برگردان: فاطمه شمسی
نوشته اسلام وب
صلح مدنی یا اجتماعی اصطلاحی متداول در علم جامعه شناسیست که به طور کلی میتوان آن را چنین تعبیر نمود: حالتی است که در آن آرامش و اطمینانِ خاطر روانی و روحی بین افراد جامعه حاکم شده باشد و این اطمینان و آرامش در ارتباط بین افراد و گروههای مختلف جامعه نیز منعکس گردد.صلح اجتماعی را میتوان نوعی همبستگی اجتماعی در نظر گرفت که در درجه اول محافظ پنج اصل کلی و زیرمجموعههای آن است. این پنج اصل عبارتند از: دین، نفس آدمی، مال، آبرو و عقل.
اگر در سنت پیامبر ﷺ تأمل نماییم، میبینیم که در حفاظت از صلح اجتماعی (طبق معیارهای وحی عادلانه الهی) بسیار غنی است. پیامبر ﷺ مبانی و قوانینی برای ایجاد صلح اجتماعی و مدنی وضع مینمود و در عین حال با هر مسئلهای که هماهنگی، ارتباط و پیوستگی افراد جامعه را مختل میکرد برخورد مینمود.
عوامل برهم زنندهی صلح اجتماعی
۱. جهل
جهل بیماریست که میتواند فاجعههای اجتماعی بیشماری را بر جای گذارد تا جایی که میتواند تهدیدی در برابر ثبات اجتماعی باشد. پیامبر خدا ﷺ به نمونهای از این جهل اشاره میکند که میتوان گفت مهمترین ویژگی خوارج نیز به شمار میرود و آن جهل به حقیقت اسلام است. مشکل این گروه از جایی شروع میشود که دین را خوب درک نکردهاند و تنها به ظاهر عبادتها و مناسک توجه نمودهاند. ابوسعید خدری روایت میکند که علی بن ابی طالب رَضِیَ اَللهُ عَنهُ از یمن، یک قطعه طلای ناخالص را در چرمی دباغی شده برای رسول خدا ﷺ فرستاد. آن حضرت ﷺ آنرا میان چهار نفر یعنی عیینه بن بدر، اقرع بن حابس، زید الخیل و علقمه یا عامر بن طفیل تقسیم نمود. مردی از یارانش گفت: ما نسبت به این طلا از اینها استحقاق بیشتری داریم. این خبر به رسول خدا ﷺ رسید. فرمود: «آیا شما مرا امین نمیدانید در حالی كه من امین اهل آسمان هستم و صبح و شب، اخبار آسمان به من میرسد؟ »آنگاه، مردی كه چشمهایش گود رفته بود و گونهها و پیشانی بر آمدهای داشت و ریشَش پر پشت و سرش تراشیده و اِزارش بالا زده بود، برخاست و گفت: ای رسول خدا! از خدا بترس. آنحضرت ﷺ فرمود: «وای بر تو، آیا من مستحقترین فرد روی زمین نیستم كه از خدا بترسم؟»
راوی میگوید: سپس، آن مرد، پشت كرد و رفت. خالد بن ولید گفت: ای رسول خدا! آیا گردنش را نزنم؟ فرمود: «خیر، شاید او نماز میخواند. » خالد گفت: بسیارند نماز گزارانی كه به زبان، چیزی میگویند كه در دلشان نیست. رسول الله ﷺ فرمود: «من دستور ندارم كه دل و درون مردم را بشكافم.»
سپس رسول اكرم ﷺ بسوی او كه پشت كرده بود و میرفت، نگاه كرد و فرمود: «از نسل این مرد، كسانی بوجود میآیند كه كتاب خدا را بسیار خوب تلاوت میكنند ولی (تأثیر آن) از حنجرههایشان نمیگذرد و از دین، خارج میشوند آنگونه كه تیر از هدف (شكار) خارج میشود.»
راوی میگوید: گمان میكنم كه فرمود: “اگر آنها را دریابم، مانند قوم ثمود به قتل میرسانم” (به نقل از کتاب صحیح بخاری) جهل را می توان در تفسیر و تاویل متونی (از قرآن و سنت) یافت که به افراط گرایی بینجامد به گونهای که صلح مدنی و اجتماعی را تهدید نماید. در مسند امام احمد از عقبة بن عامر جهمی چنین روایت شده که او میگوید از پیامبر صلی الله علیه و سلم شنیدم که می فرماید: هلاک امت من در کتاب و شیر است. گفتند ای رسول خدا منظور از کتاب و شیر چیست؟ او ﷺ فرمود: کتاب خدا را فرا میگیرند اما به گونهای آن را تفسیر و تأویل مینمایند که هدف خداوند از نزول آن نبوده است و شیر دوست میدارند و جماعت و جمعه ها را ترک می گویند و به بادیه میروند. (منظور این است که از شهوتها پیروی میکنند و جمعه و جماعت را ترک مینمایند.)
