نویسنده: دکتر یوسف قرضاوی (رحمه الله)
مترجم: محمد ستاری خرقانی
این را باید افزود که اسلام به گونه ای پهنه عبادت را گشود و دامنهاش را گسترانیده است که اعمال فراوانی را که از نظر مردم جز عبادات و عامل نزدیکی به خدا تلقی نمیشدهاند، در بر گرفته است.
هر عمل اجتماعی سودمند در صورتی که قصد انجام دهندهاش خیر باشد و نه جلب ستایش و کسب نفوذ در میان مردم؛ از نظر اسلام در ردیف بهترین عبادات شمرده میشود. هر عملی که آدمی بوسیله آن اشک محزونی را پاک سازد یا اندوه رنجدیده ای را کاهش دهد یا زخم سرکوب شده ای را مرهم گذارد یا از مظلومی حمایت کند و یا مغلوبی را از خواری در آورد یا دین ورشکسته گرانباری را بپردازد یا از فقیر با آبروی عیالمندی دستگیری کند یا سرگردانی را هدایت نماید یا نادانی را آموزش دهد یا به غریبی، پناه دهد یا آفتی را از مخلوقی دور سازد یا مانعی را از سر راهی بردارد یا به موجود زنده ای فایده ای رساند؛ از مصادیق عبادت بوده در صورت همراهی با نیت صحيح، مایهی نزدیکی به خدا می باشد.
اسلام، کارهای زیادی از اینگونه را عبادت خدا و شاخه ایمان و موجب پاداش خداوندی قرار داده است.
تنها نماز، روزه یا ذکر و دعا نیست که به عنوان عبادت روزانه شما نوشته شده و موجب گرفتن پاداش از خدا می شوند، بلکه می توانید چیزهای زیادی بر عبادات و نیکیهای خود بیفزایید که در نزد حق دارای ارزش و بهای متناسب با خود می باشند، هر چند در نظر خودتان کم ارزش و ناچیز جلوه کنند.
مثلا پیامبر (ص) درباره اصلاحگری میان دو طرف متخاصم فرموده است: آیا شما را از چیزی که درجه فضيلتش بالاتر از نماز و روزه و صدقه است، آگاه نکنم؟ گفتند: چرا، آگاه کن
گفت: آن چیز، اصلاح میان دو طرف است. زیرا هنگامی که رابطه دو طرف به تباهی گرایید همچو ماشین سلمانی عمل می کند. در روایتی هم گفته است: منظورم این نیست که مو را می تراشد و می زداید بلکه دین را از ریشه میزند. همچنین درباره عیادت مريض و منزلتی که نزد خدا دارد، می گوید: «هرکس از یک بیمار عیادت کند، ندایی از آسمان به او خطاب می کند که پاک شدی، قدمهایت نیز پاک شدند و جایگاهی در بهشت پیدا کردی.»
و نیز فرموده است: «کسی که به ملاقات بیماری می رود، تا وقتی ننشسته است، در رحمت شناور است و هنگامی که نشست در آن غوطه ور می شود.»
پیامبر (ص) در جایی دیگر، یکی از مناظر جالب روز قیامت را بصورت گفتگوئی میان خدا و بنده، بدینسان بازگو می کند: «خداوند عزوجل روز قیامت می گوید: ای فرزند آدم، من بیمار شدم ولی تو عیادتم نکردی!! می گوید: پروردگارا چگونه تو را عیادت می کردم در حالی که تو پروردگار جهانیان هستی؟ میگوید: مگر ندانستی که فلان بنده من بیمار شده است که عیادت نکردی؟ آیا نمی دانستی که در صورت عیادتش مرا نزد او مییافتی؟ ای فرزند آدم، من از تو غذا خواستم ولی تو ندادی! می گوید: پروردگارا چگونه تو را غذا می دادم، در حالی که تو پروردگار جهانیان هستی؟! میگوید: فلان بنده ام از تو خوراک طلبید، ولی تو ندادی! آیا نمی دانستی که اگر غذایش دهی عوض آن را از من دریافت خواهی داشت؟… ای فرزند آدم. از تو آب خواستم و تو ندادی؟ می گوید: ای پروردگار چگونه تو را آب دهم و حال آن که تو خدای جهان هستی؟! می فرماید: فلان بنده من از تو آب طلبید و تو آبش ندادی، آیا جز این بود که اگر سیرابش میکردی، عوض آن را از من میگرفتی؟»
مسلم و بخاری از قول پیامبر (ص)نقل می کنند که گفت: کسی که در حین راه رفتن شاخه خاری ببیند و آن را از سر راه بردارد، خداوند از او سپاسگزار بوده گناهش را می آمرزد. و در روایت مسلم آمده است که: مردی در وسط راه به شاخه درختی برخورد با خود گفت: این را کنار می اندازم تا مسلمانان را نیازارد و در نتیجه همین کار به بهشت رفت.»
