تعامل انسان با انواع نعمتهای الهی
نویسنده: ابن قیم جوزی
مترجم: فرزان خاموشی
- نوع اول نعمتی که به شخص رسیده و از آن نعمت اطلاع و آگاهی دارد و میداند که این نعمتی از جانب خداست که به او رسیده است.
- نوع دوم نعمتی که در آینده شخصی منتظر آن است و امید دارد که به او برسد.
- و نوعی دیگر از نعمت آن است که شخص در آن قرار دارد و از آن نعمت برخوردار است، اما متوجه آن نعمت نیست و اصلا نعمت بودن آن را فراموش کرده است.
پس هرگاه خدا بخواهد که نعمتش را بر بنده خود به صورت کامل تمام کند، نعمتی را که در آن قرار دارد به او میشناساند، و شکر آن نعمت را به او ارزانی میدارد تا آن نعمت برای او بماند. چرا که نعمت به وسیله گناه، از انسان گرفته میشود و به وسیله شکر برای او باقیمیماند. که خدا به بندهی خود توفیق میدهد، تا با طاعت و عبادت نعمتی را که انتظارش را میکشد به او برسد. و به بندهاش بصیرت و بینایی میبخشد تا از راههایی را که مانع رسیدن انسان به نعمت میشود.و نعمت را از بین میبرد دوری کند. و نعمتی که در آن قرار دارد، و آن را درک نمیکند میشناساند.
حکایت میکنند روزی اعرابی بر هارون الرشید خلیفه عباسی وارد شد و گفت: ای امیرالمومنین خداوند نعمتی را که در آن هستی را به وسیله شکر آن نعمت برای تو ثابت و پایدار بگرداند. و به تو نعمتی که امید آن را داری، به وسیله حسن ظن به خدا و دوام بر طاعت او محقق بگرداند. و به تو نعمتی را که در آن هستی و تو آن را درک نمیکنی و نمیبینی بشناساند. هارون الرشید این دعای اعرابی برای او جالب بود و گفت: چه تقسیم درست و خوبی.
منبع: کتاب فوائد ابن قیم جوزی