نوشته: دکتر سعد الكبيسي
ترجمه: علی رشیدی
یکی از شگفت انگیزترین و مفیدترین قواعد فقهیای که فقها نوشته اند، قاعده “الميسور لا يسقط بالمعسور”[ مقدور و میسر به خاطر سخت و دشوار ساقط نمی شود] است. به این معنی که: اگر انسان از انجام هر کاری به صورت کامل، ناتوان و عاجز باشد، شرعاً انجام بخشی از آن فعل که آسان است و او قادر به انجام آن می باشد، از او ساقط نمی شود.
سادهترین مثال برای این موضوع:
مثل نماز، هر کس نتواند بایستد، حق ندارد تمام نماز را ترک کند، بلکه نشسته نماز می خواند، زیرا نشستن برای او ممکن است.
در مورد نهی از منکر نیز همین طور است، هر کس نتواند با دست خود تغییر ایجاد کند با زبان تغییر ایجاد کند و اگر با زبان نتواند با قلبش انجام دهد ولی حق ندارد نهی از منکر را به کلی ترک کند.
قصد ما از بیان این قاعده، تبیین چند موضوع است که به بعضی از آنها اشاره می کنم :
۱- آگاهی از این که، این قاعده در تمام شئون زندگی جاری است، از این رو مسلمان باید برای خود، محدودهی سختیها و آنچه که از انجام آن ناتوان است و محدودهی آسانیها و آنچه که قادر به انجام آن است را در تمام امور فردی، خانوادگی، اجتماعی و غیره، مشخص کند.
۲- حالت ناامیدی و یأسی که مسلمانان به آن دچار می شوند، باعث می شود، به خاطر وجود سختیها، آسانیها را نیز ترک کنند. رنجش و خشم شدید از وجود سختیهای فراوان، موجب می شود آنها مشتاق به انجام آسانیها نشوند و این امری خطرناک برای دین و دنیای آنهاست.
۳- غفلت از اینکه، موفقیت در انجام آسانیها پلی برای موفقیت در انجام سختیها در آینده است، زیرا سختیها همیشه سختی نمی مانند. از این رو، به دلیل فراوانی و غالب بودن سختیها، عدهای فراموش میکنند که موفقیت در انجام آسانیها، منبع و انگیزهای برای انجام موفقیتآمیز سختیهایی است که اکنون آسان شدهاند.
۴- عمل به آسانیها یک واجب شرعی است؛ چه، عمل به سختیها بعد از آسان شدن، ممکن باشد و چه نباشد. وظیفه مسلمان نیست که فکر کند، آیا این امر در آینده آسان می شود یا نمی شود؟ مگر اینکه این کار به هدف آمادهسازی، آینده نگری، و پژوهشی مفید برای آینده صورت گیرد.
۵- ممکن است طیفی از امت، عمل به آسانیها را بر عهده بگیرند و طیفی دیگر عمل به سختیها را وقتی در آینده آسان میشوند بر عهده بگیرند. بنابراین لازم نیست این دو کار همیشه توسط یک طیف و گروه انجام شود. زیرا هر چه در آینده صورت می گیرد، بر موفقیت قبلی استوار است.
۶- میسور و معسور امری نسبی است، بنابراین آنچه برای شخص، جامعه یا دولتی آسان است، ممکن است برای فرد، جامعه یا دولت دیگری آسان نباشد؛ از این رو شایسته است در اینجا، عالمان، مفتیان و عموم دعوتگران به این تمایز توجه کنند تا از تعمیم در احکام پرهیز کنند.
۷- قطعا آسانیها، محل و میدان تکلیف و حسابرسی انسان از سوی خداوند متعال است، خداوند سبحان می فرماید: « لَا يُكَلِّفُ ٱللَّهُ نَفسًا إِلَّا وُسعَهَا»[ الله هیچ کس را جز به اندازۀ توانش مکلّف نمیکند.] و می فرماید: « لَا يُكَلِّفُ ٱللَّهُ نَفسًا إِلَّا مَا ءَاتَاهَا»[ الله هیچ کس را جز به آن اندازه که به او [توان] داده است مکلّف نمیکند]. در اینجا، بسیاری از مسلمانان با مشغول ساختن خود به سختیها به بهای انجام ندادن و از دست دادن آسانیها، دچار اشتباه می شوند، زیرا خداوند شما را فقط بر انجام آنچه توانایی دارید بازخواست می کند.
۸- مشکل خطای سیستماتیکی که در گفتمان برخی از طلاب علم و دعوتگران وجود دارد؛ که به خاطر اشتیاق زیاد در اجرای کامل دین،به جای آسانیها بر سختیها تمرکز می کنند. منشأ این جهل در اصل، در عدم تمییز بین این دو[میسور و معسور] است. که نتیجه آن، گرفتار کردن مردم در سختیها و مشقتهای منهی عنه و تکلیف کردن آنها به چیزهایی است که بیش از توانشان می باشد.
۹- پیامبر صلی الله علیه و سلم از نگرانی و غم به خدا پناه می برد. نگرانی برای آینده و غم برای گذشته است. اینجا راهنمایی و ارشادی است برای مسلمان، که بر حال خود و بر آن کارهایی که در حال می تواند انجام دهد متمرکز شود و حسرت گذشتهای که تمام شده و نتوانسته در آن کارهای زیادی انجام دهد را نخورد و حتی غم آیندهای که هنوز نیامده و از حالا نشانه های ناتوانی از انجام بسیاری از کارها در آن آشکار شده، را نیز نخورد؛ بلکه واجب است بر حال و آنچه آسان گشته تمرکز کند.
۱۰- و بالاخره یکی از مهمترین و خطرناکترین امور مربوط به این قاعده این است که برخی از صاحب نظران امت، از میان اندیشمندان، علما، مفتیان و سیاستمداران از این قاعده تجاوز کرده و با استدلال ها و توجیهاتی توهم زده، عجولانه و مطالعه نشده و بدون تلاش و اجتهاد کافی در تمییز بین میسور و معسور، مردم را مکلف به انجام احکامی بیش از حد توان می کنند و در نهایت امت و مردم را در معرض خطرات و حوادثی بدفرجام قرار می دهند.
این ده موردی بود که امیدواریم همراه با فهم این قاعده بزرگ و سودمند و در چگونگی تطبیق آن با واقعیت، مورد توجه قرار گیرد.