هويت جويی جوانان مسلمان اروپا
يکي از نخستين و بارزترين نتايج هويت جويی جوانان مسلمان اروپايي ، گرايش آنان به برخورداري از ظاهر مذهبی و همچنين مشارکت در گروهها و اجتماعات مذهبی است.
جوانان مسلمان امروز اروپا می خواهند به مانند همسن و سالان مسيحی يا يهودی خود که به فراواني از نمادها و نشانه هايی مذهبی استفاده می کنند، از نمادهايی استفاده کنند که نشان دهد مسلمان هستند و همين طور در گروههايی حضور پيدا کنند که از هويتی اسلامی برخوردار هستند.
به همين دليل در سالهای اخير ميزان استفاده از حجاب در ميان زنان مسلمان اروپا و حضور مسلمانان اروپا در مساجد و تشکيلات مذهبی، چند برابر شده است. اما با توجه به هراس دولتهای اروپايی از احيای اسلام و ارزشهای آن که با عنوان بنيادگرايی شناخته می شود، اين گرايش های مسلمانان جوان اروپا نه تنها با اقبال دولتمردان اين کشورها مواجه نشده، بلکه می توان گفت مورد حمله نيز قرار گرفته است.
از سوی ديگر اتفاقاتی مانند حادثه حمله به مرکز تجارت جهانی در نيويورک در ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ و ظهور جريان هايی منتسب به اسلام از جمله طالبان و القاعده، بهانه های خوبی براي سرکوب مذهب گرايی در ميان جوانان مسلمان اروپايی به دست دولت های اروپايی داده است.
يکي از کشورهای اروپايی که چالشی جدی با مسلمانان و بويژه جوانان مسلمان دارد، فرانسه است. از جمعيت ۵۰ ميليون نفري کشور فرانسه ، بيش از ۶ ميليون نفر مسلمان هستند. اين مخالفت دولت فرانسه با خواسته های جوانان مسلمان شايد بدليل جمعيت قابل توجه مسلمانان و ادعاي دمکراسی و آزادی اين کشور بارزتر است.
بحث ممنوعيت استفاده از حجاب اسلامی براي دختران مسلمان فرانسوی ، بارها موضوع اصلي رسانه های خبری در فرانسه قرار گرفته است. تازه ترين رويارويی دولت فرانسه با حجاب اسلامی ، تهيه طرح “ممنوعيت اسفاده از نشانه های مذهبی در مدارس فرانسه” بود که با تصويب آن ، استفاده از حجاب اسلامی در مدارس فرانسه رسما غيرقانونی مي شد.
البته تا پيش از اين نيز اغلب مدارس فرانسه به سختی به شاگردان خود اجازه میدادند با پوشش اسلامی در کلاسهای خود حاضر شوند. اين طرح در حالي جامعه مسلمان فرانسه را در برابر قانون قرار می دهد که ساير اقليت های دينی همچون يهوديان از اين سختگيری ها مستثنا هستند.
در سالهای اخير و به خصوص از دهه ۱۹۹۰ ميلادی به بعد، اين رويارويی برجسته تر و بارزتر شده است. در دهه های پيش، آن عده از مسلمانان اروپا و از جمله فرانسه که بتازگی به اين کشورها مهاجرت کرده بودند، خود را ناچار به تبعيت از قوانين ، فرهنگ و آداب و رسوم وطن جديدشان می دانستند. به اين ترتيب مسلمانان اروپا و همين طور فرانسه با تطبيق دادن شرايط زندگی خود با معيارهای جوامعی که ساکن آنها بودند، تا اندازهای از فرهنگ و اعتقادات خود فاصله گرفتند.
مهاجران مسلمان در اروپا ماندگار شدند. با تولد و رشد فرزندان آنها ، نسل جديدی از مسلمانان شکل گرفت که خود را مسلمان و درعين حال اروپايي میدانستند. آنان نيز همانند همه جوانان و نوجوانان ديگر اروپايی خود را متعلق به جامعه اروپا میدانستند و در عين حال از اين جامعه توقع داشتند حقوق شهروندی آنان را برآورده کند.
اين نسل جديد مسلمانان اروپايی نيز همانند پدران و مادرانشان در خانواده هايی تربيت شدند که اغلب آنان دست کم در زندگي فردی خود و در فضای داخلی خانه هايشان، سعی کرده بودند طبق آموزهها و دستورهای دين اسلام رفتار کنند. اما تفاوت اين نسل با والدينشان در نگاه آنان به جامعهای است که در آن زندگی میکنند.
