همچون پیامبر (ص) با دیگران ارتباط برقرار کن
نویسنده: د. غادة صبیح
مترجم: فاطمه شمسی
در این جا، مجموعه صفاتی را میبینی که به تو کمک میکند در روند برقراری ارتباط با دیگران موفق شوی؛ صفاتی که حتی میتواند به تو کمک کند در یک مؤسسه یا شرکت نیز خیلی راحتتر کار پیدا کنی!
صفت اول: راستگویی و امانت
پیامبر (ص) در میان قومش به راستگوی امین شهرت یافته بود. راستگویی و امانتداری مهمترین صفاتی هستند که تمام پیامبران خدا را بدان وصف میکنیم.
از پیامبر (ص) پرسیدند، آیا ممکن است مؤمن، ترسو باشد؟ فرمود: بله. دوباره پرسیدند، آیا ممکن است مؤمن بخیل باشد؟ فرمود: بله. دوباره پرسیدند، آیا ممکن است مؤمن دروغگو باشد؟ فرمود: خیر. (منذری این حدیث را در کتاب ترغیب و ترهیب آورده و مالک آن را مرسل ذکر نموده است)
تمام روند برقراری ارتباط با دیگران بر راستگویی و امانتداری استوار میشود. هر کاری که در روند ارتباطت با دیگران بخواهی برایشان انجام دهی ابتدا باید راستگو، قابل اعتماد و امین باشی.
مثلاً وقتی دربارهی “قدردانی کردن از دیگران” صحبت میکنیم، باید بدانیم که منظور ما قدردانی صادقانهای است که در آن، تنها صفات مثبت شخص مقابلمان را ستایش میکنیم. بعضی گمان میبرند “قدردانی کردن” ستایشی توخالی و تملقی غیر واقعی میباشد و این کاملاً نادرست است.
هم چنین به یاد داشته باش وقتی میخواهی قدردانی کنی باید امین باشی؛ یعنی این که باید تقدیر و ستایش تو از فرد به اندازهای باشد که برایش سودمند است و حس اعتماد به نفسش را بالا میبرد. پس مبالغه نکن تا فرد دچار غرور نگردد.
تفاوت میان قدردانی و چاپلوسی نیز بسیار ساده است. اولی واقعی؛ دومی زبانی و غیرواقعی است. اولی را همه میپسندند و دومی را همه ناپسند میدانند.
صفت دوم: عدالت
در لغت عربی، عدل از عِدلة گرفته شده که به معنای یک لنگه از دو لنگه بار چهارپاست. عدالت در این جا به معنای تعادل و توازن دو لنگه بار چهار پاست. به همین دلیل شخص عادل کسی است به عدالت حکم میکند و به دو طرف قضیه، به یک اندازه توجه مینماید.
در آیات متعددی از قرآن و احادیث بسیاری از پیامبر (ص) دستور داده شده است که به عدالت رفتار نماییم. خداوند متعال میفرماید:
«إِنَّ اللّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالإِحْسَانِ وَإِيتَاء ذِي الْقُرْبَى»
(خداوند به دادگري، و نيكوكاري و نيز بخشش به نزديكان دستور ميدهد.) [نحل ۹۰]
رسول خدا نیز فرمودهاند: عدالتگران نزد پروردگار، بر منبرهایی از نور و در جانب راست الهی – که هر دو جانبش راست است- نشستهاند، آنانی که به هنگام حکم کردن، و در خانوادههایشان، و هر کاری که به آنها سپرده شود به عدالت رفتار مینمایند (این حدیث در صحیح مسلم ذکر شده است)
پس برای این که فرمان خداوند را اجرا کرده باشی باید هنگام تعامل با مردم، عدالت پیشه کنی. همان طور که پیش از این نیز گفتیم عدالت، همسانسازی و موازنه بین دو جهت است.
همچنین باید هنگام تعامل با مردم توازن را بین این دو جهت برقرار سازی:
۱- منفینگری و خودکمبینی
۲- سلطهجویی و خودبزرگبینی
فردی که خود را از بقیه کمتر میانگارد، اهمیت نفس خودش را از بقیه کمتر میبیند و از حقوق خود در برابر دیگران در میگذرد و از نظرات و احساساتش صرف نظر میکند.
