نویسنده: دکتر جاسم بن مهلهل الیاسین
بی گمان در اشتباه است آنکه تصور کند که آمادگی برای ماه مبارک رمضان از هنگام رویت هلال ماه مبارک شروع می شود، چرا که مشهور است توبه از گناهان و آمادگی روحی برای این ماه بزرگ و شوق به رسیدنش، عنان اختیار را از دلهای مخلصین می رباید. هفته ها و چه بسا ماهها در آتش شوق دیدن روزهای پر برکتش و راز و نیازهای شبانه اش می سوزند.
این ماه مبارک می طلبد که عزممان را راسخ کرده و نفس را از بعضی بهره هایش باز داریم تا اینکه درجه ی ایمان به بالاترین نقطه اش برسد و توشه ی ایمانی به بزرگترین اندوخته اش دست یابد. اشک شب و سجده ی صبحگاهان و تسبیح بامدادی مسائلی هستند که صاحب آن را نومید نمی کنند و در رسیدن به هدف به خطا نمی روند . « وأفوا بعهدی أوف بعهدکم و ایایّ فارهبون» « و به پیمانم وفا کنید تا به پیمانتان وفا کنم و تنها از من بترسید » (بقره-۴۰)
ورد قرآنی و ذکر ایمانی و قلب معلق به خدای تعالی بهترین چیزهایی است که بنده ای را که به سوی خدا در حرکت است و مسیر زندگی را در واقعیت بخشیدن به بندگی خدای بلند مرتبه می پیماید، فایده می رساند و از آنجا که دستیابی به برکات رمضان شکوه و بزرگی است، شایسته است که طالب مجد و شکوه بکوشد که آن را به دست آورد و نهالش را بنشاند تا روزی میوه دهد. آفرین بر آنکه گفت :
« لا تحسبن المجد تمراً اَنتَ آکله» * « لن تبلغ المجدحتی تلعق الصبرا»
« گمان مبر که مجد و بزرگی همچون خرمایی است که آن را می خوری ( حال آنکه) تا تلخی صبر نچشیده باشی هرگز به شکوه و عظمت نمی رسی»
بهترین کار بنده ی مومن می تواند در ماه مبارک رمضان انجام دهد، این است که همچون کبوتران مساجد باشد، هرگاه که برای رفع حوائجش از آن دور شد، شتابان، با بالهای شوق به نمازگاهش برگردد و رنج و خستگی بقیه ماهها را از دوش خود بیفکند و از کارهایی که همچون هیزم خوردن آتش ، نیکیها را می خورند، دوری کند.
لذا مومن باید از گناهان بزرگ و کوچک دوری کند، و بایستی از لغزشگاهها رو برتابد.
چه نیکوست که انسان عاقل برای مناجات با پروردگارش خلوت کرده و کتابش را تلاوت کند و بردبار و مستحکم، نفس خویش را از آن آلودگی هایی که در کشمکش زندگی بدان رسیده است، پاک گرداند تا پاک و روشن به فطرتی که خداوند بر آن فطرت آن را سرشته است برگردد… عاری از سلاح سخن چینی و غیبتی که به وسیله ی آن ها در قلبهای عده ای بیماریهای چون حقد و کینه و …. لانه کرده است تا به بهره ای دنیوی ناپایداری دست یابند. «والنفس راغبة اذا رغبتها * و اذا ترد الی قلیل تقنع»
«نفس خواهان و مشتاق است هرگاه که آن را علاقمند کنی، ولی آنگاه که به سوی اندک مایه ای برگردانده، شود قانع می شود »
آنگاه که رمضان می آید و خداوند شیاطین جن را به زنجیر می کشد، انسانهای اهریمنی آرام نمی گیرند جز اینکه علاوه بر نقش خود، نقش برادران زنجیرشان را نیز بر عهده گیرند و جای خالی آنها را پر کنند. در نتیجه اهداف ماه پر فضیلت رمضان و رسالتش را واژگونه نشان می دهند و رمضان به ماهی تبدیل می شود که رهبران شیاطین، وحشیانه برای به فساد کشاندن بندگان مومن خداوند هجوم می آورند.
