اضطراب
جمع آوری: منصور منصوری
مقدمه
قرآن کریم تا چه اندازه به موضوع «اضطراب» پرداخته است؟ چه نقشی برای « اضطراب» در زندگی انسان قائل است؟ و به طور کلی جایگاه « اضطراب» در قرآن چیست؟
قرآن مجید، از ابعاد مختلف و به مناسبتهای گوناگون از « اضطراب» و آرامش سخن می گوید و انسان را متوجه آن می سازد. طرح مفصل این موارد همراه با توضیح هر مورد در رساله ای مستقل سامان یافته است و سعی ما در پژوهش حاضر بر بیان نمایی کلی و گزارش گونه از این مطالب است؛ تا بدین وسیله اولاً جایگاه اضطراب در آیات الهی- تا حدودی روشن شود و ثانیاً بستری مناسب برای تحقیقات بعدی فراهم گردد.
بر این اساس، آیات مربوط به اضطراب و آرامش را استخراج و پس از موضوع بندی در ذیل هر عنوان مطرح می کنیم.
آیات این فصل را می توان تحت نه عنوان، به ترتیب ذیل، بیان کرد:
- آرامش، موهبتی الهی برای پیامبران
خدای تعالی در ایات متعدد و به روشهای گوناگون، آرامش اطمینان را به قلب و دل پیام رسانان خود هدیه می کنند؛ و این نشانه از تأثیر مثبت و ویژه آرامش در موفقیت و بهورزی دارد که خود بیان گر جلوه ای از اهمیت قرآنی آرامش است. پیامبرانی که قرآن به بهره مندی آنان از این موهبت، اشاره می کند، عبارتند از:
پیامبر گرامی اسلام(ص)
(ثُمَّ أَنَزلَ اللّهُ سَكِينَتَهُ عَلَى رَسُولِهِ وَعَلَى الْمُؤْمِنِينَ وَأَنزَلَ جُنُودًا لَّمْ تَرَوْهَا وَعذَّبَ الَّذِينَ كَفَرُواْ وَذَلِكَ جَزَاء الْكَافِرِينَ ) توبه/۲۶
« سپس خداوند آرامش خویش را بر پیامبرش و بر مؤمنان نازل کرد و سپاهیانی که شما آنها را نمی دیدید [ به کمک شما] فرو فرستاد و کافران را به رنج و عذاب انداخت؛ و کیفر کافران این چنین است».
(إِذْ جَعَلَ الَّذِينَ كَفَرُوا فِي قُلُوبِهِمُ الْحَمِيَّةَ حَمِيَّةَ الْجَاهِلِيَّةِ فَأَنزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ عَلَى رَسُولِهِ وَعَلَى الْمُؤْمِنِينَ وَأَلْزَمَهُمْ كَلِمَةَ التَّقْوَى وَكَانُوا أَحَقَّ بِهَا وَأَهْلَهَا وَكَانَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمًا. لَقَدْ صَدَقَ اللَّهُ رَسُولَهُ الرُّؤْيَا بِالْحَقِّ لَتَدْخُلُنَّ الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ إِن شَاء اللَّهُ آمِنِينَ مُحَلِّقِينَ رُؤُوسَكُمْ وَمُقَصِّرِينَ لَا تَخَافُونَ فَعَلِمَ مَا لَمْ تَعْلَمُوا فَجَعَلَ مِن دُونِ ذَلِكَ فَتْحًا قَرِيبًا) فتح/۲۶-۲۷
« چنین بود که کافران در دلهایشان جمیت همان جمیت جاهلیت آوردند؛ ولی خداوند آرامشش را بر پیامبرش و مؤمنان نازل کرد و آن را پایبند حکم تقوا ساخت و به آن سزاوارترو اهل آن بود، و خداوند ازهمه چیز آگاه است.
به راستی که خداوند رؤیای پیامبرش را به حقیقت پیوست که شما ان شاء الله در امن و امان و حلق و تقصیر کرده وارد مسجدالحرام خواهید شد بی آنکه بیمی داشته باشید؛ و او چیزی را که شما نمی دانستید می دانست و جز این نیز پیروزی ای نزدیک نصیب شما گردانده است».
