نقش مربّی در دعوت فردی-بخش اوّل
مقدّمه
سپاس و ستایش از آن پروردگار جهانیان است و درود و سلام بر پیامبری که خاتم پیامبران است. یکی از وسایل دعوت به سوی خداوند دعوت فردی است. من در این باب، سخن تعدادی دعوتگر را شنیده یا خوانده و در گفتارشان خیر زیادی پیدا کرده بودم. پس خود را وا داشتم تا خیر کلامشان را از پراکندگی برهانم و یکجا جمع نمایم و خود نیز چیزهایی که میدانستم بدان افزودم تا حاصل کارم یک مطلب آسان و قابل فهم باشد و امیدوارم توشهی راه آموزگاران و مربّیان قرار گیرد و این خداوند بلندمرتبه است که توفیقگر و هدایتگر راهِ راستین است.
نقش مربّی در دعوت فردی چیست؟
مربّی برای دعوت خود باید به فرد نزدیک شود و اموراتش را بشناسد و بیوقفه برای ساختن شخصیت و پیشرفت وی کار کند و پی در پی پیشرفت متربّی را ارزیابی نماید و مراقب مسیر و نقشهی دعوت خود باشد؛ همچنین برای حل مشکلات خصوصی و مشکلات مربوط به دعوت وی راهنما و یاریگرش باشد و در مرحلهی آخر خود متربّی را ارزیابی نماید و متناسب با پیشرفت یا سستی وی او را تشویق یا سرزنش نماید؛ پس میتوانیم موارد فوق را در پنج مورد خلاصه نماییم:
۱- باید به متربّی با محبت و برادری نزدیک شویم و امورات وی را بشناسیم.
۲- برای ساختن شخصیت او و پیشرفتش تلاش کنیم.
۳- برای حل مشکلات مربوط به دعوت و مشکلات خصوصی وی یاریگر و راهنمایش باشیم.
۴- هر از گاهی پیشرفت و تأثیرپذیریش را مطابق راهنماییها و تلاشمان ارزیابی نماییم؛ همچنین ارزیابی میکنیم آیا مسیر را درست آمدهایم و ساختمان خود را به سلامت بنا نمودهایم یا خیر.
۵- خود متربّی را ارزیابی میکنیم و با او به گفتگو مینشینیم که چه مقدار از آنچه باید انجام دهد یا آنچه از وی خواستهایم را انجام داده و در مقابل او را تشویق یا سرزنش مینماییم.
در ادامه هر کدام از موارد بالا را به تفصیل شرح میدهیم.
نخست: نزدیک شدن به متربّی و دانستن و شناختن امورات وی
برای نیل به این مهم، مربّی باید نکات ذیل را رعایت نماید:
۱. با هر کدام از متربّیها جداگانه رابطهی برادری برقرار نماید.
۲. مربّی در برابر متربّی باید بتواند احساسات خود را کنترل نماید؛ مثلاً:
الف ) باید در نوع رفتارمان با متربّی و نوع برطرف نمودن نیازهای وی از نازپروری پرهیز نماییم؛ این به معنای جفای به او نیست بلکه چیزی که ما میخواهیم ميانهروی بین جفا و نازپروری است.
در واقع نازپروری در آینده سبب میشود متربّی نتواند با دیگران رابطهی درستی برقرار نماید چرا که فکر میکند در هر مسئلهای که در آن نازش را نخرند روحیهی برادری وجود ندارد و همیشه منتظر میماند تا به او بدهند نه اینکه خود دهنده باشد و همیشه انتظار خواهد داشت از اشتباهات وی درگذرند و چه بسا روزی برسد که اگر مربّی بخواهد او را محاسبه کند یا دست از نازخواهی وی بردارد علیه او(مربّی) اقدام نماید.
ب) مربّی باید مراقب باشد بخاطر وابستگی شدید به متربّی، شخصیت خود را در شخصیت متربّی گم نکند بلکه باید در تواضع ميانهروی نماید و نه تکبّر بورزد و نه شخصیت خود را ببازد. مربّی باید مقداری هیبت و احترام از خود باقی گذارد.