آن فسادی که گریزگاه اصلی اش، زنان فاسد نیمه عریانی است که دیگران را نیز به فساد سوق می دهند. آنهایی که پسران و دختران جوان را به دنبال خود می کشانند… در پی نگاه اول، دهها نگاه … تا اینکه بازیگران فیلم به شیاطینی تبدیل می شوند که سموم خود را از طریق تلویزیون به عقلها و چشمها القا می کنند و بیننده مانند از نَفَس افتاده ای اسیر، صحنه ها را دریافت می کند … همچون اسفنجی خشک…. که به سرعت صدها بلکه هزاران توده گناه فشرده شده را در مدت زمان اندکی می مکد…. غافل از آنکه چه وقت؟ در ماه پیروزیها و رحمت ها، ماه عبادات و طاعات.
و یا از طریق شبکه عنکبوتی اینترنت که پلیدیهای فیلمهای پست و مجلات هرزه را به کامپیوتر منتقل می کند و در نتیجه دانشی را که می توان از راه اینترنت به دست آورد را در کارزاری به سختی می کوبد، حال آنکه اینگونه سایتها کمتر از یک درصد از حجم اطلاعات شبکه ی پر فایده ی اینترنت را اشغال کرده است. ولی ۹۲% استفاده کنندگان از اینترنت به این سایتهای مبتذل هجوم می آورند.
ما نمی توانیم این گروهی که مشتاق و علاقمند به شبکه اینترنت روی آورده اند را تصدیق کنیم که به جوانب علمی موجود در شبکه اهتمام می ورزند، چرا که آنها اگر صادق بودند بایستی کتابخانه های عمومی و نمایشگاههای کتاب از مراجعین پر می شدند، قبل از اینکه به سایتهای اینترنتی وارد شوند تا در فضای الکترونیکی، حرمتها هتک وزیر پا گذاشته شوند و ساعات طولانی را باتظاهر و دروغ سپری کنند. البته این بدان معنا نیست که کسی از این شبکه استفاده ای جدی و مفید نمی برد ولی سخن این است که آنها شدیدا در اقلیت اند.
انسان وقتی که پا به ماه مبارک رمضان می گذارد آرزوهای دروغین در دل می پروراند، اسراف می کند، قرائت قرآنش را به تاخیر می اندازد و ساعاتی طولانی را جلو تلویزیون و کامپیوتر می گذراند و آن را جزء شبهای زیبا و دلنشین رمضان به شمار می آورد و به یاد نمی آورد و یا گویی نمی داند که دیگرانی جز او بوده اند که خداوند جانشان را گرفته است، قبل از اینکه به ماه مبارک رمضان برسند و ممکن بود او نیز يكي از آنان بوده باشد.
گويا به ياد نمي آورند كه در سال گذشته با خدا عهد كرده بود كه تا رمضان امسال او را زنده نگهدارد تا از روز ها و شبهاي پر بركتش استفاده برد، كه اينگونه ماه مبارك رمضان را با حل كردن چيستانهاي مجلات و شب زنده داري با سريالهاي تلويزيوني مي گذراند … تا اينكه دهه ي آخر رمضان بر اوسايه افكنده، ناگهان متوجه مي شود كه به اندازه ي مورد انتظار و آرزويش نه به قرائت قرآن پرداخته و نه با دقت و مطالعه در كتاب خدا از آن توشه اي گرفته است، حلقه هاي علمي را از دست داده و دوري تلخي با خانه هاي خدا داشته است، در نتيجه به جاي آنكه چون كبوتران مساجد باشد به كلاغي فتنه انگيز تبديل شده است .
