دکترای زبان و ادبیات عرب
٭اولین ویژگی ماه مبارک رمضان نزول قرآن است.
٭رشد و توسعه ی انسان به عنوان ارزشمندترین مخلوق پروردگار نیز از اهداف مهم قرآن کریم است.
از آنجایی که رمضان فرصت بسیار مناسبی برای تغییر، رشد ونمو معنوی است و میتوان از این فرصت ثمرههای زیادی را دریافت و از آن در زندگی استفاده کرد، تلاش کردم تا در این فرصت کوتاه به صورت خلاصه به توسعهی انسان از دیدگاه قرآن بپردازم.
همچنان که اشاره شد، قرآن از انسان به عنوان مخلوقی که همهی هستی مسخر او میباشد، نام برده است (الجاثیه: ۱۳) تا از آن برای رشد، توسعه و ترقی خود و جامعه، کمال استفاده را ببرد.(لقمان ۲۰-فاطر۱۳-البقره۱۶۴و…).
در نتیجه به دلیل جایگاه ویژهی انسان در نظام هستی، قرآن بهتوسعه در بعد مادی و معنوی انسان توجه خاصی نموده است. از منظر قرآن، منتهای حرکت تکاملی انسان، قرب ربوبی است که در بسیاری از آیات قرآن بـا تعبیرهـای گوناگونی همچون «الی ربک المنتهی» (نجم:۴۲) و «انّ الـی ربـک الرّجعـی» (علـق:۸) و «انّـا لله و انّـا الیـه راجعون» (البقره:۱۶۵) بیان شده است.
از طرف دیگر، در نگرش اسلامی توسعهی انسانی فرایندی در جهت، تأمین نیازهای مادی و معنوی است. بنابراین چون جنبهیاخلاقی توسعه نیـز مـد نظر اسـلام بوده، تقویت عواملی مورد تأکید است که به ارتقاء معنویت، اخلاق، تربیت و حیات طیبهیانسانی کمـک کند و زمینهی رشد معنوی و قرب انسان و جامعه را فراهم آورد و موانع را برطرف کند. مفهوم توسعهی انسانی در اسلام دارای خصوصیات جامعی است و شامل جنبـههـای اخلاقـی، روحی و مادی میشود و علاوه بر حداکثر رساندن نفع مادی به دنبال دستیابی انسان به سعادت در دنیا و آخرت است.
در نتیجه اهداف توسعهی انسانی از نظر اسلام را میتوان در دو سطح مطرح کرد:
الف- هدف نهایی که همان سعادت و قرب الهی است.
ب-اهداف میانی که شامل:
تأمین نیازهای مادی و رفاه نسبی، مکارم اخلاقی و رشد معنویات، عدالت اجتماعی (به ویژه عدالت توزیعی)، آزادی همراه با آزادگی.
معیارهای توسعه و تعالی از دیدگاه اسلام
توسعهی انسانی از دیدگاه اسلام، با توجه به ابعاد گوناگون و پیچیدهی وجود انسان، از وسـعت مفهـوم و محتوای غنیاییبرخوردار است. اما شاخص توسعهی انسانى چنان که اندیشمندان غربی نیز اذعان دارند؛ به طور کامل، محتواى این مفهوم را در بر نمىگیرد و بر این باورند که (HDI) تمامی اهداف لحـاظ شـده را به طـور کامل پوشش نمیدهد، زیرا به جنبههای مهمی از قبیل آزادی و حقوق بشر، اعتماد بـه نفـس، اسـتقلال وحس جمعی، نگرانیهای زیست محیطی و غیره توجه نکرده است.براساس نگرش توسعهی انسانی اسلام، اشکال یاد شده نیز بر دیدگاه غربی وارد است، چون اسلام در کنار بعد مادی انسان به جنبهی روحی و معنوی او توجه میکند؛ اصل شخصـیت انسـان را روح میداند و در کنار حیات دنیوی، برای زندگی اخروی نیز برنامههایی عرضه میکند و جهت اصلی زنـدگی انسـان را بهسوی آخـرت میکشاند.(عنکبـوت:۶۴)
در فرهنگ اسلامی از تعابیری همچون تعالی، تکامل، سعادت، فوز و رستگاری سخن بـه میـان آمـده است. این نوع نگرش علاوه بر صبغهی معنوی، تأمین نیازهای مادی انسـان را نیـز لازم مـیدانـد. از این رو در شاخص توسعهی انسانی معیارهـای شاخص متعارف را که ناظر به زندگی مادی انسان بـوده و (منحصـر در سـواد، درآمـد، بهداشـت و سلامت خلاصه میشود) را به صورت غنی و گسترده در برمیگیرد و از سوی دیگر، با بینش الهـی کـه بـر آن حـاکم است، معیارهای دیگری را اضافه میکنـد.
