گاهی اوقات در مجلات و یا كتاب ها می خوانید كه دعوا نمك زندگی است و گهگاه از بعضی دوستان و آشنایان می شنوید كه میگویند گاهی قهر و دعوا موجب تداوم زندگی زناشویی می شود. این عده از یك حقیقت كلی در مورد آدمی بی خبرند و آن این است كه احساسات انسان همانند آتش است. كه با یك جرقه كوچك شروع می شود و آنچنان زبانه می كشد كه ممكن است همه چیز را در اطراف خود بسوزاند و به خاكستر تبدیل كند؛ و بر روی مشتی خاكستر زندگی كردن غیرممكن است.
متأسفانه گهگاهی ما خود به تنهایی بر مسند قضاوت می نشینیم و شوهران خود را محكوم می كنیم، اما یك طرفه قضاوت كردن كار درستی نیست. نباید اجازه دهید عقاید غلط دیگران و تقلیدهای غلط از زندگی افراد دیگر و یا از مجلات و فیلم ها و روزنامه ها موجب از هم پاشیدن آرامش شما در زندگی شود.
باید خیلی صادقانه بگویم بعد از بیست و پنج سال زندگی زناشویی هر بار كه با شوهرم جنگ و دعوا دارم، آنچه كه بعد از آن برایم می ماند درد و رنجی است كه روزها و گاهی هفته ها به طول می انجامد. خیلی از زنان و شوهرانی كه زندگی زناشویی موفقی دارند و برای روابط خود ارزش و احترام قائل هستند معتقدند كه دعوا و ستیزه موجب بهتر شدن و یا به قول عده ای نمكین شدن زندگی نمی شود بلكه باعث از هم پاشیدن زندگی و تیرگی روابط می شود، چون سبب ناراحتی اعصاب، بالا رفتن فشارخون، سوء هاضمه، ومهمتر از همه از بین رفتن عشق و محبت در زندگی می شود.
دكتر وین دایرمی گوید: همه زن و شوهرها باید بدانند این عقیده كه دعوا به طور طبیعی موجب بهتر شدن زندگی می شود غلط است؛ زیرا از نظر روانی بعد از هر دعوا و ستیزه نوعی احساس ضعف و ناتوانی در طرفین به وجود می آید كه تا مدتی مانع از انجام
كارهای روزانه می گردد و جلوی اتخاذ تصمیم های درست و بجا را می گیرد و به روابط ضربه بزرگی وارد می آورد و موجب سردردهای شدید، پشت درد، سوء هاضمه، بالا رفتن فشارخون، بی خوابی، و در بسیاری اوقات یك نوع نگرانی و اضطراب طولانی می شود. البته ضررهای مادی هم كه در نتیجه دعواهای خانوادگی ایجاد می شود بر ما پوشیده نیست.
- روزی یكی از دوستانم كه خود دكتر روان شناس است می گفت: بر سر یك موضوع كوچك با شوهرم دعوا كردم و آنچنان عصبانی شدم كه پس از خروج از خانه سوار ماشین خود شدم و چند بار محكم آن را به ماشین شوهرم كه جلوی خانه پارك شده بود كوبیدم و موجب خراب شدن و خسارت دیدن هر دو ماشین شدم.
- خانم دیگری می گفت یك روز كه داشتیم به مهمانی می رفتیم با شوهرم جر و بحث كردم، كم كم جر و بحث تبدیل به یك دعوا و ستیزه بزرگ شد، طوری خشمگین شدم كه خودم را از ماشین در حال حركت به بیرون پرتاب كردم.
- خانمی دیگر كه در میان دوستان و آشنایان به خوش اخلاقی معروف بود، روزی با شوهرش دعوا كرد و از شدت عصبانیت، شوهر را با همان چاقویی كه در حال خرد كردن پیاز بود تهدید كرد، بعد هم همه ظرف هایی را كه در آشپزخانه بود یكی یكی شكست.
- بنا به گفته مادرم من دختری نبودم كه در خانه قهر كنم. اما در ۳۸ سالگی یك بار با شوهرم دعوا كردم؛ به قدری ناراحت و عصبانی شدم كه كنترل خود را از دست دادم و خود را روی زمین انداختم. آنقدر خودم را به زمین زدم و آنقدر با دست به سر و كله خودم زدم كه تا مدت ها در بیمارستان بر اثر شكستگی استخوان بستری بودم… اینها نمونه های كوچكی از ضررها و زیان های دعوا و منازعه در خانواده است.
