نویسنده: سلاطون ملاحی
صفات خُلُقی رسول الله صلی الله علیه وسلم(صفات اخلاقی)
مقدمه:
(و انک لعلی خلق عظیم)
این قسمت به اوصاف اخلاقی رسول الله صلی الله وعلیه وسلم؛ در تعامل با اطرافیانش، که به چه صورت بوده اند،(هر کدام در مباحثی جداگانه) به طور نکات وار طبق احادیث می پردازد.
این مباحث عبارتند از: (تعامل رسول الله باهمسرانش، فرزندان،…..).
مبحث اول:
تعامل رسول الله صلی الله علیه وسلم باهمسرانش:
رسول الله صلی الله وعلیه وسلم دارای ۱۱همسر بودند.عبارتند از:
خدیجه بنت خویلد، عایشه بنت ابی بکر، حفصه بنت عمر، سوده بنت زمعة عامری، زینب بنت جحش اسدی، زینب بنت خزیمة هلالی، ام سلمه بنت ابی امیة مخزومی، ام حبیبه بنت ابی سفیان اموی، میمونه بنت حارث هلالی، جویریة بنت حارث مصطلقی، صفیه بنت حیی نضری.(رضی الله عنهن).
در این بخش به ذکر مواردی از ارتباط رسول الله صلی الله وعلیه وسلم نسبت به همسرانش در زمینه های مختلف زندگی زناشویی شان به طور نکته ای پرداخته می شود، تا ببینیم ،ارتباط ایشان با همسرانش به چه صورت بوده است، چرا که رسول الله صلی الله علیه وسلم به عنوان الگویی از طرف شرع برای ما قرار داده شده اند.
قبل از ذکر نکات به این سخن رسول الله اشاره می کنیم که فرمودند: (خیرکم خیرکم لأهله وانا خیرکم لأهلی).ترمذی ۳۸۹۵، والبانی ان را صحیح دانسته است.
(بهترین شما( کسی است که)نسبت به اهلش بهترین باشد و من بهترین شما برای اهل خود هستم).
در این حدیث رسول الله صلی الله علیه وسلم بیان می کنند که نسبت به اهلش بهترین هستند و با آنها همانگونه که خداوند فرموده اند: ( وعاشروهن بالمعروف) تعامل داشتند.
از جمله تعاملی که رسول الله صلی الله علیه وسلم با همسرانش در زندگی زناشویی داشتند عبارت است از:
نکته اول : حقوق معاشرت کردن با آنان را مراعات می کرد. و چیزی مانع انجام آن نمی شد.
*-عَنْ عَائِشَةَ، قَالَتْ: «كَانَ النَّبِيُّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ إِذَا صَلَّى رَكْعَتَيِ الْفَجْرِ، فَإِنْ كُنْتُ مُسْتَيْقِظَةً حَدَّثَنِي، وَإِلَّا اضْطَجَعَ» مسلم/۷۴۳
از عایشه روایت است که گفت: وقتی رسول خدا نماز سنت صبح را می خواند، اگر بیدار بودم با من صحبت می کرد، در غیر این صورت بر پهلو دراز می کشید،( تا آنکه اقامه نماز صبح گفته می شد.)
*-وهمچنين در سفر: عَنْ عَائِشَةَ، ” أَنَّ النَّبِيَّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ كَانَ إِذَا خَرَجَ أَقْرَعَ بَيْنَ نِسَائِهِ، فَطَارَتِ القُرْعَةُ لِعَائِشَةَ وَحَفْصَةَ، وَكَانَ النَّبِيُّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ إِذَا كَانَ بِاللَّيْلِ سَارَ مَعَ عَائِشَةَ يَتَحَدَّث۰۰۰) متفق علیه/۱۵۸۷
عایشه گوید: پیغمبر صلی الله علیه وسلم وقتی به مسافرت می رفت در بین زنهایش قرعه می کشید، یکبار قرعه به نام عایشه و حفصه در آمد، شبها که حرکت می کردند پیغمبر با عایشه سوار مرکب می شدند و با او صحبت می کرد..)