در ارائـهی شـاخص توسعهی انسـانی اسـلام، معیارهـای دینداری، علم و معرفت، کرامت و آزادگی، و تأمین معاش مدنظر است. منطق انتخاب معیارهای فوق، توجه به نیازهای طبیعی انسان در دو بعد جسمی و روحی با حفظ شأن و منزلت وی در جنبههای فردی و اجتماعی است.
برای پاسخگویی به بعد جسمی، اولین معیـار تـأمین معـاش برای نیاز روحی، معیار علم و پس از آن معیارهای معرفتی و دینی است. بر اساس معیار چهارم، اسـلام خواسـتار حفظ کرامت و شرافت انسانی در همهی زمینههاست. حفظ کرامت و آزادگـی انسـان، معیـاری اسـت کـه همواره مورد توجه آموزهها و دستورهای اسلامی بوده چرا که بسیاری از احکام اسـلامی بـرای جلـوگیری از پایمال شدن کرامت اشخاص به دست دیگران است.
از نظر اسلام پیشرفت انسانی فرایند هدایت شدهایی براسـاس بیـنش توحیـدی اسـت کـه تغییـرات ساختاری در رفتار انسانها در بعد فردی و اجتماعی (در جنبههای مختلـف اقتصـادی، سیاسـی، فرهنگـی و علمی) ایجاد میکند که طی آن افراد با استفاده از دانش و فناوری، در پرتو رشد اقتصادی به رفـاه نسـبی دست مییابند و با به کارگیری آن در مسیر عبودیت و اطاعت خداوند به کرامت و آزادگی، معرفت و بصیرت میرسند و به صورتی پویا و فعال به سمت حیات طیبه حرکت میکنند.
توضیح آنکه علم و معرفت نه تنها بر معیار سطح سواد دلالت دارد بلکه هدف غایی کسب دانش را که از نظر اسلام رسیدن به معرفت است، شامل میشود؛ همچنین از دیدگاه جـامع اسـلام دربـارهیتـأمین معاش، هر شخص علاوه بر داشتن درآمد کافی، میبایست از بهداشت و سلامت مطلوب نیز برخـوردار باشد. بنابراین، معیارهای چهارگانهی مزبور بدون اینکه که چیزی از معیارهای توسعهی انسـانی غـرب را نادیـده گرفته باشد، در سطحی وسیعتر، به همهی ابعاد وجودی انسان توجه میکند. گفتنی است توسعهی انسـانی مطابق با دیدگاه اسـلام (کـه تعریـف آن گذشـت)، بـه همـهی ابعـاد و ساحتهای وجودی انسان، مشتمل بر جسم و روح، دنیا و آخرت و جنبههای فرهنگی اقتصادی واجتماعی او توجه دارد.
معیارهای توسعهی انسانی از دیدگاه قرآن:
الف- دینداری
دینداری نخستین معیار شاخص توسعهی انسانی اسلام است. در نگرش الهی ارزش انسان در گرو تدین اوست. در آیات قرآن با تعابیر گوناگون به اهمیت و آثار دنیوی و اخروی دیـنداری اشـاره شـده اسـت. خداوند سبحان اقامهی دین را از عموم مردم میخواهد (شوری:۱۳). در آیهی دیگری میفرمایـد:
« بَلَىٰ مَنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلَّهِ وَهُوَ مُحْسِنٌ فَلَهُ أَجْرُهُ عِندَ رَبِّهِ وَلَا خَوْفٌ عَلَیهِمْ وَلَا هُمْ یحْزَنُونَ (بقره:۱۱۲)
خداوند در پاداش عمل به دستورهای دینی، افزون بر حیات طیبه در دنیا به بهترین جزای نیک در آخرت نیز بشارت میدهد.
«مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِّن ذَكَرٍ أَوْ أُنثَىٰ وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیینَّهُ حَیاةً طَیبَةً وَلَنَجْزِینَّهُمْ أَجْرَهُم بِأَحْسَنِ مَا كَانُوا یعْمَلُونَ (نحل:۹۷)» بر اساس آموزههای قرآن، انسان با نگرش مادی موجودی ظـالم، ناسـپاس، عجـول، طغیـانگـر، حریص، ناشکیبا، طمعکار و بخیل است.(معـارج:۲۱) (علق:۶) (اسراء:۱۱) (ابراهیم:۳۴) (فجـر:۲۰) (عادیات:۸-۶)
این موجود با توجـه بـه بیـنش الهـی و پایبنـدی بـه آمـوزههـای وحیـانی، از موجودی مادی به وجودی ملکوتی تبدیل میشود. دین ارزش انسان را از محدودهی مادیات فراتر برده است و در جایگاه موجودی معرفی میکند که شایستگی دستیابی مقام خلافت الهی را دارد. دین بر شخصیت انسان اعم از رفتار، نوع زندگی، سلایق و ترجیحات، چگونگی برخورد با انسانهای دیگر، منابع و محیط زیست اثر دارد. در این صورت انسان توسعه یافته، طبق موازین و معیارهای دینی میتواند به مقام رضوان الهی نایل شود (مجادله :۲۲). بنابراین مهمترین کار زندگی انسان که در تعالی و پیشرفت او تاثیر بهسزایی دارد و بدون آن پیشرفت حقیقی برای انسان متصور نمیشود؛ مسئله دینداری است.
دینداری مبتنی بر دو بعد بینشی و رفتاری است. بر اساس آموزههای اسلامی ایمان و عمل صالح دو رکن اصلی تدین به دین الهی است؛ از این رو، میتوان دو شاخص بینش و عقیدهیصحیح (اصول اعتقادات) و پایبندی به تکالیف الهی (تکلیفمداری) را طرح کرد. این دو شاخص و نماگرهای گوناگونی که برای آن طرح میشود، امکان سنجش کمّی میزان تدین را با استفاده از نمونههای آماری فراهم میکند.
گفتنی است معیار دینداری با دو شاخص، داشتن عقیده و بینش صحیح (ایمان به اصول اعتقادی) و پایبندی به تکالیف الهی به معنای انجام واجبات و ترک محرمات، ما را از معیار کرامت و آزادگی (با شاخصهایی که برای آن مطرح میشود)، بینیاز نمیسازد؛ زیرا روشن نیست که انسان با داشتن دو شاخص مطرح شده برای دینداری، به آرامش و اطمینان خاطر مورد نظر خود در معیار کرامت و آزادگی برسد و از شئون و مکارم اخلاقی چون مناعت طبع، سخاوت، شجاعت، صبر و بردباری، مسئولیت پذیری و تواضع بهره مند گردد؛ علاوه بر اینکه دین برای عملی شدن احکام و دستورهای خود از ظرفیت شئون اخلاقی استفاده میکند؛ از سوی دیگر، اصل کرامت و آزادگی امری فطری بوده و هر انسانی با عقل سلیم خود در پی آن است و آموزهها و احکام دینی، مانند بسیاری از موضوعات دیگر در صدد تصحیح، تقویت و جهتدهی به آن میباشند. معیار دینداری با در نظر گرفتن دو شاخص بینش و عقیدهی صحیح و تکلیفمداری برای آن، مشتمل بر جنبههای گوناگون پیشرفت روحی و جسمی، دنیایی و آخرتی انسان است؛ زیرا در شاخص تکلیفمداری نماگرهایی چون نماز و روزه مطرح است که بیشتر جنبهی رشد و پرورش روح را برای انسان دارد و نماگرهایی چون زکات جنبه ی پیشرفت اقتصادی انسان را در نظر میگیرد، امر به معروف و نهی از منکر نیز جنبهی اجتماعی دارد، در عبارتی مانند حج به همهی ابعاد مزبور توجه میشود.
ب) علم و معرفت
علم و معرفت معیاری است که نیاز به عقل و عقلانیت انسان را تامین میکند. خداوند دربارهی اهمیت این معیار میفرماید: «آیا کسانی که میدانند با کسانی که نمیدانند، برابرند؟ همانا صاحبان خرد متذکر میشوند»(زمر:۹). آیهی ذکر شده صاحبان علم را به «اولو الالباب» یعنی دارندگان عقل منتسب میکند. کسب و طلب علم از شعائر اساسی اسلام است که به روشهای گوناگون به آن سفارش شده است. در آیهایی دیگر میفرماید: «خدا کسانی را که ایمان آوردهاند و کسانی که علم به آنان داده شده (است) به درجاتی ارتقای مقام میدهد». (مجادله:۱۱). این آیه عالمان با ایمان را بر دیگر مومنان برتری داده است.
