•بزرگترین مصیبت
فرزان خاموشی
كلمهی مصيبت از جملهی اصطلاحهای قرآني است كه ۷۵ بار در قرآن ذكر شده، و تكرار اين تعداد، خود دليلي بر اهميت اين موضوع در زندگى انسان است.
در تعريف مصيبت گفته شده: امرى ناپسند كه به انسان مىرسد، چيزى كه با طبع انسان سازگارى ندارد يا هر چيزى كه انسان از آن بدش آيد .
انسانها بر اساس نوع تصورات خود، براى چيزى يا كسى اهمیت قائل شده و زمانی که آن را از دست میدهند، دچار نوعی ناراحتی شدید میشوند و این اتفاق را مصیبت بزرگ زندگی خود، تلقی میکنند.
گروهی از دست دادن يكى از نزديكان خود مثل مادر، همسر يا فرزند را بزگترين مصيبت زندگى خود مىدانند، آنچنان كه خداوند از مرگ به عنوان مصيبت ياد كرده است. (فأصابتكم مصيبة الموت )( مائده ۱۰۶).
بعضى ديگر از دست دادن مقام و منصب را بزرگترين مصيبت مىدانند و بعضى ديگر از دست دادن مال و ثروتى كه سالها براى جمع كردن آن زحمت كشيدهاند را بزرگترين مصيبت مىدانند و گروه ديگر جهالت را به عنوان مصيبت بزرك معرفى ميكنند.
سلف صالح، صحابه (رضی الله عنهم) فوت پيامبر (صلى الله عليه و سلم) را بزرگترين مصيب قلمداد كردهاند.
– اما به راستى بزرگترين مصيبت زندگى انسان كدام است؟
مصيبت در يك تقسيمبندى كلى به دو نمونه تقسيم ميشود.
۱- مصيبت در دين
۲- مصيب در دنيا
بر اساس برداشت از حديث پيامبر كه (ترمذى و نسائى) آن را روايت كردهاند، براى ما واضح مىشود كه بزرگترين مصيبت اين است كه انسان در دينش دچار مشكل شود.
ايشان در قالب دعائى ميفرمايند. “ولا تجعل مصيبتنا فى ديننا”
زیرا مصيب در دين خسارت دنيوى و آخروى در بردارد.
و در اين باب (قاضى شريح) مىفرمايد:
هر گاه به مصيبتى دچار شدم خدا را بهخاطر چند چيز سپاس گفتم:
– اول: اين كه خدا را شاكرم كه مرا به مصيبتى بزرگتر دچار نكرد.
– دوم: اين كه صبر بر اين مصيبت به من ارزانى كرده است.
سوم: اين كه اين مصيبت را در دينم قرار نداده است.
و همچنين در اهميت اين موضوع وارد شد كه (حاتم الأصم) گفته است يك بار نماز جماعتى از من فوت شد و نتوانستم در نماز جماعت شركت كنم، فقط (أبواسحاق بخارى) به من تسليت گفت، اما اگر فرزندم را از دست مىدادم، بيشتر از ده هزار نفر به من تسليت مىگفتند.
پس مصيب دين در نزد آنها مهمتر از مصيبت دنيا مىباشد.
در اينجا به بعضى از مصاديق مصيبت در دين اشاره مىكنيم :
۱- افتادن در شرك، بدعت و خرافات.
زیرا مهمترين قضيهی زندگى انسان عقيده ميباشد. اساس عمل صحيح عقيدهی صحيح است.
وقتى عقيده صحيح باشد، عملكرد انسان به تبع آن صحيح خواهد شد.
۲- روى آوردن به معاصى و گناهان.
نه فقط گناه را انجام میدهد بلكه براى آن تبليغ كرده و آن را آشكار میكند و ديگران را به فعل قبيح خود دعوت میكند.
۳- همنشين شدن با كسانى كه او را از دين خدا دور میكنند.
۴- افتادن در دام شهوات و شبهات كه انسان را از لحاظ روحى و عقلى دچار پريشانى مىكند. شهوات روح انسان و شبهات عقل انسان را هدف قرار مىدهد. ۵- از دست دادن فرصتهاىی كه انسان در آن عبادت و طاعت خدا را بهجاى آورد.
در اين ميان انسانها در استفاده از فرصتهاى معنوى به چند گروه تقسيم مىشوند.
– گروهى فرصتسوز هستند بدين معنا كه از اين فرصتهاى طلايى استفاده نمىبرند وعمر خود را بيهود تلف مىكنند. در نتیجه آن فرصت از دست میرود كه در اين مورد از بزرگى سؤال شد: بزرگترين مصيبت در نزد شما چه مصيبتى است؟ ايشان فرموند: اينكه فرصت امر خير و خوبى برایت فراهم شود و آن را انجام ندهى تا اين كه آن فرصت از دست برود و تمام شود.
– گروه ديگر فرصتطلب هستند، بدين معنا كه از كل فرصتها و موقيتهاى معنوى كه در آن مىتوانند امر خيرى يا طاعتى انجام دهند، نهايت استفاده را مىبرند
– مجموعهایی ديگر فرصتساز هستند. بدين معنا كه فرصتهايى معنوى را براى خود و دیگران ايجاد مىكنند و به دنبال اين هستند كه دايرهی خيراتشان به ديگران بيشتر شود و به تعبير قرآنى شخصى مبارك باشند كه هر كجا مىروند مايهی خير و بركت شوند. حضرت عيسى (عليه الصلاة و السلام) در بیان شرح حال خود در قرآن مىفرمايند: (و جعلني مباركاً أينما كنت ) خدا مرا مبارك گردانيده، هر كجا كه باشم.
از خداوند منان خواستارم كه زندگى همهی ما را مبارك و ما را از مصيبت در دينمان محفوظ گرداند.
الهى آمين