در مقابل فردی که سلطه جوست، خود را از دیگران بالاتر میبیند و همیشه حق، نظر و احساسات خود را در صدر قرار میدهد و این گونه به حقوق دیگران ظلم روا میدارد.
اما شخصی که عادل است میداند که اهمیت نیازها، حقوق، نظرات و احساساتش نه کمتر از دیگران است نه بیشتر.
حال تو نیز با چنین دیدی میتوانی به وضوح و با اعتماد به نفس، حقوق و نیازهایت را مطالبه نمایی و نظرات و پروژههایت را ارائه کنی و در عین حال به نقطه نظر دیگران نیز گوش فرا دهی، بدان احترام گذاری و آن را قبول نمایی.
در واقع تا زمانی که دچار خودکمبینی یا خودبزرگبینی هستی؛ از درون بحرانها نمیتوانی بیرون بیایی. پس به نفع توست که به سمت عدالت روی بیاوری.
برای این که در تعامل و ارتباطت با دیگران عدالت به وجود آوری، گامهای زیر انجام بده:
۱-چیزی را که میخواهی معین کن.
۲- آن را به وضوح برای خود و دیگران روشن نما.
۳- بهترین روش ممکن، برای ابراز نمودن تصمیمت را پیدا کن.
۴- وقتی دیگران صحبت میکنند، سکوت اختیار کن و به نظراتشان احترام بگذار.
۵- انتقاد پذیر باش و دربارهی آن انتقاد، بحث و گفتگو کن. اگر برعکس، خودت میخواهی از کسی انتقاد کنی، کارش را انتقاد کن، نه شخصیتش را.
۶-اگر لازم شد “نه” بگویی، تردید مکن.
صفت سوم: رحم و عطوفت
خداوند بلند مرتبه در کتاب خود، خطاب به پیامبرش میفرماید:
«وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا رَحْمَةً لِّلْعَالَمِينَ»
اي پيغمبر! ما تو را جز به عنوان رحمت برای جهانيان نفرستادهايم.
پیامبر (ص) نیز میفرماید: کسانی که رحم میکنند، خداوند رحمان نیز به آنها رحم میکند. به هر آن کس که در زمین است رحم کنید تا کسی که در آسمان است به شما رحم نماید. (ترمذی آن را حسن صحیح روایت کرده است)
رحم و شفقت روح و اساس ارتباط صحیح با دیگران است و بدون آن، زندگی، خشک، بیارزش و بیمعنا میشود.
رحم و شفقت اصلی مهم برای ارتباط با دیگران است؛ یعنی این که دیگران را بفهمی، خیر و خوبی آنها را بخواهی، احساساتشان را درک نمایی و حال و وضع آنها را در نظر بگیری؛ چرا که با رحم و شفقت است که مردم به طرف تو میآیند و تو را دوست میدارند و از نشستن و صحبت کردن با تو خسته نمیشوند.
صفت چهارم: تواضع و فروتنی
خدواند بلند مرتبه در کتاب خود میفرماید:
« تِلْكَ الدَّارُ الْآخِرَةُ نَجْعَلُهَا لِلَّذِينَ لَا يُرِيدُونَ عُلُوّاً فِي الْأَرْضِ وَلَا فَسَاداً وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ »
(ما آن سرای آخرت را تنها بهره كسانی ميگردانيم كه در زمين خواهان تكبّر و استكبار نيستند و فساد و تباهی نمیجويند (و دلهايشان از آلودگيهای مقامطلبی و شهرتطلبی و بزرگبينی و تباهكاری، پاک و پالوده است)، و عاقبت از آن پرهيزگاران است.)
پیامبر (ص) میفرماید: هر کس به خاطر خداوند فروتنی کند، خداوند شأن و منزلتش را بالا میبرد. (صحیح مسلم)
فروتنی، برای ارتباط با دیگران، پایه و اساسی بسیار مهم به شمار میرود؛ چرا که انسان متکبر، هر اندازه هنر بر قراری ارتباط با دیگران را بیاموزد نمیتواند در برقراری ارتباطی موفق با دیگران پیروز شود؛ چون تکبرش همواره بین او و مردم، دیواری برقرار کرده است.
تکبر همچون دیواری است که متکبر را از داشتن ارتباط با دنیای خارجی، منع نموده است. تکبر باعث میشود نه بتوانی با خداوند ارتباط برقرار کنی و نه وارد آن جایگاه ابدی – بهشت – شوی.