(وَكُلاًّ نَّقُصُّ عَلَيْكَ مِنْ أَنبَاءالرُّسُلِ مَا نُثَبِّتُ بِهِ فُؤَادَكَ وَجَاءكَ فِي هَذِهِ الْحَقُّ وَمَوْعِظَةٌ وَذِكْرَى لِلْمُؤْمِنِينَ) هود/۱۲۰
« و یکایک از اخبار پیامبران بر تو می خوانیم، همانچه به ان دل تو را استوار می داریم؛ و در این [سوره] حق و موعظه و تذکری برای مؤمنان بر تو نازل شده است».
(وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْلَا نُزِّلَ عَلَيْهِ الْقُرْآنُ جُمْلَةً وَاحِدَةً كَذَلِكَ لِنُثَبِّتَ بِهِ فُؤَادَكَ وَرَتَّلْنَاهُ تَرْتِيلًا) فرقان/۳۲
« و کافران گویند چرا قرآن یکباره بر او نازل نمی شود؟ بدینسان [ نازل می شود] تا دل تو را به آن استوار داریم و آن را چنانکه باید و شاید به شیوایی بخوانیم».
حضرت آدم(ع)
(هُوَ الَّذِي خَلَقَكُم مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَةٍ وَجَعَلَ مِنْهَا زَوْجَهَا لِيَسْكُنَ إِلَيْهَا فَلَمَّا تَغَشَّاهَا حَمَلَتْ حَمْلاً خَفِيفًا فَمَرَّتْ بِهِ فَلَمَّا أَثْقَلَت دَّعَوَا اللّهَ رَبَّهُمَا لَئِنْ آتَيْتَنَا صَالِحاً لَّنَكُونَنَّ مِنَ الشَّاكِرِينَ) اعراف/۱۸۹
« او کسی است که شما را از تنی یگانه افرید و همسزش را از او پدید اورد تا در کنار او آرام گیرد؛ و چون [ آدم] با او [ حوا] آمیزش کرد باری سبک گرفت و با ان آسان به سر می برد و چون گرانبار شد هر دو خداوند، پروردگارشان رابه دعا خواندند که اگر به ما فرزند سالم و شایسته ای عطا کنی از سپلسگذاران خواهیم بود».
حضرت ابراهیم « علیه و علی نبینا و آله السلام».
(وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ رَبِّ أَرِنِي كَيْفَ تُحْيِي الْمَوْتَى قَالَ أَوَلَمْ تُؤْمِن قَالَ بَلَى وَلَكِن لِّيَطْمَئِنَّ قَلْبِي قَالَ فَخُذْ أَرْبَعَةً مِّنَ الطَّيْرِ فَصُرْهُنَّ إِلَيْكَ ثُمَّ اجْعَلْ عَلَى كُلِّ جَبَلٍ مِّنْهُنَّ جُزْءًا ثُمَّ ادْعُهُنَّ يَأْتِينَكَ سَعْيًا وَاعْلَمْ أَنَّ اللّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ) بقره/۲۶۰
« و آنگاه که ابراهیم گفت پروردگارا به من بنمای که چگونه مردگان را زنده می کنی؛ فرمود مگر ایمان نداری؟ گفت چرا ولی برای اینکه دلم ارام گیرد فرمود: چهار پنده بگیر و بکش وپاره پاره کن و همه را در هم بیامیز سپس بر یر هر کوهی پاره ای از انها را بگذار آن گاه انان را به خود بخوان تا شتابان به سوی تو ایند و بدان که خداوند پیروزمند فرزانه است».
حضرت موسی(ع)
(اذْهَبْ أَنتَ وَأَخُوكَ بِآيَاتِي وَلَا تَنِيَا فِي ذِكْرِي.. قَالَا رَبَّنَا إِنَّنَا نَخَافُ أَن يَفْرُطَ عَلَيْنَا أَوْ أَن يَطْغَى. قَالَ لَا تَخَافَا إِنَّنِي مَعَكُمَا أَسْمَعُ وَأَرَى.)طه/۴۶،۴۵،۴۲
« توو برادرت نشانه های معجزه وار مرا ببرید و در یاد کرد من سستی مورزید… گفتند پروردگارا ما می ترسیم که بر ما پیشدستی یا گردنکشی کند. فرمود مهراسید من خود با شما هستم و می شنوم ومی بینم».
