خلاقيت همگاني است
نویسندگان: نعمت الله مختاري ـ سيد سعيد مختاري
منشاء خلاقيت
يكي از خصايص و ويژگيهاي منحصر به فرد انسان، خلاقيت اوست. متفكرين، منشاء اين ويژگي را به يك قدرت اساسي در مغز انسان، يعني قدرت تخيل، وابسته مي دانند. درباره ي خلاقيت تعريف هاي بسياري وجود دارد. ويلسون عقيده دارد كه «خلاقيت فرآيندي جهت توليد يك چيز تازه، عقيده، شكل يا آزمايش با تركيب جديدي از عناصر قبلي است». فاكتور ابتكار و نوآوري به عنوان يك اصل در اكثر تعاريف خلاقيت مشترك است. اين حقيقت كه «تخيل قدرت اساسي مغز بشر است» مدت هاست به وسيله ي بزرگترين متفكرين شناخته شده است و اين نتيجه گيري ويليام شكسپير را كه گفته است اين جرقه ي مقدس انسان را «اشرف مخلوقات» نموده، تاييد كرده اند.
توانايي هاي فكري انسان
توانايي هاي فكري انسان را مي توان از نظر عملكرد به صورت زير خلاصه نمود:
۱) جذب: توانايي مشاهده و به كار بردن توجه
۲) ضبط: توانايي حفظ كردن و به خاطر آوردن
۳) استدلال: توانايي تجزيه و تحليل و قضاوت
۴) خلاقيت: توانايي تجسم، پيش بيني و ايجاد ايده
امروز، پيشرفته ترين رايانه ها تنها سه فعاليت اول، يعني جذب، ضبط و استدلال را مي توانند انجام دهند. حتي جانوران ماهري مانند زنبور عسل يا عنكبوت، كه توانايي ساخت و ساز دارند، تنها به صورت غريزي عمل كرده و همانند ماشين هاي مونتاژ كار، ميليون ها سال است كه كاري يكسان را انجام مي دهند.
عموميت «خلاقيت» در انسانها
به طور يقين ثابت شده است كه قدرت تخيل يا خلاقيت در انسان، به اندازه ي قدرت حافظه عموميت دارد.
آزمايش هاي علمي به اين نتيجه اشاره دارد كه استعداد خلاقيت به طور طبيعي تقسيم شده است؛ يعني اين كه همه ما، با درجات مختلف، داراي اين استعداد هستيم؛ به عنوان مثال، نتايج يك سري آزمايش از ميزان استعداد گروه كثيري از مكانيك هاي عادي نشان داد كه دو سوم آنها از لحاظ گنجايش خلاقيت، فوق متوسط هستند. هم چنين نتائج به دست آمده گوياي آن است كه تاثير كوشش و پشتكار در پرورش خلاقيت، بيشتر از ميزان استعداد دروني است؛ يعني با وجود اين كه استعداد خلاقيت به همه داده شده است؛ اما كوشش و پشتكار است كه اين استعداد را شكوفا مي كند.
انواع تصور خلاق و غير خلاق
گفتيم منشاء خلاقيت «قدرت تخيل» است؛ اما تخيل در انسان انواع متفاوتي دارد كه عبارتند از:
تخيل وحشي و يا غير قابل كنترل؛
خيالات؛ پندارهاي عظمت طلبي، عقده هاي آزارطلبي، خواب و رويا و … از نوع تصوراتي هستند كه بدون كنترل ادامه يافته و حتي ما را با خود مي برند.
خيالات واهي؛ كه غالباً در جهت دل خوشي هاي بي اساس به وجود مي آيد، جزو تخيلات بي فايده اند.
تخيل مثبت؛ يكي از اشكال تخيلِ خلاق است كه كاملاً قابل كنترل و غالباً لذت بخش است و آن را مي توان به اشكال مختلفي، مانند زير تقسيم بندي كرد:
تخيل حدس زننده؛ از طريق اين استعداد ما مي توانيم تصويري فكري از تقريباً هر چه مايل باشيم، بسازيم. مثلاً مي توانيم بدون اين كه هرگز آبشار نياگارا را ديده باشيم، در بستر لميده و خود را وادار به ديدن آن آبشار عظيم كنيم.