ج) مربّی باید مراقب باشد زیاد از متربّی ستایش ننماید و او در نظر خودش زیاد بزرگ نکند.
د) باید هنگام بودن در کنار نوجوانها، مربّی مراقب باشد که به قوانین شرعی پایبند باشد.
ه) در کار تربیتی نباید(بی دلیل) افرادی را برگزینیم و به ایشان تعلق خاطر پیدا کنیم و دیگران را رها نماییم؛ چون در این صورت تربیت از مسیر اصلی خود منحرف شده است.
و) نباید از روی احساسات به متربّی چیزهایی بگوییم که در حد او نیست.
۳. دانستن حال و هوای متربّی و زندگی او از نزدیک اهمیت دارد اما نباید از سر فضولی این کار را انجام دهیم یا اسباب زحمت او شویم. در مرحلهی بعد موارد زیر را باید رعایت نماییم.
الف) در ابتدای کار، باید بیشتر از اینکه بخواهیم برای او سخنرانی کنیم حرف وی را بشنویم.
ب) نباید با معاشرت و دید و بازدید زیادی اسباب زحمت او شویم.
ج) سؤال ما در مورد مسائل شخصی باید به اندازه، با احتیاط و در وقت نیاز باشد. همچنین پرسش ما در مورد مسائل شخصیای باشد که امکان بازگوکردنش برای وی وجود داشته باشد. اما مسائلی که خود متربّی از گفتنش پرهیز میکند نباید پیگیر دانستن و فهمیدنش شویم.
۴. هر فرد شرایط خاص خود را دارد پس باید برای پیگیری وضعیت و ارتباط با او(متربّی) شرایطش را در نظر بگیریم. باید بدانیم همانطور که شرایط هر فرد با دیگری متفاوت است سبک پیگیری ما هم باید متفاوت باشد.
دوّم: تلاش برای پرورش و پیشرفت متربّی
در واقع هدف اصلی ما از پیگیریها و رهنماییهایمان در حین دعوت فردی تلاش برای پرورش و پیشرفت متربّی است. حال میتوانیم بفهمیم چه کسانی این قطب مهم تربیتی را در نظر نگرفتهاند چون نتیجهی کار آنها به یکی از دو شکل زیر نمایان میگردد:
آنان تنها ارتباط محبتآمیز با متربّی برقرار می نمایند و ممکن است این محبت بیشتر شده و نوعی وابستگی هم به وجود آمده باشد.
آنان در واقع قصدشان تسلط بر بندگان خداست و هدفشان این نیست که آنان را به خدا نزدیک نمایند و سبب پیشرفت آنها شوند و رتبهی علمی و عملی آنها را بالاتر برند.
برای پرورش و پیشرفت متربّی باید سن، فرهنگ، تواناییها و استعدادهای وی را در نظر بگیریم ولی با نرمش؛ چرا که بعضی از مردم توانایی ها و فرهنگشان بالاتر از سنّ و سالشان هست و یا برعکس تواناییها و فرهنگشان پایینتر از سن و سال آنهاست. در نتیجه مربّی باید به نابغهها و افراد با استعداد بیشتر از دیگران جرعهی علم بنوشاند اما به گونهای مناسب که تربیت سایر افراد را خراب نکند و این در واقع سنّت خداوند است؛ چرا که مردم باهم متفاوتند و استعداد ها و تواناییهایشان هم متفاوت است:
فَلَوْلَا نَفَرَ مِن كُلِّ فِرْقَةٍ مِّنْهُمْ طَائِفَةٌ لِّيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَلِيُنذِرُوا قَوْمَهُمْ
چرا از هر گروهی از آنان، طایفهای کوچ نمیکند (و طایفهای در مدینه بماند)، تا در دین (و معارف و احکام اسلام) آگاهی یابند و به هنگام بازگشت بسوی قوم خود، آنها را بیم دهند؟!