(وَأَنْ أَلْقِ عَصَاكَ فَلَمَّا رَآهَا تَهْتَزُّ كَأَنَّهَا جَانٌّ وَلَّى مُدْبِرًا وَلَمْ يُعَقِّبْ يَا مُوسَى أَقْبِلْ وَلَا تَخَفْ إِنَّكَ مِنَ الْآمِنِينَ)قصص/۳۱
« و عصایت را بینداز چون انداخت آن را نگریست که می جنبید گویی که ماری بود پشت کرد و پا به فرار گذاشت و بر نگشت گفته شد ای موسی روی به این سوکن و مترس تو از ایمنانی».
(وَلَقَدْ أَوْحَيْنَا إِلَى مُوسَى أَنْ أَسْرِ بِعِبَادِي فَاضْرِبْ لَهُمْ طَرِيقًا فِي الْبَحْرِ يَبَسًا لَّا تَخَافُ دَرَكًا وَلَا تَخْشَى) طه/۷۷
« و به موسی وحی کردیم که بندگان مرا شبانه روانه کن و برای آنان راهی خشک در دریا شکافت به طوری که نه از فرا رسیدن دشمن بیمناک باشی و نه از غرق بترسی».
(قَالُوا يَا مُوسَى إِمَّا أَن تُلْقِيَ وَإِمَّا أَن نَّكُونَ أَوَّلَ مَنْ أَلْقَى. قَالَ بَلْ أَلْقُوا فَإِذَا حِبَالُهُمْ وَعِصِيُّهُمْ يُخَيَّلُ إِلَيْهِ مِن سِحْرِهِمْ أَنَّهَا تَسْعَى. فَأَوْجَسَ فِي نَفْسِهِ خِيفَةً مُّوسَى. قُلْنَا لَا تَخَفْ إِنَّكَ أَنتَ الْأَعْلَى)طه/۶۸،۶۷،۶۶،۶۵
« گفتند ای موسی یا تو اول می اندازی یا ما اولیسن کسی باشیم که می اندازیم؟ گفت شما بیندازید و انداختند و ناگهان از جادوی آنان چنین به نظرش آمد که ریسما نهایشان و چوب دستیهایشان مار شده و جنب و جوش دارد. پس موسی در دل خود بیمی احساس کرد. گفتیم مترس که تو برتری».
حضرت هارون
(اذْهَبْ أَنتَ وَأَخُوكَ بِآيَاتِي وَلَا تَنِيَا فِي ذِكْرِي.. قَالَا رَبَّنَا إِنَّنَا نَخَافُ أَن يَفْرُطَ عَلَيْنَا أَوْ أَن يَطْغَى. قَالَ لَا تَخَافَا إِنَّنِي مَعَكُمَا أَسْمَعُ وَأَرَى.)طه/۴۶،۴۵،۴۲
«توو برادرت نشانه های معجزه وار مرا ببرید و در یاد کرد من سستی مورزید… گفتند پروردگارا ما می ترسیم که بر ما پیشدستی یا گردنکشی کند. فرمود مهراسید من خود با شما هستم و می شنوم ومی بینم».
۲- رفع اضطراب نعمتی برای نیکان و مؤمنان
افزون بر انبیاء الهی، نیکان و مؤمنان نیز از موهبت آرامش بهره مند شده اند و خدای تعالی در موارد مختلف اضطراب و دلهره را از آنان زائل نموده است. اشنایی با این موارد از یک سو بیان گر جایگاه رفع اضطراب و ایجاد ارامش در قرآن است؛ و از سوی دیگر مشوقی برای نسل حاضر است تا با افزایش ایمان و کردار نیک در رفع اضطراب ها و نگرانی ها بکوشند با این نگرش آیات زیر را در ذیل عنوان مربوط به آن مرور می کنیم:
اولیاء الهی
(أَلا إِنَّ أَوْلِيَاء اللّهِ لاَ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلاَ هُمْ يَحْزَنُونَ) یونس/۶۲
« آگاه باشید که دوستان خدا هرگز هیچ ترس و اندوهی دردل آنها نیست».
مؤمنان
« سپس خداوند آرامش خویش را بر پیامبرش و بر مؤمنان نازل کرد و سپاهیانی که شما آنها را نمی دید به کمک شما فرو فرستاد و کافران را به رتج و عذاب انداخت و کیفر کافران این چنین است».