در اهمیت علم به عنوان یک معیار همین بس که حضرت ابراهیم (علیه و علی نبینا الصلاه و السلام) آن را به عنوان علت لزوم متابعت پدر از خود بیان نموده است (مریم:۴۳). در تعریف انسان توسعه یافته به معنای واقعی، توجه به این نکته لازم است که غایت دینداری (عبادت به تمام معنای کلمه) رسیدن به معرفت است.
از نظر اسلام، علمی سعادت آفرین و موجب رستگاری است که با معرفت همراه باشد و جنبههای شناختی و معرفتی انسان را افزایش دهد، همراه با تحول انسان، فضایل اخلاقی و معنوی را برای او به ارمغان آورد. این علم مشتمل بر علوم متعارف، در زمینهی کشف رازهای طبیعت و معرفت به خالق، خودشناسی، شناخت اسباب سعادت، خوشبختی دنیا و آخرت و شیوه بهرهبرداری از امکانات دنیاست. به بیان دیگر، منظور از علم و سطح تحصیلات در توسعهی انسانی متعارف، متغیر آموزش و سطح سواد افراد جهت نشان دادن میزان دستیابی مردم به سطوح دانش طراحی شده است، اما در سطوح اسلامی مطابق بانظر اسلام دانش تنها، شرط لازم(نه کافی) برای وصول به علم و معرفت است. قرآن برای ارتقای سطح معرفت افراد؛ آنان را به تدبر، تفکر و تعقل در آیات الهی دعوت میکند.
برای ارزیابی و سنجش میزان علم و معرفت افراد جامعه میتوان از پنج شاخص سواد و سطح تحصیلات، مطالعه و تحقیق مفید، اطلاعات دینی، تفکر و بصیرت، خلاقیت و نوآوری بهره برد. تمایز شاخص مطرح شده با نظیر این شاخص در توسعهی انسانی غرب (نرخ با سوادی) اضافه شدن معرفت است؛ زیرا از نظر اسلام علم و سواد و همچنین نتایج آن زمانی برای سعادت انسان سودمند است که مقدمه و ابزاری برای کسب معرفت باشد.
ج) تامین معاش
خداوند در قرآن کریم مال را با کلمهی خیر نیز یاد کرده است(العادیات: ۸) و پیامبر (صل الله علیه و سلم) از مالی که با آن برای فرزندان، خانواده، پدر و مادر صرف شود، بهعنوان بهترین مال یاد میکند. بنابراین تأمین معاش علاوه بر رفع نیازهای جسمی، در دینداری انسان نیز بسیار مؤثر است. تأمین معاش و دستیابی به زندگی سالم و آرام همـراه بـا سـلامت جسـم و روح، از ضـروریتـرین نیازهای بشر برای نیل به کمالات معنوی و سعادت است که در سایهی پایبندی به دین و عمل به احکام آن به دست میآید. اسلام با درک ضرورت تأمین معاش، فقط به قدرت خرید با شاخص درآمد سرانه واقعی بسنده نمیکند؛ بلکه حلال و طیب بودن درآمد و رعایت حدود الهی و ارزشهـای انسـانی را در مسـیر تأمین معاش لازم میداند و بیشتر شدن سود و درآمد را برای تولیدکننده، مطلوب بودن و لـذت فـراوان را برای مصرف کننده، هدف نهایی نمیداند (بقره:۱۶۵- مومنون:۵۲- الانفال:۶۹و…). دربارهی تأمین معاش که معیاری ترکیبی است، مقصود ارزیابی میزان دستیابی به حـد کفـاف زندگی است که در آن از امکانات مادی، در جهت نیل به تعالی و توسعه، بـه طـور بهینـه و کارآمد استفاده میشود. آنچه شاخص توسعهی انسانی را از شاخص توسـعهی انسـانی متعـارف متمایز میکند این است که در برنامهی توسعه ی انسانی اسلام کیفیت گذران عمر و نوع تأمین معیشت، از طولانی بودن مدت زندگی و صرف تأمین معاش، مهمتر قلمداد شده است و بیشتر راهبردها و راهکارهایی که در آموزههای دینی با لحاظ این معیار بیان میشـود، بـرای ارتقـای معنوی انسان میکوشد. برای ارزیابی و سنجش سطح تأمین معاش، شاخصهای چهارگانه حد کفاف، بهداشـت و سـلامت، تدبیر معیشت و تکافل اجتماعی قابل طرح است؛ زیرا براساس آموزههای اسلامی، انسان برای دستیابی به یک زندگی شرافتمندانه همراه با رفاه نسبی، باید حد کفافی از درآمد را داشـته باشد و بهداشـت و سـلامت او برای تداوم حیاتی همراه با نشاط و پویایی تأمین شود. همچنین برای گذران زندگی همـراه بـا اعتـدال و به دور از افراط و تفریط، باید تدبیر معیشت داشته باشد؛ چنان که به هر دلیل موجهی نتواند بـه سـطح یـاد شده برسد، افراد جامعه و دولت اسلامی با توجه به لزوم تکافل اجتماعی برای محرومان و نیازمنـدان، درقبال وی مسئولاند (الحشر:۷).
