سنت خدا در ناسپاسی نعمت و تغییر آن
منبع:سنتهای الهی تألیف: دکتر عبدالکریم زیدان
مترجم: مصطفی ذوالفقار طلب
{قانون نعمتها و تغییر آن}
معنی لغوی نعمت:
در لسان العرب لفظ نعمت و صیغه های دیگر آن به معانب ذیل آمده است:
- به معنای رفاه و آسایش و نیز به معنای مال و ثروت.
- به معنای آنچه به انسان ارزانی می شود.
- به معنای داشتن زندگی نیک و خرم.
- تنعّم نیز از همین ماده به معنای رفاه آمده است.
همچنین نعمت در مفردات راغب اصفهانی به معنای داشتن حالت خوش و خرم یا فراخی در زندگی است.
برداشت کلی و اجمالی از واژه نعمت:
مسلماً مراد از نعمت چیزی است که انسان به واسطه آن در رفاه بسر می برد و از آن بهره مند می شود و به وسیله آن خوشی در زندگی و خوشحالی و سعادت حاصل می آید واژه نعمت در مادیات و معنویات مفهومی عام دارد مفهوم عام آن در مادیات همانند ثروت و زندگی مادی و مسکن خوب است و در معنویات همچون نعمت هدایت و نعمت آزادی بنده از قید اسارت.
ناسپاسی یا کفران نعمت:
مراد از کفران نعمت طغیان در آن و ناسپاسی در برابر آن است
در مفردات الراغب اصفهانی کفر نعمت یا کفران نعمت به معنای پوشاندن آن است به واسطه ناسپاسی در مقابل آن. لفظ کفران در ناسپاسی نعمت و لفظ کفر در انکار و ناسپاسی دین بیشتر استعمال می شود و استعمال کلمه (کفور) در انکار و ناسپاسی هر دو (نعمت و دین) است.
سنت الهی در ناسپاسی نعمت:
الف) دچار شدن به گرسنگی و ترس
وَضَرَبَ اللّهُ مَثَلاً قَرْيَةً كَانَتْ آمِنَةً مُّطْمَئِنَّةً يَأْتِيهَا رِزْقُهَا رَغَداً مِّن كُلِّ مَكَانٍ فَكَفَرَتْ بِأَنْعُمِ اللّهِ فَأَذَاقَهَا اللّهُ لِبَاسَ الْجُوعِ وَالْخَوْفِ بِمَا كَانُواْ يَصْنَعُونَ (نحل/۱۱۲)
خداوند ( براي آنان كه كفران نعمت ميكنند ، داستان ) مردمان شهري را مثل ميزند كه در امن و امان بسر ميبردند و از هر طرف روزيشان به گونه فراوان به سويشان سرازير ميشد ، امّا آنان كفران نعمت خدا كردند ، و خداوند به خاطر كاري كه انجام دادند ، گرسنگي و هراس را بديشان چشانيد ( و نعمتها را از ايشان سلب گردانيد و بلاها بدانان رسانيد ) .
خداوند متعال عاقبت اهل چنین شهری را برای اهل مکه و برای هر قومی که دارای چنین صفاتی باشد مثال می زند.هر قومی که خداوند متعال به آنان نعمتِ امنیت ،آرامش رزق و روزی فراوان عطا کرده است اگر آنان نسبت به آن نعمتها شکرگزار نباشند و حق آن را ادا نکنند خداوند متعال نیز آنان را به عذاب گرسنگی و ترس، دچار خواهد کرد بنابر این دیگران نباید از عاقبت آن شهری که خداوند متعال آن را در آیه به عنوان مثال آورده است عبرت بگیرند و همانند آنان ناسپاس نشوند تا مبادا به عذاب ایشان گرفتار شوند.
ب) یکی دیگر از سنتهای الهی نسبت به ناسپاسان ،نابودی ایشان و تخریب سرزمین آنان است:
از سنتهای دیگر خداوند متعال نسبت به ناسپاسان نابودی ایشان و ویرانی یا تخریب سرزمین ایشان است به این مفهوم که ناسپاسی در برابر نعمت خداوند متعال اقتضای چنین جزایی را می کند. همانطور که در بحث پیش بیان کردیم ناسپاسی گاه موجب گرسنگی و ترس و عدم امنیت است و گاه نیز موجب حصول هر دو جزا (گرسنگی،عدم امنیت و تخریب سرزمین و نابودی ناسپاسان). خداوند متعال در جزای ناسپاسان به واسطه تخریب و ویرانی سرزمین ایشان می فرماید:
وَكَمْ أَهْلَكْنَا مِن قَرْيَةٍ بَطِرَتْ مَعِيشَتَهَا فَتِلْكَ مَسَاكِنُهُمْ لَمْ تُسْكَن مِّن بَعْدِهِمْ إِلَّا قَلِيلاً وَكُنَّا نَحْنُ الْوَارِثِينَ (قصص/۵۸)
چه مردمان زيادي را نابود ساختهايم كه در زندگي خود ( همچون اينان ) مست و مغرور ( جاه و مال و زر و زور ) شدهاند و طغيان و سركشي پيشه ساختهاند . اين خانههاي ايشان است كه بعد از آنان ( روي آبادي به خود نديده است و ) جز مدّت اندكي منزل و مأوي نگشته است ، ( و آن هم سكونت موقّت مسافران و سيّاحان به هنگام رفت و آمدشان از اين مناطق بوده است ) . و ما خودمان مالك و صاحب ( املاك و ديارشان ) شدهايم .