(ثُمَّ أَنَزلَ اللّهُ سَكِينَتَهُ عَلَى رَسُولِهِ وَعَلَى الْمُؤْمِنِينَ وَأَنزَلَ جُنُودًا لَّمْ تَرَوْهَا وَعذَّبَ الَّذِينَ كَفَرُواْ وَذَلِكَ جَزَاء الْكَافِرِينَ)توبه/۲۶
« یاد آورید که شما را در پرده خوابی سبک که در حکم آرامش بخشی از سوی او بود پوشاند و از آسمان آ|بی بر شما بارید تا شما را با آن پاکیزه بدارد و از شما پلیدی شیطان را بزداید و دلهایتان را گرم و گامها یتان را بدان استوار کند».
(إِنَّ الَّذِينَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلَائِكَةُ أَلَّا تَخَافُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِي كُنتُمْ تُوعَدُونَ) فصلت/۳۰
« بیکمان کسانی که گویند پروردگار ما خداوند است سپس پایداری ورزند فرشتگان بر آنان نازل شوند و گویند که مترسید و اندوهگین مباشید و شاد بشوید به بهشتی که وعده داده می شد».
(هُوَ الَّذِي أَنزَلَ السَّكِينَةَ فِي قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ لِيَزْدَادُوا إِيمَانًا مَّعَ إِيمَانِهِمْ وَلِلَّهِ جُنُودُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَكَانَ اللَّهُ عَلِيمًا حَكِيمًا) فتح/۴
« هموست که آرامش را در دلهای مؤمنان جای داد تا ایمانی برایمانشان بیفزاید و سپس پاههای آسمانها و زمین خداوند دانای فرزانه است».) لَقَدْ رَضِيَ اللَّهُ عَنِ الْمُؤْمِنِينَ إِذْ يُبَايِعُونَكَ تَحْتَ الشَّجَرَةِ فَعَلِمَ مَا فِي قُلُوبِهِمْ فَأَنزَلَ السَّكِينَةَ عَلَيْهِمْ وَأَثَابَهُمْ فَتْحًا قَرِيبًا) فتح/۱۸
« به راستی که خداوند از مؤمنان آنگاه که با تو در زیر آن درخت بیعت کردند خشنود شد و دانست که در دلهایشان چیست، و آنگاه آرامش خود را بر آنان نازل کرد و به پیروزی ای که پاداششان داد».
(إِذْ جَعَلَ الَّذِينَ كَفَرُوا فِي قُلُوبِهِمُ الْحَمِيَّةَ حَمِيَّةَ الْجَاهِلِيَّةِ فَأَنزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ عَلَى رَسُولِهِ وَعَلَى الْمُؤْمِنِينَ وَأَلْزَمَهُمْ كَلِمَةَ التَّقْوَى وَكَانُوا أَحَقَّ بِهَا وَأَهْلَهَا وَكَانَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمًا)فتح/۲۶
« چنین بود که کافران در دلهایشان جمیت همان جمیت جاهلیت آوردند؛ ولی خداوند آرامشش را بر پیامبرش و مؤمنان نازل کرد و آن را پایبند حکم تقوا ساخت و به آن سزاوارترو اهل آن بود، و خداوند ازهمه چیز آگاه است.»
نیکوکاران
(مَن جَاء بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ خَيْرٌ مِّنْهَا وَهُم مِّن فَزَعٍ يَوْمَئِذٍ آمِنُونَ)نمل/۸۹
«هر کس که کار نیکی پیش آورد او را پاداشی است بهتر از آن و آنان از هراس در آن روز ایمن هستند».
ره یافتگان
(قُلْنَا اهْبِطُواْ مِنْهَا جَمِيعاً فَإِمَّا يَأْتِيَنَّكُم مِّنِّي هُدًى فَمَن تَبِعَ هُدَايَ فَلاَ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلاَ هُمْ يَحْزَنُونَ)بقره/۳۸
« گفتیم همه از آن بهشت پایین روید، آنگاه اگر رهنمودی از من برای شما آمد کسانی که ازرهنمودم پیروی کنند بیمی برایشان نیست و اندوهگین نگردند».
اصحاب کهف
(وَرَبَطْنَا عَلَى قُلُوبِهِمْ إِذْ قَامُوا فَقَالُوا رَبُّنَا رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ لَن نَّدْعُوَ مِن دُونِهِ إِلَهًا لَقَدْ قُلْنَا إِذًا شَطَطًا)کهف/۱۴
« و دلهایشان را استوار داشتیم که برخاستند و گفتند پروردگار ما، پروردگار آسمانها و زمین است، ما جز اوخدایی نمی پرستیم که در آن صورت هر چه بگوییم باطل گفته ایم».