۲. تعصب فکری
تعصب فکری احساسی درونی است که باعث میشود شخص متعصب کسانی را که با او هم عقیده نیستند، در تنگنا قرار دهد و ممکن است با دیگران برخورد پرخاشگرانه داشته باشد. پیامبر خدا ﷺ ما را از این رفتار برحذر داشته است. در کتاب سنن ابوداوود از جبیر بن مطعم چنین روایت شده که پیامبر صلی الله علیه و سلم فرمودهاند:”از ما نیست کسی که به تعصب دعوت نماید و از ما نیست کسی که از روی تعصب بجنگد و از ما نیست کسی که از روی تعصب بمیرد.”
این حدیث هشداریست تا ما را از تعصب فکری برحذر دارد چون تعصب، امنیت اجتماعی را تهدید میکند، روابط اجتماعی را گسسته مینماید و باعث میشود افراد با تعلقات افراطی فکری، حزبی و جاهلی، سدی روبه روی خود بسازند.
به جز مواردی که ذکر شد موارد دیگری نیز صلح و امنیت مدنی و اجتماعی را تهدید می نماید که نمیتوان گفت خطر آنها کمتر از مواردی است که ذکر شد. مواردی مانند شایعه پراکنی، فقر، عقب ماندگی و … .
راهکارهای درمانی سنت پیامبر ﷺ در برابر تهدیدهای اجتماعی
۱. درمان جهل با مناظره و ایجاد قناعت
اگر گریزی بزنیم به خود سنت پیامبر ﷺ و اصحاب ایشان میبینیم که راه درمان مشکل جهل، گفتمان و ایجاد قناعت است. مثلاً در برخورد حضرت علی علیه السلام با خوارج، اوعبدالله ابن عباس که ملقب به دانشمند امت است را نزد خوارج میفرستد تا با آنها گفتوگو نماید. آنها در حدود هشت هزار نفر بودند و پس از مناظرهی عبدالله ابن عباس با ایشان چهار هزار نفر به راه راست برگشتند.
۲.راهکار درمانی پخش شایعات
وحی الهی بسیار واضح و آشکار ما را نسبت به انتشار دروغ و شایعه در سطح جامعه بر حذر داشته است چون بازوی جامعه را میشکند و بین مردم بیاعتمادی به وجود میآورد.
حارث بن ضرار خزاعی میگوید: نزد رسول خدا صلی الله علیه و سلم رفتم پس مرا به اسلام فراخواند؛ من هم پذیرفتم و در اسلام وارد شدم و آن را تایید نمودم و مرا به زکات فراخواند، من هم آن را تایید نمودم… در ادامه حدیث میآید که فرستاده رسول خدا یعنی ولید بن عقبه به او( به رسول خدا) میگوید: حارث زکات را از من دریغ کرد. رسول خدا صلی الله علیه و سلم گروهی را به نزد حارث فرستاد تا از او جویا شوند(و حارث هم با گروهی دیگر در راه آمدن نزد رسول خدا بود) حارث گفت: سوگند به کسی که محمد صلی الله علیه و سلم را به حق فرستاد به راستی نه من او را دیدهام و نه به نزدم آمده است و علت آمدن من، نیامدن فرستاده رسول خدا برای گرفتن زکات است.
سپس این آیه نازل شد:
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ جَاءَكُمْ فَاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَيَّنُوا أَنْ تُصِيبُوا قَوْمًا بِجَهَالَةٍ فَتُصْبِحُوا عَلَى مَا فَعَلْتُمْ نَادِمِينَ ﴿۶﴾
اى كسانى كه ايمان آورده ايد اگر فاسقى برايتان خبرى آورد نيك وارسى كنيد مبادا به نادانى گروهى را آسيب برسانيد و [بعد] از آنچه كرده ايد پشيمان شويد .(حجرات:۶)
۳. درمان افراط گرایی، تعصب و تفرقه بین مسلمانان
برنامهی سنت پیامبر ﷺ برای بشر در تمام امورات دینی و دنیوی آنها بر پایهی اعتدال و میانهروی است و بدین شکل به معالجهی مشکل غلو و زیادهروی امتها می پردازد.
در صحیح مسلم از ابن مسعود رضی الله عنه روایت شده که پیامبر ﷺ فرموده است: متنطعین هلاک شدند. و این جمله را سه بار تکرار نمودند. (متنطعین کسانی هستند که در مواضعی که نباید سختگیری نمایند؛ سخت گیری، غلو و زیادهروی می کنند.)