اي غافل؛ بترس از روزي كه رهبران از پيروان برائت و بيزاري مي جويند و اميدهايشان همه نوميد مي شود و تو خود را تنها مي يابي حال آنكه قافله اي مومنان با اجر و ثوابشان از توسبقت گرفته اند، آنگاه كه سنگيني گناهت تو را زمين گير کرده و نمي تواني آنان را همراهي كني و فقط انگشت ندامت به دهان مي بری. آن روزي كه تلويزيون و كامپيوتر سود نمي رساند، بلكه تنها كسي سود مي برد كه با دلي سالم به پيشگاه خداي آمده باشد.
« بر حذر باش از تباه كردن نيكيهايت »
اي برادر و يا خواهر روزه دار، دوست دارم با مهرباني، اندرزي را بعد از خويشتن با تو نجوا كنم و آن اينكه به هوش باش كه كوه نيكهايت به زميني پست و نسيم هاي عطر آگين طاعات به يادهاي سوزان نافرماني تبديل نگردند.
« لاتخد شن وجه عارفة فالبرّ يخدشه مطل و ليان
كل الذنوب فان الله يغفرها إن شيّع المرء إخلاص وإيمان
و كل كسرفان الله يُجبره و مالكِسَر قناة الذين جبران»
« هرگز با تعلل سيماي نيكوكاري را خراش مده چرا كه تعلل و كوتاهي سيمايش را جريحه دار مي كند. قطعاً اگر اخلاص وايمان وجود شخص را فراگرفته باشد خداوند تمامي گناهان را مي بخشد و قطعاً خدا هرنوع شكستگي را اصلاح مي كند ولي شكستگي در دين را هيچگونه اصلاحي نيست »
هر گاه در اقامت با خود خلوت كردي و گمان كردي كه كسي تو را نمي بيند و هيچ كس مراقب تو نيست و تمامي دربها را بسته ديدی و نفس اماره ات سخن زليخا به يوسف را براي تو تكرار كرد و گفت « هيت لك، (بيا كه از آن توام) مراقب باش كه قدم به باتلاق گناه ننهي و فرشتگان نگهبان را بياد آور. آنگاه كه تخيلات به ذهنت هجوم آورد و آن را به خود مشغول داشت و اراده ات را در برابر وسوسه ها، به سستي گرایيد و هواي نفست تو رابه نزديك شدن به گناهان و دنباله روي از شهوتها تشويق كرد هر گاه كه چنين شد يا قصد گناهي كردی، آن كوهي از نيكیها را كه در رمضان و قبل و بعد از آن اندوخته اي بياد آوري ولي از آن تعريف و تمجيد نكن.
چرا كه پيامبر (ص) مي فرمايند « گروهي از امتم را مي شناسم كه با نيكيهايي به بزرگي كوههاي سفيد تهامه قدم به صحراي محشر مي گذارند ، ولي خداوند آن نيكيها را به گردي پراكنده تبديل مي كند » ثوبان (رض) عرض كرد :« آنها را واضح و روشن برايمان توصيف فرماييد چه بسا ما از آنهاييم و خود نمي دانيم ، پيامبر (ص) فرمودند « آنها برادران و هم تيرگان شما هستند همانند شما پاسي از شب را در عبادت مي گذرانند ولي هر گاه در برابر فعل حرامي خود را تنها مي يابند آن را انجام مي دهند »
آنگاه كه قصد كردي كه فعل حرامي را انجام دهي ، تصور كن كه فرشته مرگ از جايي كه گمان نمي بري به سراغت آمده است و فكر كن كه مي خواهد تو را در حال انجام گناه، قبض روح كند راستي چگونه با پروردگارت روبرو مي شوي.
پس از كوه نيكيهايت محافظت كن مبادا كه بر سرت فرو ريزد و در حال انجام فعلي حرام و يا اصرار بر گناهي طومار زندگي ات در هم پيچيده شود .
«به نقل از: مجله ي الرساله ، شماره نهم ، سال ۱۴۲۴ هـ ق»