متأسفانه اكثر آدم ها از یك حقیقت كلی در مورد خود و دیگران غافل هستند، و آن این است كه بنا به گفته خیلی از روان شناسان از جمله دكتر دایر ،خداوند از هر كدام از انسان ها فقط یك نمونه خلق كرده است. شاید كسانی باشند كه از نظر ظاهر و یا طرز فكر با ما شباهت های بسیار داشته باشند، اما هرگز هیچ انسانی نیست كه از نظر اعتقادات، روش زندگی، طرز فكر و دیگر موارد زندگی به ما شباهت كامل داشته باشد. این گفته بدان معنا است كه نباید انتظار داشته باشیم همیشه و در هر زمان اطرافیان ما كاملاً ما را درك كنند، زیرا انجام چنین كاری برای خود ما هم غیر ممكن است. شاید شما مدت زیادی را با دوستی كه از خیلی جهات با شما هم عقیده است زندگی كنید، ولی روزی متوجه شوید كه او قادر نیست كاملاً شما را درك كند؛ نباید فراموش كنید كه او كپی شخصیت شما نیست: گاهی شما از درك او عاجز هستید و زمانی او از درك شما. اگر سعی كنید در رابطه با دوستان و آشنایان بخصوص در زندگی زناشویی این مسئله را در نظر بگیرید، هر روز زندگی شما بهتر و شیرین تر می شود.
همه زن و شوهرها باید بدانند این عقیده كه دعوا به طور طبیعی موجب بهتر شدن زندگی می شود غلط است؛ زیرا از نظر روانی بعد از هر دعوا و ستیزه نوعی احساس ضعف و ناتوانی در طرفین به وجود می آید كه تا مدتی مانع از انجام كارهای روزانه می گردد وجلوی اتخاذ تصمیم های درست و بجا را می گیرد و به روابط ضربه بزرگی وارد می آورد و موجب سردردهای شدید، پشت درد، سوء هاضمه، بالا رفتن فشارخون، بی خوابی، و در بسیاری اوقات یك نوع نگرانی و اضطراب طولانی می شود.
محترم شمردن قانون آزادی فردی در زندگی زناشویی
قانون آزادی های شخصی در قانون اساسی هر کشوری درج گردیده است. و ما این قانون را برای خود محترم می شماریم و در ارتباط با دوستان و آشنایان تا حدودی رعایت می کنیم. اما متأسفانه در زندگی زناشویی خود را ملزم به رعایت این قانون نمی دانیم و زیر پا گذاشتن این قانون را با خواندن نامه ها و گوش دادن به تلفن های یکدیگر آغاز می کنیم؛ حتی در بسیاری موارد دیده شده که کیف های دستی و کمدهای شخصی دیگران را به صورت عادت می گردیم ! و در پاره ای اوقات انجام این کارها را دلیل بر صمیمت در خانواده می دانیم.این گونه کارها نه تنها دلیل بر صمیمیت نیست بلکه موجب پایمال کردن آزادی های شخصی و در نظر نگرفتن فردیت افراد خانواده است. رعایت این قانون در مورد اوقات اشخاص هم صدق می کند. خارج از محیط خانه اگر بخواهیم با شخصی قرار بگذاریم، سعی می کنیم از او بپرسیم چه ساعتی مناسب است تا حتی الامکان از برهم خوردن برنامه او جلوگیری کنیم. رعایت چنین مسائلی در زندگی خانوادگی بخصوص در زندگی زناشویی هم لازم و ضروری است. اما رعایت اوقات فراغت زن و شوهر شاید از نظر ظاهر کمی غیرعادی باشد، زیرا طرز فکر حاکم بر اجتماع می گوید که آنها در هر صورت و در همه وقت باید از وظایف مادری و همسری خود پیروی کنند؛ ولی زنان می توانند علی رغم انجام وظایف مادری و همسری، اوقاتی را برای برنامه های شخصی اختصاص دهند؛ و رعایت چنین مسئله ای از طرف شوهران ضروری است. همچنین زنان باید در مورد شوهران خود این مسئله را رعایت کنند زیرا کار و مسئولیتِ پی در پی روح و جسم آدمی را خسته می کند و داشتن سرگرمی و تفریح ، لازم و ضروری است. گاهی بعضی از سرگرمی ها خانوادگی است و همه اعضا در آن شرکت می کنند، و گاهی خصوصی و فردی است. گاهی اوقات شوهر شما مشغول مطالعه است و یا تلویزیون تماشا می کند. زمانی هم ممکن است گلدان ها را جابجا کند. نباید اخم کنید و بگویید:«لعنت به این زندگی! از صبح تا شب سرکار هستی حالا هم که آمدی خانه، این طور وقت می گذرانی». نباید فراموش کنید که شوهر شما یک ماشین سخنگو نیست که بتواند دائماً در حال گفتگو باشد.
اگر شوهر شما گاهی اوقات کمتر با شما گفتگو کرد، فکر نکنید این عمل بدان معنی است که از شدت علاقه اش نسبت به شما کاسته شده است. چه بسیار شوهرانی که دائماً با همسر خود صحبت می کنند، در حالی که مهری از او به دل ندارند. متأسفانه گاهگاهی ما خود به تنهایی بر مسند قضاوت می نشینیم و شوهران خود را محکوم می کنیم، اما یک طرفه قضاوت کردن کار درستی نیست. نباید اجازه دهید عقاید غلط دیگران و تقلیدهای غلط از زندگی افراد دیگر و یا از مجلات و فیلم ها و روزنامه ها موجب از هم پاشیدن آرامش شما در زندگی شود.
منبع: سایت تبیان