همچنین، بعد از یک حد معین دیگر دشوار میشود که سبب پیشرفت بعضی شویم(چون توانشان در همان حد است)… پس باید تفاوت های فردی را در نظر بگیریم و به طور کلی باید در برنامه تربیتی و مراحل آن میانهروی را مراعات نماییم.
با اندکی شرح و تفسیر میتوان با استفاده از ترازهایی که ذیل مشخص شده سبب پیشرفت متربّی شد:
۱. دورهی آمادگیهای مقدماتی که تا چند ماه طول می کشد. این دوره را باید قبل از اینکه بخواهیم وارد منهج علمی با متربّی شویم پشت سر گذاریم. در خلال این دوره موارد زیر را مراعات میکنیم
شخصی را برای این دوره ها انتخاب میکنیم که قدرت آن را داشته باشد.
به این فرد باید در این دوره ها توجه کنیم و به او اهمیت دهیم اما در نشان دادن توجه خود زیادهروی ننماییم و خود را نیز به زحمت بیش از حد نیندازیم.
– به متربّی مجال دهیم تا صحبت کند و در مورد خود بگوید پس بیش از اینکه بخواهیم برای او صحبت کنیم به صحبتش گوش فرا دهیم
مشکلات و موانع زندگی متربّی را بشناسیم و سعی کنیم آنها را برایش آسان نماییم و او را یاری دهیم تا از این موانع رد شود.
روحیهی هر فرد و سطح فکر او را مراعات کنیم و به یک شیوه با افراد مختلف برخورد ننماییم. ما میتوانیم هر سرآغاز مباحی(مثل تفریحات مختلف) را انتخاب کنیم تا به دل متربّی رخنه کنیم و برنامههایی را که در آینده می خواهیم اجرا کنیم با این برنامهی آغازین آسان نماییم.
در مورد افرادی که آن ها را دوست میدارد و به آن ها افتخار میکند بد نگوییم.
باید مراقب باشیم که حکم شرعی را کوچک نشماریم. مربّی باید تنها سؤالاتی را جواب دهد که در آن مصلحت می پندارد. او باید مراقب باشد که در فتوا دادن شتابزده عمل نکند.
برای متربّی باید جوّیي مناسب و همنشینانی انتخاب کرد که با او سازگار باشد.
باید مراقب بود که متربّی را زود هنگام به جنگ با خانه، جامعه یا گروههایی که در جامعه وجود دارند نفرستاد چون ممکن است وی دچار شرّی بزرگتر و خلل در تربیت و پرورشش شود. مربّی حتّی باید اگر در ابتدا ببیند که بعضی از متربّیها شور پیدا کردهاند و میخواهند با اطرافیان خود با گرایشی دشمنستیزانه برخورد نمایند، آنها را کنترل نماید و به این شورشان شادمان نگردد. این به معنای سستی در تربیت روحیهی جهادی و حماسی او نیست. این کار مربّی ایجاد حماسهای منضبط و دارای مقررات است.
در ابتدا تمرکز مربّی باید بر مفاهیم جامع باشد (مانند تسلیم شدن در برابر حکم شریعت، افتخار به اسلام و مسلمان بودن ، درک غربت اسلام و عدم افتخار به کثرت مسلمانان، شمولیت معنای لا الله الا الله در تمام زندگی و…) همچنین باید بر موارد ذیل تمرکز نماییم:
طرز تفکر و روحیات ما بر اساس اسلامی صحیح باشد.
سعی کنیم رابطهی خود را با الله تقویت نماییم.
سعی کنیم خود را از درون تزکیه نماییم.
سعی کنیم کتاب خداوند را تلاوت و حفظ نماییم.
تلاش نماییم در خود روحیه برادری و مودت پرورش دهیم.
همچنین مربّی باید مراقب باشد که اگر رهنمون شدن ظاهری متربّی را دید شتابزده عمل نکند و به او افتخار ننماید.
او همچنین باید از سخنان بیهوده و از نظرات عجیب و جنجالی دوری کند.
ادامه دارد…