مادر حضرت موسی
(وَأَوْحَيْنَا إِلَى أُمِّ مُوسَى أَنْ أَرْضِعِيهِ فَإِذَا خِفْتِ عَلَيْهِ فَأَلْقِيهِ فِي الْيَمِّ وَلَا تَخَافِي وَلَا تَحْزَنِي إِنَّا رَادُّوهُ إِلَيْكِ وَجَاعِلُوهُ مِنَ الْمُرْسَلِينَ)قصص/۷
« به مادر موسی الهام کردیم که او را شیر بده، و چون بر او بیمناک شدی، او را |[در جعبه ای] به دریا بیفکن و مترس و غم مخور چرا که ما بر گرداننده او به سوی تو و گرداننده او از پیامبران هستیم».
(وَأَصْبَحَ فُؤَادُ أُمِّ مُوسَى فَارِغًا إِن كَادَتْ لَتُبْدِي بِهِ لَوْلَا أَن رَّبَطْنَا عَلَى قَلْبِهَا لِتَكُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ)قصص/۱۰
« و دل مادر موسی به کلی از امید و شکیب خالی شد، چنانکه اگر دلش را گرم نمی کردیم که از باور دارندگان باشد نزدیک بود راز او را آشکار کند».
۳٫رفع « اضطراب» هدیه ای شایسته ی سپاس
تشکر و سپاس از لطف و محبت هر فردی، مورد تأییدو تأکید هر عقل سلیمی است و انتظار قدردانی و تشکر نسبت به عملی در خور و شایسته انتظاری منطقی و بجاست بر همین اساس قرآن کریم این انتظار را درباره نعمت آرامش و بر طرف سازی ترس و دلهره به گونه ای مطرح می کند که خود حاکی از اهمیت خاص آرامش در فرهنگ قرآنی است:
(قُلْ مَن يُنَجِّيكُم مِّن ظُلُمَاتِ الْبَرِّ وَالْبَحْرِ تَدْعُونَهُ تَضَرُّعاً وَخُفْيَةً لَّئِنْ أَنجَانَا مِنْ هَذِهِ لَنَكُونَنَّ مِنَ الشَّاكِرِينَ. قُلِ اللّهُ يُنَجِّيكُم مِّنْهَا وَمِن كُلِّ كَرْبٍ ثُمَّ أَنتُمْ تُشْرِكُونَ)انعام/۶۳و۶۴
« بگو چه کسی شما را از تاریکیها و شداید خشکی و دریا می رهاند زمانی که او را به زاری و پنهانی می خوانید و می گویید اگر ما را از این مهلکه نجات داد بیگمان از سپاسگزاران خواهیم شد. بگو خداوند شما را ار آن نجات می دهد و نیز زهذ گرفتاری و بازشما شریک می ورزید».
(وَضَرَبَ اللّهُ مَثَلاً قَرْيَةً كَانَتْ آمِنَةً مُّطْمَئِنَّةً يَأْتِيهَا رِزْقُهَا رَغَدًا مِّن كُلِّ مَكَانٍ فَكَفَرَتْ بِأَنْعُمِ اللّهِ فَأَذَاقَهَا اللّهُ لِبَاسَ الْجُوعِ وَالْخَوْفِ بِمَا كَانُواْ يَصْنَعُونَ)نحل/۱۱۲
« و خداوند اهل شهری را مثل می زند که امن و آسوده به سر می برد و روزی آن از هر سو به خوشی و فراوانی می رسید آنگاه به نعمتهای الهی کفران ورزیدند و سپس خداوند به کیفر کافر و کردارشان بلای فراگیر گرسنگی و ناامنی را به آنان چشانید».
- آرامش، نشانه ای الهی
آن گاه که خالق متعال از آیات و نشانه های خویش نام می برد،« خلقت همسران با هدف با هدف آرامش» را نیز جزء همین آیات می شمارد و نشانه ای از نشانه های خود معرفی می کند:
(وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُم مِّنْ أَنفُسِكُمْ أَزْوَاجًا لِّتَسْكُنُوا إِلَيْهَا وَجَعَلَ بَيْنَكُم مَّوَدَّةً وَرَحْمَةً إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ)روم/۲۱
« و از جمله آیات او این است که برای شما از نوع خودتان همسرانی آفرید که با آنان آرام گیرید و در میان شما دوستی و مهربانی افکند بیگمان در این امر برای اندیشه وران مایه های عبرت است».