سنت پیامبر ﷺ ما را به آسانگیری در کارها رهنمون می سازد و فرهنگ اختلاف و تفاوتها را می پذیرد؛ چون تفاوتها، فطری هستند و پروردگار آنها را آفریده و خواسته است. سعید بن ابوبرده از پدرش از جدش روایت میکند که پیامبر ﷺ، معاذ و ابوموسی را به سمت یمن فرستاد و به (ایشان) گفت: کارها را آسان سازید و دشوار نگردانید و به مردم بشارت دهید و از دین متنفر نسازید و نسبت به هم محبت و توافق داشته باشید و از اختلاف بپرهیزید.
همچنین در سنت پیامبر ﷺ فراخوانهایی وجود دارد نسبت به اینکه انسانها رفتارهای جاهلی و بیماریهای افراطی و تعصبی را کنار بگذارند و در امنیت و سلام و سلامتی در کنار هم زندگی شادی داشته باشند. از ابوهریره رضی الله عنه روایت شده است که پیامبر ﷺ فرموده است: همانا پروردگار عزوجل، تکبر جاهلیت و فخرفروشیاش به آبا و اجداد را از شما دور نموده است. انسان ها یا مومن پرهیزگار هستند یا گناهکار گمراه و شما فرزندان آدم هستید و آدم از خاک است (روایت ابوداود)
۴. درمان فقر و بیکاری
فقر و بیکاری مشکلی اجتماعی است که منجر به رفتارهای تهدید کننده برای امنیت اجتماعی میشود. مثلا دزدی، دریافت و درخواست رشوه و حسادت میتواند در نتیجهی فقر و بیکاری باشد. اسلام از این مشکل مهم غافل نبوده و با سیستم حمایت و کفالت اجتماعی به درمان این معضل پرداخته است.
اسلام به مسلمانان فرمان داده از نظر مالی همدیگر را یاری رسانند و به ثروتمندان دستور داده زکات مال خود را به نیازمندان جامعه تحویل دهند و همچنین با تشویق به دادن صدقه و واجب نمودن کفاره؛ حمایت، مهربانی و همبستگی را در جامعه تقویت کرده است. در صحیح مسلم از ابو سعید خدری رضی الله عنه روایت شده است که رسول خدا ﷺ فرموده است: هرکس سواری اضافی دارد آن را به کسی بدهد که مرکبی ندارد و هرکس آذوقه (توشهی) اضافی دارد آن را به کسی بدهد که بیتوشه است و انواع مال را به همین صورت ذکر نمود و ما این گونه برداشت کردیم که هیچ یک از ما حقی در اموال مازاد بر نیازش ندارد. ( بهتر این است که آن را صدقه دهد.)
۵. درمان ظلم و ستم
برای محقق شدن امنیت اجتماعی، سنت پیامبر صلی الله علیه و سلم به درمان یکی از مهمترین تهدیداتی میپردازد که همبستگی اجتماعی را نشانه گرفته است. این تهدید همان ظلم و ستم سیاسی است و اسلام برای درمان آن به عدالت و برابری در بین شهروندان دستور میدهد. خود پیامبر ﷺ، اصل عدالت را در جامعه پایهریزی و احکام اسلام را برای همه مردم به طور یکسان اجرا مینمود و حتی اگر اجرای حکم برای جگرگوشهاش فاطمه نیز میبود، قطعا آن را اجرا میکرد. در حدیث صحیح روایت شده است که پیامبر ﷺ فرمودهاند: کسانی که پیش از شما بودند به این دلیل هلاک شدند که اگر یکی از بزرگانشان دزدی میکرد، او را رها میکردند و اگر یکی از ضعیفشان دزدی میکرد، حد را بر او اجرا مینمودند. قسم به خدا اگر (دخترم) فاطمه نیز دزدی کرده بود، قطعا دست او را قطع می کردم.(روایت بخاری)
مواردی که ذکر شد تنها بخشی از بیشمار نمونههایی است که در آن سنت رسول خدا ﷺ به محافظت از امنیت مدنی و پیوستگی و همبستگی اجتماعی پرداخته است. این موضوع در اسلام به طور کلی و در سنت به طور خاص، یک موضوع محوری است و در اینباره اسلام، درمانهایی اساسی و همه جانبه به ما تقدیم مینماید. این در حالیاست که اگر راهبرد دیگر سیستمهای اجتماعی برای صلح و امنیت مدنی را بررسی نماییم، خواهیم دید که ویژگی اسلام را ندارند؛ چون درمانهایی که ارائه میدهند حاشیهای و پراکنده هستند که باعث میشود در واقعیت موثر نباشند.
منبع:سایت اسلام ویب