مترجم: واحد ترجمه تابش
لَقَدْ رَأى مِنْ آياتِ رَبِّهِ الْكُبْرى (یکی از نشانههای بزرگ پروردگارش را دید)
سوره نجم تصویر واقعی از واقعه معراج را آشکار میکند و معجزات بزرگی را كه برای رسول خدا (ص) در سفر آسماني اش اتفاق افتاده را برای ما شرح میدهد، خداوند متعال در توصیف آن فرمود: پیامبریکی از نشانههای بزرگ پروردگارش را دید و این به ما میآموزد که رسول الله (ص) اسراء و معراج راتجربه کرده است. و هر دو، در یک شب ، حدود سه سال یا یک سال و نیم قبل از هجرت پیامبر به مدینه، اتفاق افتاده است داستان اسراء( سفر شب) را خداوند متعال در سوره اسراء و داستان معراج رادرسوره نجم ذکر کرده است تایادش برای ما جاودانه باشد، آنها از معجزات بزرگی هستند که مختص پیامبر (ص) است و شامل هیچ یک ازانبیا نمیشود، و همچنین مانند آن واقعه برای هیچ یک از انبیا رخ نداده است، آنها برتریهایی است که خداوند نسبت به پیامبرش (ص) اعطا نموده
در کتاب الشفاء آمده است: یکی از خصوصیات پیامبر اکرم (ص)، ماجرای سفر شب و درجات رفیع آن است که کتاب مقدس(قرآن) به آن اشاره کرده است ودر صحاح الاخبار شرح داده شده است خداوند متعال فرمود: (سبحان الذي أسرى بعبده ليلا من المسجد الحرام) الآية، وهمچنین خداوندمتعال فرمودند: (والنجم إذا هوى) وهمچنین فرمودند(لقد رأى من آيات ربه الكبرى) بنابراین در صحت سفر شب حضرت محمد (ص) که در نص قرآن هم هست و با جزئیات آن آمده، هیچ اختلافی بین مسلمانان وجود ندارد و در احادیث فراوانی شگفتیهای آن سفر و ویژگی پیامبر ما محمد (ص) بیان شده است. [۱/۱۷۷].
داستان معراج
و هنگام سخن گفتن از اسراء، درسوره اسرا، و معراج در سوره نجم، متوجه میشویم که داستان معراج در کلام خداوند متعال به طور خلاصه آمده است {مَا كَذَبَ الْفُؤادُ مَا رَأى (١١) أَفَتُمارُونَهُ عَلى مَا يَرى (١٢) وَلَقَدْ رَآهُ نَزْلَةً أُخْرى (١٣) عِنْدَ سِدْرَةِ الْمُنْتَهى (١٤) عِنْدَها جَنَّةُ الْمَأْوى (١٥) إِذْ يَغْشَى السِّدْرَةَ مَا يَغْشى (١٦) مَا زاغَ الْبَصَرُ وَما طَغى (١٧) لَقَدْ رَأى مِنْ آياتِ رَبِّهِ الْكُبْرى(۱۸)} [النجم].
قلب او در آنچه ديد هرگز دروغ نميگفت. ۱۱ آيا با او درباره آنچه ديده مجادله ميكنيد.۱۲ و بار ديگر او را مشاهده كرد. ۱۳ نزد سدرة المنتهي! ۱۴
كه جنت الماءوي در آنجا است. ۱۵ در آن هنگام كه چيزي (نور خيره كننده اي) سدرة المنتهی را پوشانده بود. ۱۶ و چشم او هرگز منحرف نشد و طغيان ننمود. ۱۷ او پاره اي از آيات و نشانههاي بزرگ پروردگارش را مشاهده كرد. ۱۸
و روایات پیامبر برای روشن شدن این آیات آمده است، امام مسلم درکتاب صحیح خود از حدیث انس بن مالک رضی الله عنه روایت کرد که رسول خدا (ص) فرمود: حیوان سفید درازی که از الاغ بلندتر و از قاطر کوچکتر است و براق نامیده میشود را برایم آوردند در حالی که سم خود را در انتهای دست و پای خود میگذاشت، پس بر آن سوار شدم تا به بیت المقدس رسیدم پس او را به حلقه ای که پیامبران چهارپایان خود را به آن وصل میکردند، بستم، سپس وارد مسجد شدم و در آنجا دو رکعت نماز خواندم، سپس بیرون رفتم سپس جبرئیل همراه با ظرفی شراب و ظرفی شیر نزد من آمد. من شیر را انتخاب کردم و جبرئیل گفت: خلقت را انتخاب کردی.