از ابوذر نقل گردیده است که: «پیامبر فرمود همه اعمال نیک و بد امتم به من نشان داده شد و عمل کنار زدن مانع از سر راه مردم را در میان اعمال نیک دیدم.»
اسلام چنین کارهایی را نه تنها ستایش نموده است، بلکه به انجام آنها فراخوانده است و مورد تشویق قرار داده و از جمله وظایف روزانه فرد مسلمان که او را به بهشت نزدیک و از دوزخ دور می سازد، بر شمرده است. یکبار بدان عنوان صدقه داده و در بیانی دیگر، «صلاة» نامیده است. در هر صورت عبادت و موجب نزدیکی به خدا می باشد.
باز هم از ابوذر – رضي الله عنه – منقول است که: از رسول خدا (ص) پرسیدم چه چیزی بنده را از آتش میرهاند؟
گفت: ایمان به خدا.
گفتم: آیا عملی همراه ایمان وجود ندارد؟
گفت: این عمل وجود دارد که از آنچه خدا موهبت نموده است، بخشش کنی.
گفتم: یا رسول الله، اگر آدمی تهیدست بود و چیزی برای دادن نداشت؟
گفت: امر به معروف و نهی از منکر کند.
گفتم: اگر توانائی امر به معروف و نهی از منکر نداشت .
گفت: فرد ناواردی را کمک نماید (یعنی کسی را که کاری بلد نیست، صنعتی بیاموزد).
گفتم: یا رسول الله اگر در کاری مهارت نداشت چطور؟
فرمود: مظلومی را یاری کند.
گفتم: یا رسول الله اگر ضعیف بود و قدرت یاری مظلوم را نداشت چه؟
گفت: آیا نمی خواهی رفیقت را نصیحت کنی که از آزار مردم خودداری کند؟
گفتم: ای رسول خدا، اگر چنین کند، به بهشت می رود؟
فرمود: هیچ مؤمنی دارای یکی از این خصوصیات پیدا نمی شود مگر آن که همان خصیصه دستش را گرفته وارد بهشتش می سازد.»
با چنین طرز تلقی و نگرشی است که پیامبر اسلام هر مسلمانی را – هرچند کم توان باشد – به انجام این عبادت یا وظیفه اجتماعی بر می انگیزد و آن را به زمان يا مكان ویژه ای محدود نمی سازد. همچنان که آن را منحصر به نوع مالی که مختص توانگران باشد و یا فقط نوع بدنی که در انحصار اشخاص نیرومند باشد و یا شکل فرهنگی که ویژه علم آموختگان باشد، نکرده است، بلکه یک تعهد عمومی انسانی دانسته است که برای هر انسانی در حد توانائی خود او، انجام پذیر و میسر میباشد و فقیر و غنی، ناتوان و نیرومند و بی سواد و باسواد در آن اشتراک دارند.
