ارزش رهایی بخش صداقت
ارزش رهایی بخش صداقت
برخی از ارزشها و اصول اخلاقی به رهایی و سعادت انسان و تمام موجودات کمک می کنند. مهم نیست که شما طرفدار کدام مرام و مسلکی هستید. مهم نیست که شما مذهبی هستید یا نه. مهم نیست که سنتی هستید یا مدرن. ارزشهای ناب و خالصی وجود دارند که با آنها میتوانید شادی و خوشبختی ِ بزرگ خود را تضمین کنید. لازم نیست کسی این ارزش ها را به شما بدهد یا آن را از جایی بگیرید. اینها را میتوانید خودتان خلق کنید. البته ابتدا باید مقدمات خردورزی را آماده کنید. یعنی باید ذهن آشفته و تربیت نشدهی خود را بازآفرینی کنید. این بدین معنیست که باید از نادانیها و خواستههای خود بگذرید. چون حرکت در راستای اراده و خواستهها نمیتواند دوای دردهای شما باشد. حرکت در راستای “من” و عادتها و خواستهها و گرایشها و علاقهمندیها به این معنی هست که شما به ذهن خود اعتماد میکنید و کنترل خود را به دست ذهن خود میدهید. در این صورت محال است که بتوانید ذهن خود را متحول و بازآفرینی کنید.
یکی از ارزشهایی که در تمام دنیا شناخته شده و منشا خوشبختی حقیقیست، راستی و صداقت است. این راستی و صداقت میتواند به طور کامل و آگاهانه در تمام زندگی شما بروز کند. صداقت مکانیزم بسیار خوبی برای از دست دادن تعلقات و وابستگی هاست. با صداقت و یکرنگی بسیاری از اضطرابهای زندگی کمرنگ و محو میشوند. با صداقت زندگی بسیار راحتتر میشود. دیگر لازم نیست برای کسی نقش بازی کنید یا اینکه کسی زحمتی به شما بدهد. لازم نیست افکار و نگرانی های بیشتری برای خودتان ایجاد کنيد. چون شما طبق شرایط خودتان زندگی میکنید و بر اثر گفتن کلمات غیر واقعی و دروغ یا رفتارهای دروغین، برای خودتان زندگی و دردسرهای اضافی و مجازی خلق نمیکنید.
یکی از مسائلی که به دروغ و دورویی دامن میزند، مسئلهی ارزش است. اگر شما درگیر ارزشها و ضد ارزشهای موجود در اطرافتان باشید، بدون شک راستی برای شما سخت خواهد بود. چون خودتان را از پشتپردهی آن ارزشها و ضد ارزشها میبینید.
صداقت و راستی به معنی پیروی از کسی یا چیزی نیست، بلکه به این معنیست که شما آزاد زندگی میکنید. به این معنیست که شما با واقعیتها زندگی میکنید، نه توهمات و نادانیها. به این معنیست که شما به ارزش از پیش ساخته شدهای اهمیت نمیدهید. بلکه خودتان ارزشهای راه ِ بزرگ ِ خود را خلق میکنید.
مثلا جوانی در خانواده تحت فشار پدر و مادر خود قرار دارد. زندگی بیرون از زندگی او با زندگی داخل خانوادهاش متفاوت است. او میخواهد زندگی متفاوتی داشته باشد. ولی ارزشهای خانوادهاش متفاوت است. آیا صداقت برای او مفید خواهد بود؟
بدون توجه به محتوای ارزشهای داخل و خارج از خانوادهی او، صداقت به او کمک میکند که از وابستگیهای زندگی رهایی یابد و به سوی یکپارچکی و شادی حقیقی حرکت کند. چون ارزشهای زندگی خصوصیاش با ارزشهای خانواده متفاوت است، مجبور است بسیاری از مسائل را مخفی کند، از محبت خانواده محروم میشود.از کمک و آموزش محروم میشود. از مشورت محروم میشود. از خانوادهاش دور میشود. ولی اگر صادقانه زندگی میکرد، با این همه تضاد و فشار و مشکل مواجهه نمیشد. در آن صورت زندگی برایش بسیار راحتتر میشد. در آنصورت میتوانست اعتماد و حمایت خانواده را حفظ کند و شانسش را برای حفظ تعادل زندگی، از دست ندهد.
البته مسلما این فکر به ذهن همه خطور میکند که این روزها صداقت و راستی مشکل است، یا اینکه صداقت و راستی چیز مسخره و غیر عملی است. بله اگر مبنای زندگی شما بیصداقتی باشد، یا درگیر اعمال و افکار دروغین باشید، صداقت دردسر ساز خواهد بود. ولی اگر بخواهید بسیارجدی به تحول و خودسازی و خودشناسی فکر کنید، و با قدرت و آزادانه زندگی کنید، هیچ چیز سد راه شما نخواهد بود. چون در این صورت شما فقط برای هدفی بزرگ و بدون وابستگی خاصی زندگی می کنید.
یک دلیل دیگر که صداقت مود تمسخر و سوال واقع میشود این است که اگر انسان صادقانه زندگی کند، منیت و شخصیتش زیر سوال میرود و این برای بسیاری از افراد غیر قابل قبول و رنجآور است. ولی کسی که به خودسازی و تحول می اندیشد، از همه مسائل استقبال می کند، با هر مسئله و مشکلی میجنگد. هر مشکلی درسی تازه است. هر مسئلهای امتحانی تازه است.
صداقت و راستی آثار مثبت بسیاری برای فرد و جامعه دارد. صداقت کمک میکند که بتوانیم با واقعیتهای موجود زندگی کنیم و ذهن خود را با افکار مختلف آلوده نکنیم و بتوانیم سبکبال و ساده فکر کنیم و زندگی کنیم. صداقت کمک میکند که دنباله روی افکار آلوده نباشیم.
صداقت فقط یکی از ارزشهای خردورزانه و رهاییبخش بود. اگر ارزش های خردورزانه و رهاییبخش در فرد و جامعه حضور و نفوذ داشته باشند، هر فرد و سیستمی میتواند خودش خود را پالایش و بازسازی کند و بسیاری از کاستیها و نابسامانیها و رنجها محو میشوند.