سپس با جبرئیل به بهشت عروج کردم و جبرئیل خواست که در باز شود، گفته شد: تو کیستی؟ گفت: جبرئیل گفته شد «و همراه با تو کیست؟»گفت: «محمد»، گفته شد «آیا محمد ص به سوی خدا مبعوث شده است؟»، جبرئیل گفت: به سوی خدا مبعوث شده است، پس در را برای ما گشود، ناگهان با آدم رضی الله عنه روبرو شدم، او از من استقبال کرد و برای من دعای خیر کرد. سپس ما را به آسمان دوم عروج داد و جبرئیل درخواست نمودکه در گشوده شود و گفته شد تو کیستی؟ فرمود: جبرئیل: گفته شد: «و همراه با تو کیست؟» گفت: «محمد»، گفته شد: «آیا نزد خدا مبعوث شده است؟» جبرئیل گفت: محمد ص به سوی خدا مبعوث شده است ، پس در برای ما باز شد، سپس من با دو پسر خاله ام، عیسی بن مریم و یحیی بن زکریا صل الله علیهما روبرو شدم، آنها از من استقبال کردند و برایم دعای خیر کردند.
سپس ما به آسمان سوم عروج داده شدیم و مانند قبل، تکرار شد پس در برای ما گشوده شد پس من ناگهان با یوسف صل الله علیه و سلم روبرو شدم در حالی که نیمی از حسن به او داده شده بود او از من استقبال کرد و برای من دعای خیر کرد. سپس ما را به آسمان چهارم عروج دادند و مانند قبل تکرار شد، پس ناگهان ادریس را دیدم او از من استقبال کرد و برایم دعای خیر کرد، و خداوند متعال فرمود (و ما او را به مقامی بالاتر بردیم). سپس ما را به آسمان پنجم عروج دادند و مانندقبل تکرار شد سپس هارون را دیدم پس از من استقبال کرد و برایم دعای خیر کرد. سپس ما را به آسمان ششم عروج دادند و مانند قبل تکرار شد ، سپس موسى را ديدم، او از من استقبال كرد و براى من دعا كرد.
سپس ما را به آسمان هفتم عروج دادند و مانند قبل تکرار شد ، پس ابراهیم را دیدم درحالی که به بیت المعمور تکیه داده بود در حالی که هر روز هفتاد هزار فرشته وارد آن میشدند و از آنجا باز میگشتند . سپس مرا نزد سدرة المنتهی بردند که برگهایش مانند گوش فیل و میوههایش مانند گردنبند بود» ، فرمود: «هنگامی که فرمان خدا او را فرا گرفت، دگرگون شد، پس هیچ کس از خلق خدا به خاطر زیبایی آن نتوانست آن را توصیف کند، پس خداوند آنچه را که نازل کرده بود بر من نازل کرد، پس در هر شبانه روز پنجاه نماز را بر من واجب کرد.) [صحیح مسلم: ۲۵۹].
این حدیث و سایر احادیث صحیح جزئیات این سفر را نقل میکند، و همچنین برخی از آیات بزرگی که خداوند متعال به آن اشاره کرده است { لَقَدْ رَأى مِنْ آياتِ رَبِّهِ الْكُبْرى} و این یکی از کارهای بزرگی است که قبلا آن را ندیده بود.
سفر معراج واقعی است و رویا نیست
و اما آنچه پیامبر (ص) در مضمون آیات شب معراج دیده است: «او واقعاً آن را با چشم و بصیرت خود دید و برای همین فرمود: {ما كذب الفؤاد ما رأى} {دل آنچه را که میبیند انکار میکند} بلکه قلب با بینایی چشم مطابقت دارد.» [العثیمین].