د ر تفسیر این آیه آمده است: چه بسا افرادی در گذشته بوده اند که وضعیت آنان به لحاظ امنیت و آسایش زندگی همانند اهل مکه بوده است تا اینکه کفران نعمت کردند و تکبر ورزیدند و در نتیجه خداوند متعال نیز آنان را نابود ساخت و سرزمینشان را تخریب کرد. بنابراین هر ملتی که همانند اقوام گذشته ناسپاس باشند همانند آنان مورد کیفر قرار خواهند گرفت.
ج) سومین سنت الهی در جزای ناسپاسان ،تخریب مزارع و فرآورده های ایشان است:
یکی از سنتهای خدا در مورد ناسپاسان،تخریب و ویرانی مزارع و محصولات و ثمرات ایشان است.بنابر آنچه گذشت،عقاب و جزای افراد ناسپاس ،یک نوع نمی باشد بلکه گاه با ترس و گرسنگی و گاه با تخریب خانه ها و نابودی ایشان و گاه با تخریب مزارع و محصولات است و گاه نیز تمام مجازات و عقوبات مذکور دامنگیر آنان می شود به طوری که ابتدا با ترس و سپس با تخریب کشتزارها و فرآورده ها و آنگاه با تخریب خانه ها گرفتار می شوند و گاه نیز فقط به یک عذاب دچار می شوند تا به اوامر الهی گردن نهند چراکه خداوند متعال دارای حکمت و دانش کامل است هرچه را که بخواهد انجام می دهد.
خداوند درباره اهل سبأ و به جزای ناسپاسی ایشان می فرماید:
لَقَدْ كَانَ لِسَبَإٍ فِي مَسْكَنِهِمْ آيَةٌ جَنَّتَانِ عَن يَمِينٍ وَشِمَالٍ كُلُوا مِن رِّزْقِ رَبِّكُمْ وَاشْكُرُوا لَهُ بَلْدَةٌ طَيِّبَةٌ وَرَبٌّ غَفُورٌ * فَأَعْرَضُوا فَأَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ سَيْلَ الْعَرِمِ وَبَدَّلْنَاهُم بِجَنَّتَيْهِمْ جَنَّتَيْنِ ذَوَاتَى أُكُلٍ خَمْطٍ وَأَثْلٍ وَشَيْءٍ مِّن سِدْرٍ قَلِيلٍ * ذَلِكَ جَزَيْنَاهُم بِمَا كَفَرُوا وَهَلْ نُجَازِي إِلَّا الْكَفُورَ (سبأ/۱۵-۱۷)
براي اهالي سبا در محلّ سكونتشان نشانهاي ( از قدرت خدا ) بود . دو باغ ( عظيم و گسترده ) در سمت راست و چپ ( شهر يمن ، با ميوههاي فراوان . بديشان گفته شد : ) از روزي پروردگارتان بخوريد و شكر او را به جاي آوريد . شهري است پاك و پاكيزه ، و ( پربركت و نعمت ، و آفريدگارتان ) پروردگاري است بس آمرزنده . امّا آنان ( از شكر نعمت ) روي گردان شدند ( و مغرور رفاه و لذائذ گشتند ) . بدين سبب ما سيل ويرانگري را به سويشان روان كرديم و باغهاي ( پربركت و پرميوه ) ايشان را به باغهاي ( بيارزش ) با ميوههاي تلخ ، و درختهاي شوره گز و اندكي درخت سدر ، مبدّل ساختيم . اين ( تعويض و تبديل ، ) چيزي بود كه به خاطر كفران نعمت ، ايشان را بدان كيفر داديم . مگر ما جز ناسپاس را مجازات ميكنيم ؟
آیات مذکور در مورد اهل سبأ نازل شد و خداوند متعال بخشی از اخبار ایشان را بیان می کند که در سرزمینشان ،نعمت فراوان بود و زندگی رفاه و مزارع و فراورده های فراوانی داشتند و خداوند متعال، پیامبران را به سوی آنان فرستاد تا به مردم امر کنند که از نعمتها و روزیهای خداوند متعال بهره مند شوند و در قبال آن از خداوند متعال با عبادت توحیدی و خالصانه سپاس بگزارند و آنان نیز چنین کردند ولی سپس از این امر سرپیچی کردند و نسبت به خداوند متعال شرک ورزیدند و به عبادت غیر خداوند یکتا پرداختند.