حتی در شبی که همسر جدید برگزیده بود، به ملاقات آنان رفت:
*-قَالَ أَنَسٌ: وَشَهِدْتُ وَلِيمَةَ زَيْنَبَ، فَأَشْبَعَ النَّاسَ خُبْزًا وَلَحْمًا، وَكَانَ يَبْعَثُنِي فَأَدْعُو النَّاسَ، فَلَمَّا فَرَغَ قَامَ وَتَبِعْتُهُ، فَتَخَلَّفَ رَجُلَانِ اسْتَأْنَسَ بِهِمَا الْحَدِيثُ، لَمْ يَخْرُجَا فَجَعَلَ يَمُرُّ عَلَى نِسَائِهِ، فَيُسَلِّمُ عَلَى كُلِّ وَاحِدَةٍ مِنْهُنَّ: «سَلَامٌ عَلَيْكُمْ، كَيْفَ أَنْتُمْ يَا أَهْلَ الْبَيْتِ؟» فَيَقُولُونَ: بِخَيْرٍ يَا رَسُولَ اللهِ، كَيْفَ وَجَدْتَ أَهْلَكَ؟ فَيَقُولُ: «بِخَيْرٍ»، فَلَمَّا فَرَغَ رَجَعَ، وَرَجَعْتُ مَعَهُ،۰۰) مسلم/۱۳۶۵
انس گوید: در محفل ازدواج رسول خدا صلی الله علیه وسلم با زینب بنت جحش حاضر بودم. مردم را با نان و گوشت سیر کرد.پیامبر صلی الله علیه وسلم مرا فرستاد تا مردم را به غذا خوردن فراخوانم.هنگامی که پیامبر صلی الله علیه وسلم غذا تناول کرد، برخاست ومن به دنبال او برخاستم.اما دو نفر در خانه ماندند، که با هم صحبت می کردند. رسول خدا به طرف حجره ی هر یک از همسرانش می رفت و میگفت: سلام و رحمت خداوند بر شما باد، چگونه هستید ای اهل بیت؟ آنان می گفتند: ای رسول خدا در خیر و خوبی هستیم، شما اهلت را چگونه یافتی؟ پیامبر می فرمود: به خیر و خوبی.سپس رسول الله صلی الله علیه وسلم بازگشت ومن هم همراه او برگشتم..)
(با اين كار هم حالشان را مي پرسيد وهم دلشان را به دست مي آورد . نووي می گوید: (مستحب است که وقتی شخص به خانه مي اید، به همسرش سلام كند.همچنین سوال كردن از حال خانواده اش، شايد نيازی داشته باشد، اما شرمش بيايد که صحبت را شروع كند،پس با پیش قدم شدن در پرسیدن؛ همسرش می تواند راحت تر نیازش را مطرح کند(كتاب، کیف عاملهم).
نکته دوم: نسبت به همسرش وفادار بود و حق او را حفظ می کرد و سابقه ی عهدی را که با او داشت فراموش نمی کرد.
نسبت به همسرش خدیجه اینگونه بود، و فضل و منزلتی را که در قلبش نسبت به او داشت، بیان می کرد حتی بعد از وفات خدیجه.
*-عَنْ عَائِشَةَ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهَا، قَالَتْ: مَا غِرْتُ عَلَى أَحَدٍ مِنْ نِسَاءِ النَّبِيِّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ، مَا غِرْتُ عَلَى خَدِيجَةَ، وَمَا رَأَيْتُهَا، وَلَكِنْ كَانَ النَّبِيُّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ يُكْثِرُ ذِكْرَهَا، وَرُبَّمَا ذَبَحَ الشَّاةَ ثُمَّ يُقَطِّعُهَا أَعْضَاءً، ثُمَّ يَبْعَثُهَا فِي صَدَائِقِ خَدِيجَةَ، فَرُبَّمَا قُلْتُ لَهُ: كَأَنَّهُ لَمْ يَكُنْ فِي الدُّنْيَا امْرَأَةٌ إِلَّا خَدِيجَةُ، فَيَقُولُ «إِنَّهَا كَانَتْ، وَكَانَتْ، وَكَانَ لِي مِنْهَا وَلَدٌ»متفق عليه/۱۵۷۷
(عايشه رضي الله عنه گوید: حساسیت نسبت به هیچ یک از زنان پیغمبر صلی الله علیه وسلم به اندازه خدیجه نداشتم، من او را ندیده بودم ولی پیغمبر صلی الله علیه وسلم بسیار از او یاد می کرد، بعضی اوقات گوسفندی را سر می برید، گوشت آن را قطعه قطعه می کرد، آن را (در بین دوستان خدیجه تقسیم می نمود) برای دوستان خدیجه می فرستاد، گاهی به پیغمبر صلی الله وعلیه وسلم می گفتم: مثل اینکه در دنیا زن دیگری جز خدیجه وجود نداشته است؟! پیغمبر صلی الله علیه وسلم می گفت: خدیجه زن بخصوصی بود، من از او اولاد داشتم).