و قاضی عیاض میگوید: و حقیقت این است که در تمام داستان، اسراء با جسم و روح بوده است و آیه و روایات صحیح و معتبر بر صحت این امر دلالت میکنند و از ظاهر و حقیقت به تفسیر عدول میشود مگر در صورت عدم امکان در سفر شب او همراه باجسم و درحالت بیداری محال نیست، چون اگر در حالت خواب بود،میگفت روح عبده نه عبده، و حق تعالى مى فرمايد ( چشم منحرف میشود و تحت الشعاع قرار میگیرد).و اگر خواب بود آیه و معجزه ای نیز در مورد آن نبود.. [الشفاء ۱/۱۸۹].
طبق آنچه ذکر شد، ادعای مدعیان مشاهده واقعه ذکرشده درخواب پیامبر،در این شب مبارک، رد میشود. علاوه براین آنچه که در اضواء البیان بیان شده: درمورد سوار شدن او صلوات الله علیه بر البراق دلالت بر این دارد که سفر شب با جسم اوست. زیرا روح آنطور که در عرف است، سوار بر حیوانات میشود به هر حال احادیث صحیح درباره آن متواتر بیان شده است: که او را از مسجدالحرام به مسجدالاقصی شبانه به سفر بردند و از مسجد الاقصی عروج کردند تا اینکه از آسمانهای هفتگانه گذشتند. احادیث مذکور دلالت بر این دارد که اسراء و معراج هر دو با جسم و روح به صورت بیدار و هوشیار بوده و در حالت خواب نبوده است [أضواء البيان ۳/۴].
از نشانههای بزرگی که پیامبر (ص) در این سفر عالی مشاهده کرد، آسمانها و زمین، نور، فرشتگان، پیامبران، سدرة المنتهی، بهشت و شنیدن صدای جیرجیر قلمها، و گفتگوهای پیامبر با خداوند متعال بود.
این آیات بزرگ قابل توصیف و تأمل نیست و به همین دلیل است که قرآن آنها را در سوره نجم با عنوان آخرین توصیف بیان کرده است و فرد خردمند از درک کامل معانی و اهداف آن ناتوان است.
درکتاب الشفاء آمده: حق تعالی از امتیاز حضرت رسول (ص) به دلیل ماجرای سفر شبانه اش و رسیدن به سدرة المنتهی و تصدیق مشاهداتش باچشمانش و اینکه پیامبر یکی از نشانههای بزرگ پروردگارش را دید، خبر داده است و در اوایل سوره اسراء به این موارد اشاره شده است و چون آنچه را که از آن قدرت متوجه شد و آنچه را از عجایب ملکوت مشاهده کرد را با عبارات میشودبیان کرد و اندیشهها تحمل بار شنیدن حداقل آن را ندارند خداوند متعال با ایماء و تشبیهاتی که نشان از بزرگداشت پیامبر دارد، آن را بیان کرده است خداوند متعال فرمود (فأوحى إلى عبده ما أوحى). (پس آنچه را نازل کرد، به بنده اش وحی کرد).
این نوع گفتار را ناقدان و بلاغت دانان وحی و اشاره مینامند و به گمان آنان، فصیحترین بابها ، اختصار است. و خداوند فرمود (لقد رأى من آيات ربه الكبرى) و فرمود ( محققا بعضى از نشانههاى بزرگ پروردگارش را ديد) فهمها از شرح آنچه نازل كرده بود ناتوان شد و رؤياها در تعريف آن نشانههاى بزرگ سرگردان شدند.
القاضی ابوالفضل گفت: این آیات شامل خبر دادن خداوند متعال از طهارت تمام بدن پیامبر صلوات الله علیه و سلم و مصونیت او از آفات در این مسیر بود، پس قلب و زبانش و اندامهای او را پاکیزه کرد در مورد قلب پیامبر خداوند متعال میفرماید: (ما كذب الفؤاد ما رأى) «قلب آنچه را که میبیند دروغ نمیگوید» و زبان پیامبر در سخن خداوند متعال چنین توصیف شده است . (وما ينطق عن الهوى) (و از روی هوس سخن میگوید) و چشم او در سخن خداوند متعال چنین توصیف شده است . (ما زاغ البصر وما طغى). ( چشم منحرف میشود و تحت الشعاع قرار میگیرد).
منبع: سایت اسلام انلاین