تخيل بازسازنده؛ اين نوع تخيل، ما را قادر مي سازد تا به صورت ارادي، تصويرهاي گذشته را به مغزمان بياوريم.
تخيل ساختاري؛ آزمايشات علمي ارزش زيادي براي اين استعداد قائلند و آن را مي توان به حسي ذاتي براي تجسم اشكال سه بعدي و يك توانايي غريزي براي ساختن تصوير واضح سه بعدي در چشم مغز از يك نقشه مسطح تعريف كرد. اين مهارت، براي فيزيك دانان و ساير متخصصين علوم حائز اهميت بوده و شايد همان قدرتي باشد كه هوانوردان، از آن در فرود آوردن يك هواپيما به زمين، در پروازهاي بدون ديد، استفاده مي كنند.
تخيل جانشيني؛ با اين تخيل مي توانيم خود را به جاي ديگران قرار دهيم همه ي ما غالب اوقات تخيل جانشيني را به كار مي بريم. هم دردي يكي از جنبه هاي آن است. بدون تخيل جانشيني نمي توانيم «احساسات ديگران» را درك كنيم، وقتي كودكان در نقش مادر خود يا راننده قطار و … ظاهر مي شوند، از لذت تغيير نقش و جانشيني لذت مي برند. انجام بسياري از احكام دين نظير «آن چه را براي خود نمي پسندي براي ديگران نپسند» بدون تخيل جانشيني امكان پذير نيست؛ اگر كوشش مي كرديم خود را به جاي ديگران قرار دهيم، در امور انساني هماهنگي بيشتر و اختلاف كمتري وجود مي داشت.
موانع فردي رشد خلاقيت
۱) ترس از شكست؛ شيوه معمول اين است كه به موفقيت، پاداش داده مي شود و شكست، مورد توبيخ و سرزنش قرار بگيرد. اين حقيقت باعث شده است تا انسانها از شكست بهراسند و تنها به دنبال كارهايي بروند كه احتمال موفقيت در آن زياد باشد و مستلزم هيچ گونه خطري نباشد.
۲) روي گرداني از ابهامات؛ بيشتر افراد از موقعيت هاي مبهم، پيچيده و نامطمئن استقبال نمي كنند؛ چون فكر مي كنند قادر به رويارويي با آن ها نيستند.
۳) عادات پيشين؛ عادت موجب مي شوند تا انسان تنها در يك چهار چوب خاص قرار گيرد.
وقتي مسئله جديدي پيش مي آيد، گرايش ما بدين مسير كه فكرمان را به راه حل هايي كه براي مسائل مشابه به كار برده ايم، محدود مي كنيم. براي تداوم خلاقيت، بايد خود را به نحوي از عادت رها كنيم و به قدرت تخيل خود اجازه دهيم كه در جست و جو براي يافتن راه حل جديد، آزادانه سير كند.
تكنيك يورش فكري (بارش فكري) بر اساس مبارزه با عادات بازدارنده ابداع شده است. اصلي كه اين تكنيك بر اساس آن پايه گذاري شده، عبارت است از تفكيك تفكر ايده جويانه از تفكر انتقاد جويانه، به نحوي كه قضاوت مبتني بر عادات پيشين، تا دست يابي به حداكثر تعداد راه حل ها به تعويق افتد.
۴) عدم اعتماد به نفس؛ در بسياري از مواقع، افراد از توانايي و استعدادهاي شگرفي برخوردارند؛ اما بي اعتمادي آنها نسبت به خودشان، مانع بروز نيروي خلاقه آنها مي شود. آنها احتمالاً افكار و انديشه هاي زيادي دارند؛ اما با ترديد به آنها مي نگرند و احساس مي كنند كه نظرياتشان ارزش زيادي ندارد و حتي جرئت ابراز آنها را هم ندارند.
ناياوري خود، به تدريج منجر به سركوب و زايل شدن توانايي هاي فرد مي شود و قدرت آزادانديشي و تعمق را از او مي گيرد. بسياري از موانع اساسي در رشد خلاقيت، مانند كم رويي، زودرنجي و اولويت قائل شدن براي نظر ديگران ناشي از عدم اعتماد به نفس است.