بنابر این خداوند متعال با فرود آوردن باران شدید و جاری کردن سیل ویرانگر آنان را به عذاب سختی دچار کرد. از ابن عباس و دیگران در این باره چنین نقل است:
لفظ (عرم) در آیه اسم منطقه ای است که در آنجا سیل جاری شد و سدّی بنا کردند و خداوند متعال، مزارع و محصولات و ثمرات آن منطقه را غرق نمود و به عوض آن به ایشان ثمرات و میوه های تلخ سدر، شبیه درخت گز داد و سپس خداوند متعال در این آیه عذابی که آنان را به آن دچار ساخت بیان می کند که به طور مسلّم عذاب مذکور در سزای ناسپاسی آنان در قبال نعمتهای خداوند متعال بود. مگر غیر از فرد ناسپاس کسی مورد عقاب الهی قرار می گیرد؟ بنابر این سنت الهی در ناسپاسی دچار ساختن ناسپاسان به بلاها و عذابهایی است که ما نمونه هایی از آیات قرآن را در مورد ناسپاسان قوم سبأ بیان کردیم.
سنت الهی در تغییر نعمتها
الف) آیه ای از قؤآن درباره این سنت:
إِنَّ اللّهَ لاَ يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُواْ مَا بِأَنْفُسِهِمْ (رعد/۱۱)
خداوند حال و وضع هيچ قوم و ملّتي را تغيير نميدهد ( و ايشان را از بدبختي به خوشبختي ، از ناداني به دانائي ، از ذلّت به عزّت ، از نوكري به سروري ، و . . . و بالعكس نميكشاند ) مگر اين كه آنان احوال خود را تغيير دهند ،
زمخشری و آلوسی در تفسیر آیه مذکور چنین گویند:
خداوند متعا نعمت و عافیتی را که به بندگان عطا کرده است از آنان نمی گیرد مگر اینکه خودشان با تغییر صفات و احوال نیک موجب از دست دادن آنها شوند.
امام رازی گوید:
به طر مسلم مراد تمام مفسران از این آیه آن است که خداوند متعال نعمتها را با نزول عذاب محو نمی سازد مگر آنکه مرتکب گناه و فساد شوند.
ب: آیه ای دیگر در مورد سنت:
ذَلِكَ بِأَنَّ اللّهَ لَمْ يَكُ مُغَيِّراً نِّعْمَةً أَنْعَمَهَا عَلَى قَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُواْ مَا بِأَنفُسِهِمْ وَأَنَّ اللّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ (انفال/۵۳)
اين بدان خاطر است كه خداوند هيچ نعمتي را كه به گروهي داده است تغيير نميدهد مگر اين كه آنان حال خود را تغيير دهند ( و ديگر شايستگي نعمت خدا را نداشته باشند و بلكه سزاوار نقمت گردند ) و بيگمان خداوند شنواي ( اقوال و ) آگاه ( از افعال مردمان ) است .
صاحب تفسیر المنار در مورد این آیه گوید:
یعنی تغییر نعمت مطلوب خداوند متعال نیست و در شأن و سنت وی نیز نمی باشد مگر اینکه خود بندگان صفات و احوال نیک خود را که موجب استحقاق و شایستگی نعمت است تغییر دهند.
خداوند متعال به شرطی نعمت را به مردم عطا می کند که بر اخلاق، صفات پسندیده و اعتقادات و اعمال نیک، پایدار بمانند.
بنابر این مادام که به صفات حمیده آراسته باشند نعمتهای خداوندی نیز بر اساس سنت الهی پایدار و ثابت خواهند ماند.ولی هرگاه انسان، صفات و اخلاق و اعتقادات و اعمال نیک را از خود سلب کند خداوند متعال نیز، نعمتها را از ایشان سلب می کند و در نتیجه غنی به فقیر، عزیز به ذلیل و قوی به ضعیف تبدیل می گردد و این دگرگونی اصل، قانونی کلی و تغییر ناپذیر است که بر افراد جامعه جاری می شود.
سنت الهی در تغییر نعمتهای دعوتگران:
این سنت در گروهها و جماعات اسلامی نیز جاری است، یعنی مادام که گروهها و جماعات اسلامی در عمل ،توکل و استعانت به خداوند متعال پایبند باشند نعمتهای الهی نیز همانند پیروزی و وجود امنیت و دفع بلاها در آنان باقی خواهند ماند. ولی هرگاه صفات و اعتقادات مذکور را از خود سلب کنند و در اعتقاد و عمل به احکام الهی گردن ننهند و وحوت عملی نداشته باشند خداوند نیز بنا بر سنت خود، نعمتها را به اندازه آنچه که از لوازم و شایستگی نعمت کاسته اند، می کاهد.
One Comment
زهرا
لطفا منابع خود را ذکر کنید باتشکر