۵.سلب «اضطراب» موهبتی در قیامت
موضوع قیامت و حوادث بیمناک ان از موضوعات بسیار گسترده قرانی است. جای جای قرآن سخن از حوادث وحشتناک قیامت است. آیات فراوانی با ترسیم صحنه های دهشت بار قیامت سعی در توجه و تنبیه و نیز ایجاد انگیزه لازم برای بهتر زیستن دارند و چنین است که انسان با تصویر آن صحنه ها و حوادث به دنبال راهی است تا در آن هنگام از این گونه « اضطراب» ها ایمن باشد بدین سان آرامشی که در آن لحظات حساس نصیب فردی می شود بسیار ارزشمند خواهد بود و چه زیبا و ضروری است موجبات چنین آرامشی را از زبان قرآن بشنویم قرآن وعده آرامش می دهد و این خود از جایگاه ویژه رفع « اضطراب» حکایت می کند.
(إِنَّ الَّذِينَ سَبَقَتْ لَهُم مِّنَّا الْحُسْنَى أُوْلَئِكَ عَنْهَا مُبْعَدُونَ… لَا يَحْزُنُهُمُ الْفَزَعُ الْأَكْبَرُ وَتَتَلَقَّاهُمُ الْمَلَائِكَةُ هَذَا يَوْمُكُمُ الَّذِي كُنتُمْ تُوعَدُونَ )انبیاء/۱۰۱ و ۱۰۳
« کسانی که از پیش از جانب ما در حق آنان نیکی مقرر شده است آنان از آن دور داشته شوند… بیم بزرگ آنان را اندوهگین نکند و فرشتگان به استقبال آنان آیند و گویند این همان روزتان است که به شما وعده داده شده بود».
(مَن جَاء بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ خَيْرٌ مِّنْهَا وَهُم مِّن فَزَعٍ يَوْمَئِذٍ آمِنُونَ)نمل/۸۹
« هر کس که کار نیکی پیش آورد او را پاداشی است بهتر از آن و آنان از هراس در آن روز ایمن هستند».
(وَلَا تَنفَعُ الشَّفَاعَةُ عِندَهُ إِلَّا لِمَنْ أَذِنَ لَهُ حَتَّى إِذَا فُزِّعَ عَن قُلُوبِهِمْ قَالُوا مَاذَا قَالَ رَبُّكُمْ قَالُوا الْحَقَّ وَهُوَ الْعَلِيُّ الْكَبِيرُ) سبأ/۲۳
« و شفاعت نزد او بسوی ندهد مگر درباره کسی که برای او اجازه دهد تا چون هراس از دلهای ایشان برطرف شود گویند پروردگارتان چه گفت؟ گویند حق و او بلند مرتبه بزرگ است».
(يَا عِبَادِ لَا خَوْفٌ عَلَيْكُمُ الْيَوْمَ وَلَا أَنتُمْ تَحْزَنُونَ)زخرف/۶۸
« ای بندگانم امروز نه بیمی بر شماست و نه اندوهگین شوید».
- آرامش و آثارآن
درباره پیامدها و آثار آرامش در فصل آینده به تفصیل سخن خواهیم گفت و در این قسمت تنها به جهت بیان توجه قرآن به این بعد از ابعاد رفع « اضطراب» آیاتی از این موضوع را مرور می کنیم:
افزایش ایمان
(هُوَ الَّذِي أَنزَلَ السَّكِينَةَ فِي قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ لِيَزْدَادُوا إِيمَانًا مَّعَ إِيمَانِهِمْ وَلِلَّهِ جُنُودُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَكَانَ اللَّهُ عَلِيمًا حَكِيمًا)فتح/۴
« هموست که آرامش را در دلهای مؤمنان جای داد تا ایمانی بر ایمانشان بیفزاید و سپس پاههای آسمانها و زمین خداوند راست و خداوند دانای فرزانه است».
اعتراف به حق
(وَرَبَطْنَا عَلَى قُلُوبِهِمْ إِذْ قَامُوا فَقَالُوا رَبُّنَا رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ لَن نَّدْعُوَ مِن دُونِهِ إِلَهًا لَقَدْ قُلْنَا إِذًا شَطَطًا) کهف/۱۴
« و دلهایشان را استوارداشتیم که برخاستند و گفتند پروردگار آسمانها و زمین است، ما جز او خدایی نمی پرستیم که در آن صورت هر چه بگوییم باطل گفته ایم».