وقتی که سخنان پیامبر بزرگوارمان را در این موارد می خوانیم، می بینیم که این عبادت همگانی را فقط یک مسئولیت انسانی قرار نداده است بلکه در طلب آن پافشاری کرده و آن را از هر نظر واجب دانسته است. ابوهریره از رسول خدا نقل می کند که فرمود: «برای هر درودی از مردم برای من، در هر روز که خورشید بر می آید، صدقه ای است. میان دو نفر به عدالت رفتار کردن، صدقه است، کمک به کسی در بار کردن و یا حمل محموله اش صدقه ای است، سخن پاک و درست صدقه ای است، هر قدمی که برای نماز برداشته شود صدقه است و برداشتن هر سنگ یا خاشاکی از جلو راه، صدقه ای بشمار می رود.» نظير حديث فوق را ابن عباس از رسول خدا (ص) روایت نموده است که می گفت: «بر هر عضوی از انسان روزانه، نماز واجب است. یکی از میان مردم گفت: این دشوارترین چیزی است که تاکنون به ما خبر داده ای! پیامبر (ص) فرمود: امر به معروف و نهی از منکر نوعی نماز است، حمل بار فرد ضعیفی نماز است، برطرف کردن کثافت از میان راه نماز است و هرگامی به سوی نماز برمیداری، خود نمازی محسوب می گردد.»
روایت بریده نیز از همین قبیل است: « انسان یک ستون فقرات و سیصد مفصل دارد. بنابراین باید برای هر مفصلی صدقه ای بدهد. گفتند: یا رسول الله چه کسی قدرت چنین کاری را دارد؟ – منظور پیامبر را صدقه مالی پنداشته بودند – پیامبر (ص) گفت: کثافتی را از مسجد بزدای و یا چیزی را از سر راه بردار …»
پیامبر (ص)در احادیث متعددی، لبخند به روی برادر همکیش و شنواندن مطلبی را به شخص ناشنوا و راهنمایی شخص نابینا و هدایت فرد سرگردان و رساندن درخواست کننده ای به چیز مورد نیازش و شتافتن به یاری ستمدیده دادخواه و برداشتن و حمل بار یک آدم ناتوان و هر عملی را که بر این محور می چرخد، عبادتی پسندیده و صدقهای نیکو تلقی نموده است.
بدینسان، فرد مسلمان در جامعه خویش، چشمهای سرشار از خیر و رحمت بوده، پیوسته سود
و برکت می رساند، عامل و فراخواننده به خیر و بخشنده و راهنمای به نیکی بوده، در نتیجه همانطور که پیامبر گرامی خواسته است: کلید خیر و قفل شر میباشد….. محدوده خیر رسانی و سودبخشی فرد مسلمان، به انسانها اختصاص ندارد بلکه دامنه اش وسیعتر بوده و هر موجود زنده، حتی پرنده و جانور را نیز در برمی گیرد. پس هر احسانی که نسبت به یک موجود زنده انجام داده یا رنجی را از آن دور سازد، عبادتی است که آدمی را به خدا نزدیک و شایسته رضای او می سازد.
پیامبر (ص) جریان مردی را برای یارانش حکایت می کند که سگی را که از شدت تشنگی خاک نمناک را میبلعید، دیده بود و رگ ترحمش جنبیده و نتوانسته بود سگ را با آن عطش سوزان رها کند، بنابراین آن را بطرف چاه آبی برده و با کفش خود به سگ مزبور آب داده و سیرابش نموده بود. پس خداوند پاس عمل او را داشته و از گناهانش درگذشت. یاران پیامبر چون این حکایت را شنیدند، با شگفتی گفتند: یا رسول الله، آیا در رابطه با جانوران هم برای ما پاداشی وجود دارد؟ پیامبر (ص) گفت: در رابطه با هر جانداری امکان کسب پاداش وجود دارد.»
کسانی که به امر عبادت همت گماشتند در فزونی آن کوشا هستند و نیز افرادی که در خدمت به جامعه و نیکی به خلق، اهتمام می ورزند، پاسخ انگیزههای درونی خود را بجای این که به عبادت در «صومعه ها» بسنده کنند و از کاروان زندگی بگسلند؛ در این میدان گسترده نیکوکاری که انسان و غیرانسان را فرا گرفته است، پیدا میکنند.
برگرفته از کتاب عبادت در اسلام