۵) عدم انعطاف پذيري؛ انساني كه در قالب معيني فكر و عمل مي كند، انعطاف پذير مي شود. به صورتي كه قادر به انديشيدن در مورد جهات مختلف مسئله نيست و تنها يك يا دو جهت را مي بيند.
عوامل رشد خلاقيت
براي تمرين تفكر جانبي (تفكر خلاق) راه هاي مختلفي پيشنها شده است، از جمله:
۱) تغيير، يافتن راه حل هاي تازه، از طريق ساخت و تنظيم مجدد اطلاعات؛
۲) شك و ترديد، بايد به مفروضات شك كرد. هدف از اين روش ايجاد شكاكيت نيست؛ بلكه مهم اين است كه شخص بداند فرض ها او را اسير نكرده اند؛
۳) تعويض قضاوت، در تفكر خلاق، در نهايت، صحت جواب مطرح است؛ اما در طول راه اشتباه مجاز است. اگر فرد بخواهد صرفاً در مسير صحيح حركت كندفرصت هاي خوب را از دست مي دهد؛ زيرا ممكن است فكري نامحتمل، در نهايت به انديشه اي مناسب و صحيح منجر شود. اما اگر تلاش هميشه بر صحت موضوع باشد، آن فكر هرگز اجازه ابراز نخواهد يافت؛
۴) تقسيم، تقسيم يك مطلب يا موضوع به بخش هاي متعدد، راهي مؤثر براي تغيير ساخت آن است؛
۵) معكوس سازي، در اين روش، مطالب را معكوس و مقلوب كنيد (مثال: فرض كنيد آب به جاي جاري شدن از بالا به پايين به سوي بالا هدايت يا جاري شود)؛
۶) درك اصل مطلب، تجزيه اطلاعات و تفكيك موارد غير اساسي و بي مورد و غير مفيد از اطلاعات اساسي و مهم؛
۷) تعويق قضاوت، جلوگيري از قضاوت فوري، يك مهارت اساسي در خلاقيت است؛ زيرا داوري فوري درباره ي يك راه حل، مانع از ابراز راه حل هاي ابتكاري مي شود؛
۸) توجه به عواطف، عواطف و عوامل غير منطقي نقش اول را در خلاقيت بازي مي كنند. عواطف تسهيل كننده (نه بازدارنده) مي تواند تفكر خلاق را حمايت كند؛
۹) شوخ طبعي؛ شوخ طبعي از ويژگي هاي بارز افراد خلاق است. از يك نظر مي توان گفت كه شوخ طبعي كسي كه مي تواند فراتر از خود و ديگران بنگرد، خود نوعي خلاقيت به شمار مي آيد.
منابع:
- پرورش استعدا همگاني ابداع و خلاقيت نوشته ي دكتر الكس اسبورن. ترجمه ي دكتر حسن قاسم زاده انتشارات نيلوفر چاپ تابستان ۶۸ (اول).
- پرورش خلاقيت، راهنماي علمي براي معلمان، والدين و مديران نوشته ي علي كريمي. انتشارات رسانه تخصص چاپ ۱۳۸۴ (اول).
- هنر خلاقيت در صنعت و فن نوشته ي اوژن وان فانژه. ترجمه ي حسن نعمتي انتشارات امير كبير ۱۳۶۴ (اول).
- مجله فاراد. سال سوم. آبان ماه، آذرماه ۱۳۶۶، شماره ۷٫
- مجله ي اطلاعات علمي سال دوم مرداد ماه ۱۳۶۶، شماره ۱۵-۱۷٫
- مجله ي تكنولوژي آموزشي، دوره شانزدهم فروردين ماه سال ۱۳۷۹٫
- مجله ي رشد آموزش فيزيك سال هيجدهم شماره ۶۵ سال ۱۳۸۲٫
- مجله دانشمند سال ۲۸، فروردين ماه ۱۳۶۹، شماره ۱ .
- سايت www.creativityforlife.com
برگرفته از مجله معلم، شماره سوم، نيمه اول آبان ماه ۱۳۸۶