جوانان مسلمان، برخلاف پدران ومادرانشان، نه خود را مهمان میدانستند و نه تصوری از بازگشت به وطن خود داشتند. چرا که عقيده آنان اين بود که اروپا وطن آنان است وبه همين دليل فکر نمیکنند اگر قصد داشته باشند همانگونه که دينشان از آنان خواسته رفتار کنند، انتظاری خلاف معمول و عرف جامعه باشد.
درحال حاضرمسلمانان فرانسه با وجود جمعيت ۶ ميليون نفری خود نه تنها از داشتن مدارس اسلامی محرومند، بلکه برای رعايت حجاب در مدارس، مکان های عمومی و اداری نيز مورد سختگيری قرار میگيرند. براساس اين طرح ، استفاده از هر نوع نشانه ای که نشانگر تبليغ يک مذهب باشد، در مدارس فرانسه ممنوع میشود.
تصويب چنين قانونی، استفاده از علايم مذهبی از جمله حجاب برای مسلمانان، عرقچين براي يهوديان و صليب براي مسيحيان را در مدارس فرانسه ممنوع میکند. با اين حال مسلمانان فرانسوی اعتقاد دارند هدف دولت فرانسه از تصويب اين قانون تنها منع رعايت حجاب اسلامی در مدارس بوده و استفاده ازعنوان “نشانه های مذهبی” فقط به منظور توجيه آن در نظر افکارعمومی جهان بويژه مسلمانان و کاهش اعتراضها و تنشهای احتمالی صورت گرفته است.
چنان که تاکنون هيچ گاه دانش آموزان يهودی به دليل بر سرداشتن عرقچين و دانش آموزان مسيحی به دليل داشتن صليب مورد اعتراض واقع نشدهاند و تنها اين دختران مسلمانان بوده اند که به دليل داشتن حجاب از مدرسهها وگاه محل کار خود اخراج شدهاند.
در طرحی نيز که بتازگی تهيه شده، ميان حجاب اسلامی و صليب مسيحی و عرقچين يهودی تفاوت گذاشته شده است به اين صورت که حجاب اسلامی نشانه ای دينی- سياسی تلقی شده و به برخی جريانهای تندرو مانند طالبان و القاعده که تحت عنوان مذهب و اسلام به فعاليت های تخريبی و تروريستی میپردازند، نسبت داده شده است.
به اعتقاد کارشناسان امور اجتماعی، اکنون موضوع منع رعايت حجاب در مدارس تنها مختص به کشور فرانسه است و در ديگر کشورهای اروپايی نه تنها چنين بحثی مطرح نيست، بلکه در بعضی مدارس کشورهايی چون آلمان و انگليس، حتي محلهايی براي عبادت و برپايی نماز مسلمانان در مدارس در نظر گرفته شده است.
اين در حالی است که جامعه و مدارس ايالات متحده آمريکا نيز تا اندازه ای به مسلمانان اين کشور اجازه داده فعاليت های مذهبی خود را داشته باشند.
اين کارشناسان به سران فرانسه گوشزد میکنند در رابطه با حقوق و آزادي های مسلمانان اين کشور دقت و توجه بيشتری به خرج دهند. در اين ميان فعاليت مجامع و تشکلهای اسلامی نيز قابل توجه و جالب است.
هم اکنون بجز کشورهايی چون بلژيک و فرانسه که رعايت حجاب اسلامی در آنها با مسايل و مشکلات عديده ای همراه است، در ساير کشورها مانند آلمان ، انگليس ، اسپانيا، هلند و دانمارک مانعی براي داشتن حجاب اسلامی وجود ندارد.
برگزاری کلاسهای اخلاق دينی از سوی امامان جماعت و جمعه در هلند، وجود استخرهای مجزا با پوشش مخصوص و ساعات مشخص براي بانوان در دانمارک و سفارش دادن نشانهای مذهبی براي مدارس ايتاليا، همه حکايت از آن دارند که مطالبات مسلمانان در اين کشورها دست کم تا اندازهای مورد احترام است.
در انگليس حتی زنان محجبه در پليس و نهادهای امنيتی مشغول هستند. دانمارکیها براي سياست ادغام خارجيان پيش بينی کردهاند که جز در موارد ضروری مربوط به بهداشت و درمان و مسايل امنيتی، زنان میتوانند در محيطهای کاری نيز حجاب خود را داشته باشند.
در اسپانيا کار از اين هم راحتتر است و مقامات محلی بسته به راحتی دانش آموزان مدارس برخوردهای رضايت بخشتری با اين مساله دارند.
منبع: بيان