نویسنده : سعدالدین صدیقی
حلول سال جديد خورشيدى و آغاز فصل بهار را خدمت خوانندگان عزيز تبريك عرض مى كنم. اميدوارم نو شدن سال بهانه اى باشد براى نو شدن افكار و رفتار و آغازى باشد براى تصميم گيرى هاى مهم در زندگى.
قبلا مطلبى را با عنوان “بهار و بهانه” نگاشته بودم، اينك آن را بار ديگر به بهانه بهار جديد باز نشر مى كنم.
رویدادها، پدیدهها و مناسبتها را، بهانهی سخن نمودن، رسمی مألوف و امری معقول است. این عمل در نزد خداوندگار هستی مرسوم و در اسلوب رسول اکرم صلی الله علیه و سلم معمول بوده است.
همزاد با خلقت اولیه انسان خداوند مالک و مَلِک، رفتار مخلوق را بهانهی سخن قراره داده، گاهی بر سبیل اشارت و گاهی بر طریق امارت، نقشهی زندگی سعادتآفرین هر دو سرا را بر آدم و فرزندانش ترسیم نموده است.
در سلوک نبی اکرم صلی الله علیه و سلم نیز به تکرار میبینیم که چگونه آن مربی بزرگ با استفاده از حوادث و حالات مختلف در کلامی جامع، گاهی گامی در اقناع عقل و گاهی تلنگری بر احساس و قلب مینوازد و پیروان خود را در مسیر پیمودن طریق حق و سعادت راهنما و دستگیر میگردد.
بهار بهانهای است برای سخن گفتن و بهانهای است برای عمل کردن.
بهار بهانهای است تا در کنار این تحول و تغییر عظیم طبیعت ما نیز همنوا با جمال و زیبایی آن به تغییر خود در سمت جمال و زیبایی قدم برداریم و طرحی نو در افکنیم.
حافظ میفرماید:
بیا تا گل برافشانیم و می در ساغر اندازیم
فلک را سقف بشکافیم و طرحی نو دراندازیم
پس اکنون که به تعبیر اقبال ابر بهار بر کوه و دشت خیمه زده، و در باغ و راغ قافلهی گل رسیده و بلبلگان در صفیر و صلصلگان در خروش هستند، بايسته است حجره نشینی را رها کنيم؛
بر لب جوی نشین، آب روان ببین، نرگس راز آفرین، لخت دل فرودین، بوسه زنش بر جبین
حجره نشینی گذار، گوشه صحرا گزین
پس دیده معنی گشاده با هم بهار را بهانه نموده و چند مورد را با هم گفتگو مینشینیم.
بهار ندایی است بر حیات و زندگی و رمزی است از نشاط و شادابی؛ قطرات رحمت خداوندی میبارد و زمین مرده زندگی مییابد.
در فرایند این حیات بخشی دو امر در نگاه مؤمنان برجسته است و از آن درسها میگیرند.
یکی عظمت خداوند، چرا که مؤمن حضور خداوند را در این مکانیسم در ذره ذرههای آن و در لحظه لحظههای آن حس میکند و قرآن برخلاف نظام آموزشی ما که اصرار بر آن دارد که آفتاب، دریا، بخار، ابر و باران این حیات را ایجاد میکنند، اصرار بر این دارد که همهی اینها در سایهی لطف و قدرت خداوندی اتفاق میافتد.
سعدی میفرماید:
برگ درختان سبز در نظر هوشیار
هر ورقش دفتری است معرفت کردگار
«أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّـهَ یُزْجِی سَحَابًا ثُمَّ یُؤَلِّفُ بَیْنَهُ ثُمَّ یَجْعَلُهُ رُکَامًا فَتَرَى الْوَدْقَ یَخْرُجُ مِنْ خِلَالِهِ وَیُنَزِّلُ مِنَ السَّمَاءِ مِن جِبَالٍ فِیهَا مِن بَرَدٍ فَیُصِیبُ بِهِ مَن یَشَاءُ وَیَصْرِفُهُ عَن مَّن یَشَاءُ یَکَادُ سَنَا بَرْقِهِ یَذْهَبُ بِالْأَبْصَارِ» (نور: ۴۳)
آيا نمى بينى كه خداوند ابرها را آهسته مى راند، سپس آنها را در كنار هم قرار مى دهد و متراكم مى سازد. آنگاه مى بينى كه باران از لابلاى آن خارج مى شود و نيز خداوند از آسمان از ابرهاى كوه مانند تگرگ را فرود مى آورد به هر كسى بخواهد از آن مى رساند و از هر كس بخواهد دور مى كند. درخشش برقِ ابرها نزديك است كه چشم ها را از ميان بردارد.
و دوم زنده شدن بعد از مرگ است. قرآن بر امکان وقوع قیامت پیوسته استدلال میکند که زندهشدن شما بعد از مرگ همانند زنده شدن زمین مرده است.
مولوی میفرماید:
این بهار نو زبعد برگ ریز
هست برهان بر وجود رستخیز
در بهاران رازها پیدا شود
هرچه خوردست این زمین رسوا شود
رازها را حق میکند آشکار
چون بخواهد رُست، تخم بد مکار
«وَتَرَى الْأَرْضَ هَامِدَهً فَإِذَا أَنزَلْنَا عَلَیْهَا الْمَاءَ اهْتَزَّتْ وَرَبَتْ وَأَنبَتَتْ مِن کُلِّ زَوْجٍ بَهِیجٍ»
«ذَٰلِکَ بِأَنَّ اللَّـهَ هُوَ الْحَقُّ وَأَنَّهُ یُحْیِی الْمَوْتَىٰ وَأَنَّهُ عَلَىٰ کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ» وَأَنَّ السَّاعَهَ آتِیَهٌ لَّا رَیْبَ فِیهَا وَأَنَّ اللَّـهَ یَبْعَثُ مَن فِی الْقُبُورِ» (حج: آیه ٥-٧)
تو زمين را خشك و خاموش مى بينى،اما هنگامى كه بر آن باران مى بارانيم به حركت و جنبش مى افتد، رشد و نمو مى كند و انواع گياهان زيبا و شادى بخش را مى روياند. اين بدان خاطر است كه خداوند حق است و او مردگان را زنده مى كند و وى بر هر چيزى تواناست. و همانا قيامت آمدنى است و جاى هيچ ترديدى نيست و خداوند تمام كسانى كه در گورها هستند زنده مى گرداند.
«وَنَزَّلْنَا مِنَ السَّمَاءِ مَاءً مُّبَارَکًا فَأَنبَتْنَا بِهِ جَنَّاتٍ وَحَبَّ الْحَصِیدِ ﴿٩﴾ وَالنَّخْلَ بَاسِقَاتٍ لَّهَا طَلْعٌ نَّضِیدٌ ﴿١٠﴾ رِّزْقًا لِّلْعِبَادِ ۖ وَأَحْیَیْنَا بِهِ بَلْدَهً مَّیْتًا ۚ کَذَٰلِکَ الْخُرُوجُ» (ق: ۹-۱۱)
از آسمان آب با بركتى را مى بارانيم و به وسيله آن باغها را و دانه هاى قابل درو را مى رويانيم. و درختان خرماى بلند را كه داراى شكوفه هاى متراكم و رديف شده هستند. اينها رزق و روزى بندگان هستند، ما بوسيله باران زمين مرده را زنده مى كنيم. زنده شدن و خارج شدن مردگان نيز همين گونه مى باشد.