حفظ اسرار
(وَأَصْبَحَ فُؤَادُ أُمِّ مُوسَى فَارِغًا إِن كَادَتْ لَتُبْدِي بِهِ لَوْلَا أَن رَّبَطْنَا عَلَى قَلْبِهَا لِتَكُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ)قصص/۱۰
« ودل مادر موسی به کلی از امید و شکیب خالی شد چنانکه اگر دلش را گرم نمی کردیم که از باوردارندگان باشد نزدیک بود راز او آشکار کند».
- رفع« اضطراب» پیامد اعمال نیک
خداوند در ایات فراوانی رفع اضطراب و دلهره را به عنوان پیامد و نتیجه ای برای اعمال و کارهای نیک بیان می کند. لذارفع«اضطراب» که ثمره چنین اعمالی قرار گیرد به نوعی بیان گر جایگاه فوق العاده آن است. در این قسمت به برخی از این اعمال و آیات مربوط به آنها اشاره می کنیم:
ایمان به خدا و روز جزا و عمل نیک.
(إِنَّ الَّذِينَ آمَنُواْ وَالَّذِينَ هَادُواْ وَالصَّابِؤُونَ وَالنَّصَارَى مَنْ آمَنَ بِاللّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ وعَمِلَ صَالِحًا فَلاَ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلاَ هُمْ يَحْزَنُونَ) مائده/۶۹
« مؤمنان و یهودیان و صابئین و مسیحیان هر کس که به خداوند و روز باز پسین ایمان آورده و نیکوکاری کرده باشد نه بیمی بر آنها ست و نه اندوهگین می شوند».
ایمان، عمل نیک، برپایی نماز و پرداخت زکات.
(إِنَّ الَّذِينَ آمَنُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ وَأَقَامُواْ الصَّلاَةَ وَآتَوُاْ الزَّكَاةَ لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِندَ رَبِّهِمْ وَلاَ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلاَ هُمْ يَحْزَنُونَ) بقره/۲۷۷
« کسانی که ایمان آورده اند و کارهای شایسته کرده اند و نمازخوانده اند و زکات پرداخته اند پاداششان نزد پروردگارشان محفوظ است و نه بیمی بر آنهاست ونه اندوهگین می شوند».
اظهار ایمان و پایداری.
(إِنَّ الَّذِينَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلَائِكَةُ أَلَّا تَخَافُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِي كُنتُمْ تُوعَدُونَ) فصلت/۳۰
« بیگمان کسانی که گویند پروردگار ما خداوند است سپس پایداری ورزند فرشتگان بر آنان نازل شوند و گویند که مترسید و اندوهگین باشید و شاد شوید به بهشتی که به بهشتی که به شما وعده داده می شد».
انفاق، بدون منت و اذیت
(الَّذِينَ يُنفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ ثُمَّ لاَ يُتْبِعُونَ مَا أَنفَقُواُ مَنًّا وَلاَ أَذًى لَّهُمْ أَجْرُهُمْ عِندَ رَبِّهِمْ وَلاَ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلاَ هُمْ يَحْزَنُونَ) بقره/۲۶۲
«کسانی که اموالشان را در اه خدا می بخشند و به دنبال بخشش خود منت و آزاری در میان نمی آورند پاداششان نزد پروردگارشان محفوظ است نه بیمی بر آنهاست و نه اندوهگین می شوند».
- ایجاد «اضطراب» عملی ناشایست
از ابعاد دیگر بحث« اضطراب» که مورد توجه قرآن است نا صواب بودن ایجاد برخی «اضطراب»ها است اضطرابی که دلیل منطقی بر وجود آن نیست. لذا قران کریم کسانی را که با شایعه پراکنی قصد ایجاد رعب و وحشت دارند تهدید کرده و می فرماید:
(لَئِن لَّمْ يَنتَهِ الْمُنَافِقُونَ وَالَّذِينَ فِي قُلُوبِهِم مَّرَضٌ وَالْمُرْجِفُونَ فِي الْمَدِينَةِ لَنُغْرِيَنَّكَ بِهِمْ ثُمَّ لَا يُجَاوِرُونَكَ فِيهَا إِلَّا قَلِيلًا) احزاب/۶۰
« اگر منافقان و بیمار دلان و شایعه سازان در مدینه از کارهای خود دست برندارند تو رابه ایشان تسلط دهیم و سپس اندک مدتی در آن شهر مدینه در جوار تو نباشند».