پیامبر (ص) می فرماید: “هر کس به اندازهی ذرهای تکبر در قلبش وجود داشته باشد، وارد بهشت نمیشود…” (مسلم و احمد این حدیث را روایت کردهاند)
صفت پنجم: بردباری و نرم خویی
برای این که بتوانی با دیگران ارتباط برقرار کنی به صفات پیشین بسیار نیاز داری، چون مشخص است که فقط الله عزوجل هیچ کاستیای ندارد و نقص و کاستی در تمام بشر دیده میشود. پس باید بدانیم بسیار طبیعی است که دیگران نیز اشتباهی انجام دهند. در این زمان تو باید بتوانی با حکمت با مردم رفتار نمایی و خشم خودت را فرو بری و با آنان با نرمی و عطوفت رفتار کنی و طبیعت و فطرت بشر که در آن کاستی نهاده شده است را درک نمایی. اگر چنین نکردی و از خشم خودت پیروی نمودی ممکن است پیوندهای برادری و محبت، شکسته شود و اختلاف و درگیری روی دهد.
پیامبر (ص) خطاب به اشج عبد قیس میفرماید: تو دو خصلت داری که خداوند آنها را دوست میدارد: بردباری و نرمخویی. (مسلم روایت کرده است)
صفت ششم: پذیرش دیگران
دیگران را هر آن طور که هستند بپذیر؛ رفتار، صفات، اخلاق، افکار و احساساتشان را قبول کن، چرا که واقعیت همین است.
البته منظور ما از پذیرش، این نیست که افکار، اعتقادات و احساسات دیگران را درست بپنداریم. چون در دنیا، مردمان زیادی زندگی میکنند، بعضی مسلمانند، بعضی مومن، بعضی فاسق؛ بعضی امانت دارند بعضی خیانتکار؛ بعضی دوستند بعضی دشمن؛ بعضی راستگو، بعضی دروغگو؛ بعضی فروتن، بعضی متکبر و …. منظور ما این است که آنها را به گونهای بپذیریم که بتوانیم با ایشان ارتباط و تعاملی درست برقرار نماییم. با این روش میتوانی فردی را اصلاح کنی، یا خود را از شر شخصی در امان نگه داری یا تغییری در کسی به وجود آوری.
برای مثال، پیامبر (ص) هنگام سخن گفتن با بادیه نشینها با هر کس با لهجهی خودش سخن میگفت.
کسی که در سنت و سیرت رسول خدا (ص) جست و جو کند درمییابد که او (ص) یا تمام اقشار جامعه ارتباط برقرار کرده است.
مثلاً پیش میآمد که در موقعیتی با کفار قریش مینشست و با آنها بحث میکرد و به اسلام دعوتشان مینمود و در موقعیتی دیگر در کنار اصحابش بود و دینشان را به آنها آموزش میداد و باز در موقعیتی دیگر، به دیدن همسایهی بیمار یهودیاش میرفت یا در موقعیتی دیگر از طرف مردی یهودی دعوت شده بود تا به خانهاش برود و غذا میل نماید و باز هم در موقعیتی دیگر در کنار همسرانش بود.
متأسفانه بعضی از مردم فقط با کسانی که شبیه خودشان هستند ارتباط برقرار میکنند و خودشان را از اجتماع و دنیایی که در آن زندگی میکنند دور نگه میدارند. بعضی نیز مرتب میگویند که “از بیشتر مردم خوشم نمیآید و باید آنها تغییر کنند تا بتوانم با ایشان ارتباط برقرار نمایم” و این درک نادرستی است. نباید منتظر تغییر در دیگران باشی بلکه تو باید خودت را تغییر دهی. تو توانایی این را داری که با تمام بشر تعامل نمایی. اگر خود را تغییر دهی میتوانی به این درجه برسی و نامحدود با دیگران ارتباط برقرار سازی. همیشه به یاد داشته باش که تغییر از درون شروع میشود نه از بیرون؛ و الله حال و وضع هیچ قومی را تغییر نمیدهد مگر این که ابتدا حال و وضع خود را تغییر دهند.
«…إِنَّ اللّهَ لاَ يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُواْ مَا بِأَنْفُسِهِمْ …» [رعد ۱۱]
(….خداوند سرنوشت هيچ قوم (و ملتي) را تغيير نميدهد مگر آنكه آنها خود را تغيير دهند….)