نویسنده : شیخ عبدالحمید البلالی
ترجمه : عبدالصمد مرتضوی
از عبدالله بن عبدالملک نقل شده که گفته است: همراه با پدرمان با کاروانی عزم جایی کردیم. در راه پدرمان میگفت: تا رسیدن به آن درخت «سبحان الله» بگویید و ما نیز چنان میکردیم.
وقتی ایشان درختی دیگر را میدید میگفت: تا رسیدن به آن درخت «الله اکبر» بگویید و ما نیز چنان میکردیم و در طول مسیر راه کار ما همین بود».
از مهمترین وظایف هر پدر و مادر تربیت فرزندان است و اگر در این زمینه کوتاهی شود غالباً فرزندان منحرف خواهند شد و با انحراف فرزندان، پدر و مادر از داشتن فرزندان صالح که دعاگویشان باشند محروم خواهند گردید. البته این محرومیت آنها در نتیجه کوتاهی خودشان در امر تربیت و عدم اهتمام به این نکته مهم حاصل میگردد.
تربیت چون واحدهای درسی نیست که در اوقاتی خاص از هفته ارایه گردد؛ هر چند اختصاص ساعتهایی به این امر در طول هفته حائز اهمیت است.
تربیت یعنی این که تمامی رفتار و سلوک روزانه فرزندانمان را تحت نظر داشته باشیم و ناهنجاریها و نقایص و کجیهایشان را برطرف سازیم. به همین ترتیب، ضروری است که خیرخواهی و محبت به الله را در فرزندانمان نهادینه کنیم و این کار با تلقین تنها امکان پذیر نیست بلکه این اقدام یک هنر است که ناچار باید آن را آموخت و تمرین کرد.
وقتی این هنر را به خوبی بیاموزیم، خواهیم توانست فرزندانمان را اصلاح کنیم و خصلتهای نیکو را در وجودشان، بدون هیچ اکراه و اجباری نهادینه و ریشه دار نماییم.
یکی از برادران بزرگوار روش جالب توجهی را برای کاشت بذر ذکر در وجود فرزندان خود اختیار کرده بود. او به آنها میگفت: فرزندان عزیزم! آیا دوست دارید برای شما در بهشت نخلی کاشته شود که تنه آن از طلا باشد؟ آنها با اشتیاق فراوان میگفتند: آری پدر! دوست داریم! او میگفت: تنها کاری که باید شما انجام دهید این است که بگویید: «سبحان الله» و «الحمدالله» و «لا اله إلا الله» و «الله اکبر». با گفتن این اذکار به چهار نخل در بهشت دست مییابید. با گفتن این سخن، فرزندان او با هم برای کاشت چنین نخلهایی در بهشت مسابقه میدادند و هر یک سعی میکرد به نخل بیشتری در بهشت دست یابد.
تربیت یعنی این… نه این که با زور و کتک و اجبار، آنها را به کاری فرا خوانیم .
منبع : کتاب : پندنامه هایی برای دعوتگران
One Comment
حامد
ممنون بابت مطالب خوبتون