*-وهمچنين تا وقتي خديجه زنده بود، با كسي ديگر ازدواج نكرد
عَنْ عَائِشَةَ، قَالَتْ: «لَمْ يَتَزَوَّجِ النَّبِيُّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ عَلَى خَدِيجَةَ حَتَّى مَاتَتْ»مسلم/۲۴۳۶
از عایشه روایت است که فرمود: رسول خدا تا زمانی که خدیجه وفات نکرد، با هیچ زنی ازدواج نکردند.
نکته سوم: قبل خروج از خانه،همسرش را می بوسید.
*-عَنْ عَائِشَةَ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهَا، قَالَتْ: كَانَ النَّبِيُّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ «يُقَبِّلُ وَيُبَاشِرُ وَهُوَ صَائِمٌ، وَكَانَ أَمْلَكَكُمْ لِإِرْبِهِ»متفق علیه/۶۷۶
عايشه رضي الله عنها گوید: پیغمبر صلی الله علیه وسلم زنهایش را می بوسید و با آنها شوخی می کرد در حالی که روزه داشت و او از همه شما بر نفسش مسلط تر بود ( یعنی با تسلطی که بر نفس خود داشت بیم این نبود که در اثر بوسه و یا بازی تحریک شود و دچار نزدیکی با زنهایش گردد).
*-عن عروة بن زبیرعَنْ عَائِشَةَ، أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ – صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ – قَبَّلَ بَعْضَ نِسَائِهِ، ثُمَّ خَرَجَ إِلَى الصَّلَاةِ وَلَمْ يَتَوَضَّأْ. فقُلْتُ: مَا هِيَ إِلَّا أَنْتِ! فَضَحِكَتْ(سنن ابن ماجه/۵۰۲، تحقيق الباني: صحيح
عروة بن زبیر از عایشه روایت می کند: همانا رسول الله صلی الله علیه وسلم بعضی از همسرانش را می بوسید، سپس برای نماز خارج می شد و وضو هم نمیگرفت. عروة گفت: آن زن تو میباشی! پس عایشه خندید.
نکته چهارم: سرخود را بر ران همسرش می گذاشت و می خوابید و یا اینکه به او تکیه می کرد.
*-عَنْ عَائِشَةَ، قَالَتْ: جَاءَ أَبُو بَكْرٍ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ، وَرَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ «وَاضِعٌ رَأْسَهُ عَلَى فَخِذِي» فَقَالَ: حَبَسْتِ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ وَالنَّاسَ، وَلَيْسُوا عَلَى مَاءٍ، فَعَاتَبَنِي وَجَعَلَ يَطْعُنُ بِيَدِهِ فِي خَاصِرَتِي «وَلاَ يَمْنَعُنِي مِنَ التَّحَرُّكِ إِلَّا مَكَانُ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ، فَأَنْزَلَ اللَّهُ آيَةَ التَّيَمُّمِ» بخاري/ ۶۸۴۴
عايشه رضي الله عنها گفت: ابوبکر رضی الله عنه آمد در حالی که رسول الله صلی الله علیه وسلم سر خود را بر ران من نهاده بود و گفت: رسول الله صلی الله علیه وسلم و مردم را ماندگار ساختی و مردم بر سر آب نیستند. وی مرا سرزنش کرد و دست خود را بر پهلویم می فشرد و آنچه مرا از حرکت باز میداشت جز جایگاه و حالت رسول الله نبود..)
