محور سوره الحاقه
گردآوری : سید حامد
مترجم : زهرا عبداللهی
محور این سوره مانند سایر سورههای مکی اصلاح بینش انسانها در رابطه با مسألهی مهم قیامت، ایمان به آخرت و تأثیرات ایمان به آخرت در اصلاح اقوال و اعمال انسان است.
نام این سوره الحاقه است که خود نامی از نامهای قیامت است. از کلمهی حق گرفته شده و به معنای چیزی است که مطابق واقع است و روی میدهد. الحاقه که اسم فاعل است بر حتمی بودن رخداد قیامت و تقسیم شدن انسانها به حسب عملکرد و موضعگیریهای دنیاییشان به دو دستهی رستگاران و نارستگاران دلالت میکند. محور آیات سوره، انذار و هشداری است از طرف خداوند به انسان که روزی برای محاسبه احضار خواهد شد و او باید در دنیا احساس مسؤولیت کند. این دعوت بر دوستداران حیات دنیا، کسانی که طالب و تابع دنیا و مافیها هستند بسیار گران و است و ایمان به آخرت را نمیپذیرند؛چون وجود حیاتی که دائم است و مانند حیات دنیا فانی نیست و بیان محاسبهی آخرت و برخوردار شدن انسانها از نتایج اعمالشان،به مذاق کسانی که به تعبیر قرآن امیدی به آخرت ندارند و به حیات دنیا محکم دل بستهاند خوش نمیآید.
این است که جز عدهی قلیلی مسألهی حق بودن و واقع شدن قیامت را نمیپذیرند و با وجود وضوحی که در آن هست باز هم به آن ایمان نمیآورند،بلکه بر طغیان خود اصرار میورزند و بیخبر از انتقام دنیوی و اخروی خداوند که در انتظار آن هاست هرچه بیشتر به تجاوز از حدود میپردازند و در برابر فرمانهای او طغیان میکنند،پس به همان اندازه بایستی منتظر عواقب و محاسبههای سنگین باشند. در چنین شرایطی سورهی الحاقه نازل میشود که با شرایط امروز تطابق دارد. با بیانی کوبنده این سوره آمدن روز محاسبه و مجازات را اعلام میکند و به طاغیان هشدار میدهد و به پیروان داعی که از دعوت او تبعیت میکنند بشارت میدهد که انتقام خداوند در آن روز قطعی است، چنان که پاداش نیکش برای پذیرندگان دعوت نه تنها در روز قیامت بلکه در دنیا نیز قطعی است. این نکته را ما پیشاپیش یادآور میشویم که وقتی بحث از پاداش و عذاب میشود صرفاً مختص به عذاب و پاداش آخرت نیست، بلکه قرآن بیان میکند که هم اهل ایمان به فراخور عملکرد دنیایشان در دنیا پاداش مییابند و هم کسانی که اهل کفرند به سزای اعمالشان در دنیا میرسند. در سورهی کهف خداوند میفرماید: {وَتِلْكَ الْقُرَى أَهْلَكْنَاهُمْ لَمَّا ظَلَمُوا وَجَعَلْنَا لِمَهْلِكِهِمْ مَوْعِدًا} برای هلاکت اهل طغیان ما موعدی قرار دادهایم؛ و در جای دیگر میفرماید:{إِنَّا لَنَنْصُرُ رُسُلَنَا وَالَّذِينَ آمَنُوا فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَيَوْمَ يَقُومُ الْأَشْهَادُ} : ما یاری میدهیم پیامبرانمان و اهل ایمان را در حیات دنیا و روز آخرت؛ پس خداوند پاداش و سزای همه ی کارها را موکول به آخرت نمیکند،اما عامل مؤثر در تشدید و تقویت احساس مسؤولیت انسان بعد از ایمان به خداوند ایمان به آخرت است. وقتی این خبر از طرف داعی در راستای آمدن قیامت عنوان میشود و به مذاق همگان سازگا نیست، به خصوص اهل کفر حاضر نیستند به مقتضای این دعوت حرکت کنند و از آمدن چنین روزی تعجب میکنند و میگویند: {أَإِذَا مِتْنَا وَكُنَّا تُرَابًا ذَلِكَ رَجْعٌ بَعِيدٌ} : اگر ما مردیم و خاک شدیم غیر ممکن است که دوباره زنده شویم. اما در اثنای آیات سوره با دلایلی واضح و روشن، حق بودن این خبر را خداوند تاکید میکند. پس محور آیات این سوره همان یک کلمه است که نام سوره بر آن دلالت دارد و آن آمدن قیامت به صورت قطعی است و در قسمت اخیر سوره با روشی کاملاً منحصر به فرد بر مسألهی آمدن قیامت تاکید میشود و رفع شبهات هم صورت میگیرد.
منبع : کتاب ۲۰۰ حکمت در شناخت زندگی (از گنجینه های استاد شهید سید قطب )