د) کرامت و آزادگی
کرامت و آزادگی چهارمین معیار برای پیشرفت و تعالی انسان است. کرامت مقامی تکوینی است که خداوند متعال به همهیانسانها بخشیده است (اسراء:۷۰) فقط افرادی که در این دنیا با ایمان و عمل صالح کرامت ذاتی را به فعالیت رساندهاند و با رعایت تقوا مقام قرب الهی را به دست آورند در زمره گرامیترین انسانها در پیشگاه خداوند قرار میگیرند (حجرات:۱۳). در نتیجه با کرامت اکتسابی از اسارت هواهای نفسانی آزاد میشوند و به حریت و آزادگی دست مییابند.
کرامت و آزادگی در مسیر حرکت به سوی کمال شایستهی انسانی و تقرب الی الله و نیز در جهت تأمین نیازهای روحی، عقلی و جسمی انسان لازم است؛ زیرا با توجه به این راهبردها از همهیراهبردها و راهکارهای فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی که سبب از میان رفتن شخصیت انسانی و الهی انسان میشود و با آزادگی و کرامت وی در تعارض است، اجتناب میشود.
بنابراین، پیشرفت انسانی بر اساس مبانی معرفتشناختی، هستیشناسی، انسانشناسی و ارزششناختی اسلام فرآیند هدایت شدهایی بر اساس بینش توحیدی است که تغییرات اساسی در رفتار انسانها را در بعد فردی و اجتماعی و در جنبههایمختلف جامعه اسلامی ایجاد میکند و طی آن افراد جامعه در سایهی دینداری با تأمین معیشت و بهرهگیری از کرامت و آزادگی و علم و معرفت، در پرتو رشد اقتصادی و کاهش نابرابری و حذف فقر، پویا و فعال به سوی حیات طیبه حرکت میکنند.
در پایان امیدوارم که بتوان از فرصت مهم و ارزشمند این ماه مبارک استفاده نمایم و با نگاهی ژرف و عمیق به آموزههای صحیح دین، همراه با بازنگری دقیق و درستی از معلومات دینی خود، تغییری مناسب در رویکرد خود ایجاد نماییم.
و از پروردگار منان خواهانم که در پرتو این تغییر بهترین وصحیحترین راهکارها به همهی ما عطا نماید.
منابع۱- بابویه، محمدبن علی ، ۱۳۸۵، الشرائع علل قم، ، کتاب فروشى داورى.۲- ابن منظور محمد ق،۱۴۱۴، ، لسان العرب دارالفکر بیروت، سوم، میردامادى، چ جمال الدین حیصحت، – .دارصادر.۳- اخترشهر، علی،۱۳۸۶ اسلام و توسعه ،تهران ، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی.۴- ،۱۳۷۴ ،سیدهاشم بحرانى، البرهان فی تفسیر القرآن .مؤسسه بعثه قم.۵- قران کریم۶- سلم السالکین۷- ،بیضاوى عبداالله بن عمر، ق، ۱۴۱۸ أنوار التنزیل و أسرار التأویل ، تحقیق محمد عبدالرحمن المرعشـلى ، بیـروت، دار احیاء التراث العربى .۸- 9- محمد بیدار، مبانی و معیارهای پیشرفت انسانی از دیدگاه اسلام۱۳۹۲۱۰- ق،۱۴۰۸ قلعجی، محمد، معجم لغه الفقهاء دارالنفائس، بیروت، .دارالنفائس۱۱- 12- چپرا، محمد ،۱۳۸۳ ،اسلام و توسعه اقتصادی: راهبردی برای توسعه همراه با عدالت و ثبـات محمـدتقی نظرپور و اسحاق علوی ، قم، دانشگاه مفید 13- اسمر جعفری محمد كاظم رحمان ستایش، همخوانی آموزه های قرآن با عوامل پیشرفت وتوسعه اقتصادی در جامعه بشری۱۴- ویکی فقه دانشنامه حوزوی، ویژگیهای انسان در قرآن.۱۵- سازمان دارالقرآن کریم، مدیریت در موسسات قرآنی مردمی، انتشارات تلاوت، چاپ اول، ۱۳۹۳