*-عَنْ عَائِشَةَ، قَالَتْ: «كَانَ النَّبِيُّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ يَقْرَأُ القُرْآنَ وَرَأْسُهُ فِي حَجْرِي وَأَنَا حَائِضٌ» متفق علیه/۱۷۴
عایشه رضی الله عنه گوید: پیغمبر صلی الله علیه وسلم بر ران من تکیه کرده بود و قرآن می خواند و من هم در حال حیض بودم.
نکته پنجم: برانس و الفت گرفتن هر روز با همسرانش حریص بود.
*-عَنْ عَائِشَةَ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهَا: «كَانَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ إِذَا انْصَرَفَ مِنَ العَصْرِ دَخَلَ عَلَى نِسَائِهِ، فَيَدْنُو مِنْ إِحْدَاهُنَّ، فَدَخَلَ عَلَى حَفْصَةَ، فَاحْتَبَسَ أَكْثَرَ مِمَّا كَانَ يَحْتَبِسُ» بخاری/ ۵۲۱۶
از عایشه روایت است که گفت: رسول خدا صلی الله علیه وسلم هنگامی كه از نماز عصر برمی گشت، نزد همسرانش میرفت و با آنان، خوش و بِش میكرد. روزی، نزد حفصه دختر عمر رفت و بيش از حد معمول، نزد او ماند..)
*-اما برای شب ها:عَنْ أَنَسٍ، قَالَ: ” كَانَ لِلنَّبِيِّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ تِسْعُ نِسْوَةٍ، فَكَانَ إِذَا قَسَمَ بَيْنَهُنَّ، لَا يَنْتَهِي إِلَى الْمَرْأَةِ الْأُولَى إِلَّا فِي تِسْعٍ، فَكُنَّ يَجْتَمِعْنَ كُلَّ لَيْلَةٍ فِي بَيْتِ الَّتِي يَأْتِيهَا) مسلم/ ۱۴۶۲٫
از انس روایت است که گفت: رسول خدا نه زن داشت و هر شب نزد یکی از آنان اقامت داشت. وقتی نه شب گذشت نزد اولین زن خود میرفت. زنان پیامبر صلی الله علیه وسلم هر شب در منزل زنی اجتماع می کردند که نوبت او بود..)
نکته ششم: از جای دهان همسرش که نوشیده بود می نوشید.
*-عَنْ عَائِشَةَ قَالَتْ: «كُنْتُ أَشْرَبُ وَأَنَا حَائِضٌ، ثُمَّ أُنَاوِلُهُ النَّبِيَّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ فَيَضَعُ فَاهُ عَلَى مَوْضِعِ فِيَّ، فَيَشْرَبُ، وَأَتَعَرَّقُ الْعَرْقَ وَأَنَا حَائِضٌ، ثُمَّ أُنَاوِلُهُ النَّبِيَّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ فَيَضَعُ فَاهُ عَلَى مَوْضِعِ فِيَّ). مسلم/ ۳۰۰
از عایشه روایت است که گفت: وقتی حایض بودم، آب می نوشیدم، سپس لیوان را به رسول خدا می دادم، ایشان دهانشان را بر جای دهان من می گذاشتند و از آن می نوشیدند؛ و وقتی گوشت استخوانی را می خوردم وسپس آن را به رسول خدا میدادم، ایشان از همان جای دهان من گوشت را می خوردند ومن حایض بودم.
*-عَنْ عَائِشَةَ قَالَتْ: «كَانَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ يَضَعُ فَاهُ عَلَى الْمَوْضِعِ الَّذِي أَشْرَبُ مِنْهُ وَيَشْرَبُ مِنْ فَضْلِ شَرَابِي وَأَنَا حَائِضٌ»نسایی/ ۳۷۸٫ تحقیق البانی: صحیح
عایشه گوید: رسول الله صلی الله علیه وسلم دهانشان را بر جایی که از آن می نوشیدم می گذاشت و از اضافه آب من می نوشید، در حالی که من حایض بودم.
نکته هفتم: هنگام وفاتش از سِواکی که همسرش استفاده کرده بود، استفاده کرد.