- اضطراب جزای کافران.
ایجاد دلهره در دل کافران که از پذیرش حق سرباز می زنند و در صدد آسیب رساندن به دیگران و حق مداران می باشند عملی است که نه تنها مذموم نیست بلکه پسندیده و لازم به شمار می رود و قرآن نیز ایجاد دلهره و اضطراب را به عنوان جزا و بر خوردی با این گونه افراد بیان می دارد که خود روشن گر زاویه ای دیگر از مبحث « اضطراب» قرآنی است:
(سَنُلْقِي فِي قُلُوبِ الَّذِينَ كَفَرُواْ الرُّعْبَ بِمَا أَشْرَكُواْ بِاللّهِ مَا لَمْ يُنَزِّلْ بِهِ سُلْطَانًا وَمَأْوَاهُمُ النَّارُ وَبِئْسَ مَثْوَى الظَّالِمِينَ)آل عمران/۱۵۱
« زود اگر در دل کافران به خاطر آنکه چیزی را شریک خداوند نگاشتند که هیچگونه حجت و برهانی بر آن نفرستاده است هراس افکنیم و سراو سرانجام آنان دوزخ است و جایگاه ستمکاران چه بد است».
(سَأُلْقِي فِي قُلُوبِ الَّذِينَ كَفَرُواْ الرَّعْبَ فَاضْرِبُواْ فَوْقَ الأَعْنَاقِ وَاضْرِبُواْ مِنْهُمْ كُلَّ بَنَانٍ) انفال/۱۲
(به زودی در دل کافران هراس می افکنم پس گردنها و سرانگشتانشان را قطع کنید».
وَأَنزَلَ الَّذِينَ ظَاهَرُوهُم مِّنْ أَهْلِ الْكِتَابِ مِن صَيَاصِيهِمْ وَقَذَفَ فِي قُلُوبِهِمُ الرُّعْبَ فَرِيقًا تَقْتُلُونَ وَتَأْسِرُونَ فَرِيقًا)احزاب/۲۶
« و آن عده از اهل کتاب را که از آنان احزاب گروه مشرکان همدست پشتیبانی کردند از برج و باروهاشان فرود آورد و در دلشان هراس افکند چندانکه گروهی ازایشان را می کشتید و گروهی را به اسارت می گرفتید .»
(هُوَ الَّذِي أَخْرَجَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ مِن دِيَارِهِمْ لِأَوَّلِ الْحَشْرِ مَا ظَنَنتُمْ أَن يَخْرُجُوا وَظَنُّوا أَنَّهُم مَّانِعَتُهُمْ حُصُونُهُم مِّنَ اللَّهِ فَأَتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ حَيْثُ لَمْ يَحْتَسِبُوا وَقَذَفَ فِي قُلُوبِهِمُ الرُّعْبَ يُخْرِبُونَ بُيُوتَهُم بِأَيْدِيهِمْ وَأَيْدِي الْمُؤْمِنِينَ فَاعْتَبِرُوا يَا أُولِي الْأَبْصَارِ) حشر/۲
« اوست که کافران اهل کتاب یهودیان بنی نضیر را از خانه و کاشانه شان در آغاز هنگامه رهسپاری انبوه آوار کرد گمان نمی بردید که بیرون روند و خودشان هم گمان می کردند که دژهایشان بازدارنده آنان در برابر امر و عقوبت الهی است پس امر عذاب الهی از جایی گمانش را نمی بردند بر آنان فرود آمد و در دلهایشان هراس انداخت چندانکه خانه هایشان را به دستهای خود و دستان مؤمنان ویران می کردند پس ای دیده وران عبرت گیرید».
سخن پایانی
گر چه آیات مربوط به موضوع اضطراب بسیار فراتر از موارد ذکر شده است که در پژوهشی مستقل از آن سخن گفته ایم ولی با نگاهی اجمالی به این موارد تا حدودی جایگاه و اهمیت مبحث اضطراب از منظر قرآن روشن می شود، گستره مسائل و مباحث مربوط به آن تا اندازه ای نمایان می گردد و این خود می تواند دست مایه ای برای تحقیقات بعدی را فراهم آورد. لذا با توجه به بهره مندی شیوه های درمانی از امتیازات خاص قرآنی شناخت و معرفی آنها می تواند مرجعی مطمئن برای دانشمندان و گاهی موثر در جهت کاهش اضطرابهای موجود به شمار آید.