*-عَائِشَةَ كَانَتْ تَقُولُ: إِنَّ مِنْ نِعَمِ اللَّهِ عَلَيَّ: أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ تُوُفِّيَ فِي بَيْتِي، وَفِي يَوْمِي، وَبَيْنَ سَحْرِي وَنَحْرِي، وَأَنَّ اللَّهَ جَمَعَ بَيْنَ رِيقِي وَرِيقِهِ عِنْدَ مَوْتِهِ: دَخَلَ عَلَيَّ عَبْدُ الرَّحْمَنِ، وَبِيَدِهِ السِّوَاكُ، وَأَنَا مُسْنِدَةٌ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ، فَرَأَيْتُهُ يَنْظُرُ إِلَيْهِ، وَعَرَفْتُ أَنَّهُ يُحِبُّ السِّوَاكَ، فَقُلْتُ: آخُذُهُ لَكَ؟ فَأَشَارَ بِرَأْسِهِ: «أَنْ نَعَمْ» فَتَنَاوَلْتُهُ، فَاشْتَدَّ عَلَيْهِ، وَقُلْتُ: أُلَيِّنُهُ لَكَ؟ فَأَشَارَ بِرَأْسِهِ: «أَنْ نَعَمْ» فَلَيَّنْتُهُ، فَأَمَرَّهُ، ….)بخاری/۴۴۴۹
از عايشه رضی الله عنها روايت است كه میگفت: يكي از نعمتهايي كه خداوند به من ارزانی داشت، اين است كه رسول الله در خانه من، روزِ نوبت من و ميان سينه و گلويم، فوت نمود. و همچنین خداوند، آب دهان من و او را هنگام درگذشتاش با هم درآميخت بدين صورت كه رسول الله به من تكيه داده بود كه عبدالرحمن بن ابیبكر در حالی كه مسواكی در دست داشت، وارد شد. و ديدم كه نبی اكرم بسوی آن، نگاه میكند. دانستم كه ايشان مسواک را دوست دارد. لذا پرسيدم: آيا آن را برايت بگیرم؟ با اشاره سر فرمود: بلی. پس آنرا گرفتم. و چون مسواک برايش سفت بود، پرسيدم: آيا آنرا برای شما نرم كنم؟ با اشاره سر فرمود: بلی. آنگاه آنرا جويدم و برايش نرم كردم.
نكته هشتم: در هنگام حیض همراه همسرش در زیر یک ملافه می خوابید
*-أُمِّ سَلَمَةَ، قَالَتْ: بَيْنَا أَنَا مَعَ النَّبِيِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ مُضْطَجِعَةٌ فِي خَمِيلَةٍ، حِضْتُ، فَانْسَلَلْتُ، فَأَخَذْتُ ثِيَابَ حَيْضَتِي؛ فَقَالَ: أَنُفِسْتِ قُلْتُ: نَعَمْ فَدَعَانِي فَاضْطَجَعْتُ مَعَهُ فِي الْخَمِيلَةِ) متفق علیه/۱۷۰
ام سلمه رضي الله عنها همسر پیغمبر صلی الله علیه وسلم گوید: روزی که با پیغمبر در زیر روپوش مخملی خوابیده بودیم، به حالت حیض در آمدم به آرامی از پیغمبر صلی الله علیه وسلم دور شدم و رفتم لباسهای مخصوص عادت ماهیانه را پوشیدم، پیغمبر صلی الله علیه وسلم پرسید : آیا به حیض در آمده ای؟ گفتم: بلی، پیغمبر صلی الله علیه وسلم مرا دعوت کرد،(و مجددا) با او در زیر همان روپوش خوابیدیم).
*-عن مَيْمُونَةَ زَوْجَ النَّبِيِّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ قَالَتْ: «كَانَ رَسُولُ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ يَضْطَجِعُ مَعِي وَأَنَا حَائِضٌ، وَبَيْنِي وَبَيْنَهُ ثَوْبٌ»مسلم/ ۲۹۵
از میمونه همسر پیامبر صلی الله علیه وسلم نقل است که گفت: رسول خدا صلی الله علیه وسلم با من در یک بستر می خوابید؛ در حالی که من حایض بودم و بین من و ایشان تنها جامه ای حایل بود.
نکته نهم: هنگام غسل با همسرشان از یک ظرف آب استفاده می کردند.
*-وَقَالَتْ عایشه : «كُنْتُ أَغْتَسِلُ أَنَا وَرَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ مِنْ إِنَاءٍ وَاحِدٍ، نَغْرِفُ مِنْهُ جَمِيعًا»بخاری/ ۲۷۳
عایشه رضی الله عنها گفت: من و رسول الله صلی الله علیه وسلم از یک ظرف آب غسل می کردیم وهر دوی ما از آن آب میگرفتیم.
*-عن عَائِشَةُ قَالَتْ: «كُنْتُ أَغْتَسِلُ أَنَا وَرَسُولُ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ مِنْ إِنَاءٍ وَاحِدٍ وَنَحْنُ جُنُبَانِ» مسلم/۳۲۱
عايشه رضي الله عنها گفت: من و پیامبر صلی الله علیه وسلم هر دو از یک ظرف غسل می کردیم؛ در حالی که هر دو جنب بودیم.
*-عَنْ عَائِشَةَ، قَالَتْ: ” كُنْتُ أَغْتَسِلُ أَنَا وَرَسُولُ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ مِنْ إِنَاءٍ بَيْنِي وَبَيْنَهُ وَاحِدٍ، فَيُبَادِرُنِي حَتَّى أَقُولَ: دَعْ لِي، دَعْ لِي. قَالَتْ: وَهُمَا جُنُبَانِ ” مسلم/ ۳۲۱
از عایشه رضی الله عنها روایت است که گفت: من و رسول خدا از ظرفی واحد- که میان من و ایشان قرار داشت- غسل می کردیم و ایشان بر من پیشی می گرفت تا جایی که می گفتم؛ برای من باقی گذار. گفت: این در حالی بود که هر دوی ما جنب بودیم.
*-عن ام سلمه قالت: «وَكُنْتُ أَغْتَسِلُ أَنَا وَالنَّبِيُّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ مِنْ إِنَاءٍ وَاحِدٍ مِنَ الجَنَابَةِ» متفق عليه/۱۷۱
ام سلمه رضي الله عنها گوید: من و پیغمبر صلی الله علیه وسلم هر دو از یک ظرف آب، غسل جنابت می کردیم.
نكته دهم: از روی دوستی و شفقت گاهی اسم همسرش را کوتاه می کرد.
*-إِنَّ عَائِشَةَ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهَا، قَالَتْ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ يَوْمًا: «يَا عَائِشَ، هَذَا جِبْرِيلُ يُقْرِئُكِ السَّلاَمَ» فَقُلْتُ: وَعَلَيْهِ السَّلاَمُ وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَكَاتُهُ،) بخاري/۳۷۶۸
از عایشه رضی الله عنها روایت است که گفت: رسول الله صلی الله علیه وسلم روزی فرمود: ای عایش، این جبرئیل است که بر تو سلام می رساند. من گفتم سلام و رحمت و برکات خداوند بر او باد).
*-عَنْ عَائِشَةَ، زَوْجِ النَّبِيِّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ قَالَتْ: دَخَلَ الْحَبَشَةُ الْمَسْجِدَ يَلْعَبُونَ فَقَالَ لِي: يَا حُمَيْرَاءُ أَتُحِبِّينَ أَنْ تَنْظُرِي إِلَيْهِمْ فَقُلْتُ: «نَعَمْ،). سنن كبري للنسايي/۸۹۰۲ (الباني ان را در سلسله احاىيث صحيحه با اسناد صحيح به شماره ۳۲۷۷اورده است).
از عایشه رضی الله عنها همسر پیامبر روایت است که گفت: حبشی ها ( قومی بودند که در زمان پیامبر در مدینه زندگی می کردند) وارد مسجد شدند و مشغول بازی کردن با نیزه بودند. پیامبر صلی الله علیه وسلم به من فرمود: ای حمیرا ایا دوست داری به آنها نگاه کنی؟ گفتم: بله.